loading...
ادبیات راهنمایی لاله
در بو و جاذبه های دیدنی بازدید : 52 شنبه 16 تیر 1403 نظرات (0)

معده و بیماریهای آن از دیدگاه ابو علی سینا (13)

نشاني ها و درمان انواع سوء مزاج معده

نشاني هاي سوء مزاج سرد معده

نشاني هايي براي شناسايي سوء مزاج سرد معده هست كه از قرار زيرند :

1-غذاي داخل معده، در تغيير يافتن سست است و به كندي تغيير مي يابد و به حالتي در مي آيد كه اولا ديرتر از حال طبيعي به معده مي رسد و ثانيابعد از قرار گرفتن در معده پس از مدتي كم به وسيله قَي از راه دهان بيرون آيدومي بيني كه خوراك چندان تغيير نكرده است كه به حساب آيد . اگر سوء مزاج سرد معده بسيار شدت يابد، خوراك برآورده از راه قَي كردن همان است كه قبل از رس يدن به معده بوده است و دست نخورده برگشته است، نه تغيير رنگ داده و نه از پختگي ورسيدن در معده نشاني دارد.

2-اشتهاي زياد براي غذا به معده رسيدن

3-تشنگي كم.

4-  آروغ ترش، به شرطي كه ترشي آروغ ناشي از نوع خوراك نباشد، كه قبلاً اين را شرح داديم.

5-کسانی كه معده شان داراي سوء مزاج سرد است، از خوراك سبك و رقيق لذت مي برند و مي توانند ان را به آساني هضم كنند، غذاي پرمايه را كه قبلاًقبل ازروبه روشدن باسوء مزاج سرد هضم مي كردند، اكنون نمي توانند هضم كنند.

۶-سوء مزاج سرد معده ممكن است به حدي برسد كه بعد از دريافت غذا به مدتي زياد بعد از چندين ساعت معده به كشيدگي و آزاري طاقت فرسادچار آيد و اين كشيدگي و آزار شديد مي ماند تا معده در هنگام خالي شدن از خوراك هر روزه، مقداري رطوبت از خود بيرون براند و بعد از بيرون راندن رطوبت كشيدگي و دردآرام يابد . ممكن است سوء مزاج سرد شديد معده سر به استسقاء و تباهي معده كشد.

7-كسي كه به سوء مزاج سرد معده مبتلاست، رنگ چهره اش به زردي و سپيدي مي زند كه پژوهشگر داراي تجربه، آن را به خوبي درك مي كند، و درمان اين رنگ شدن با داروي ننه حوا(نانخواه) است.

8-ممكن است سوء مزاج مع ده اشتراكي باشد، مثلا اگر مغز در اين سوء مزاج سرد معده دست داشته باشد، سردرد ناشي از باد، احساس صداهاي به صداي مگس ماننده(وزوز)و امثال آن ها از اين شراكت مغز درسوء مزاج معده خبر مي دهند.

9-اگر كسي در اصل، سوء مزاج گرم طبيعي در معده دارد و سوء مزاج سرد هم روي آورد، قرقر شكم، باد شكم، خشكي زبان و تشنگي زياد علامت آن است و تباهي حال در افزايش است و ممكن است به بيماري دق بيانجامد .

هرگاه ديدي كه حال بيمار بد است و نياز به رگ زني دارد حتماً رگ بزن ،

درمان اين با هم برخورد كردن سوء مزاج گرم اصلي و سوء مزاج سرد معده چنين است :

الف) كمي شراب تناول كنند و به اندازه اي باشد كه زبان كوچك را ترنمايد.

ب)  غذاي بيمار غذاهاي بدون شوربا، گوشت سرخ بدون پيه باشد و از تريد كردني ها دوري جويد.

 منبع :قانون-کتاب سوم


در بو و جاذبه های دیدنی بازدید : 64 شنبه 16 تیر 1403 نظرات (0)

سه ماهه اوّل

 سه ماهه اوّل

الف ) تغییرات مربوط به مادر

چند روزی است که قاعدگی شما به تأخیر افتاده است . پس از انجام آزمایش حاملگی به شما مژده می دهند که حامله هستید. بله آزمایش حاملگی شما مثبت است !

از این به بعد احتمالاً متوجه تغییراتی در خودتان می شوید ( شاید هم از قبل شده بودید ). در طی چند هفته اوّل حاملگی شما ممکن است تغییرات روحی و جسمی مختلفی را تجربه نمایید . ممکن است دچار هیجان ، اضطراب ، خوشحالی ، انتظار و ... شوید .

در این حین نیز به علت افزایش سطح هورمونهای استروژن و پروژسترون ، که سیکل قاعدگی شما را کنترل می کنند ، ممکن است احساس خستگی و بی حالی نمایید . ممکن است از سر درد و سرگیجه نیز رنج ببرید . سعی کنید تا می توانید استراخت کنید . انرژی شما دوباره برمی گردد .

احتمالاً از زیادی بزاق دهانتان ناراحت می شوید ولی این امر نیز کاملاً طبیعی است . برخی از خانم ها بسیار خوش شانس هستند و در این مدت از تهوع و استفراغ حاملگی بیخبرند . اما بسیاری از این نعمت بی بهره اند و از همان اوایل بارداری ، از تهوع و استفراغ ، مخصوصاً صبحگاهی ، شکایت دارند . این مشکل نیز منشأ هورمونی دارد . البته علت آن صد در صد ثابت نشده است . برخی آنرا به افزایش سطح هورمون های استروژن و پروژسترون نسبت داده اند ، چرا که برخی از خانمهایی که قرصهای جلوگیری از بارداری ( که دارای همین هورمونهاست ) نیز مصرف می کنند همین حالت تهوع و استفراغ نیز پیش می اید . ولی بیشتر آن را به یکی از هورمون های جفت (HCG) مربوط می دانند چرا که بارداری های چند قلو ( که جفت و هورمونهای ان بیشتر است ) و یا در پدیده ای به نام مول (بچه خوره ) که جنینی در کار نیست ولی جفت و هورمونهای آن بسیار زیاد هستند ، تهوع و استفراغ بسیار شدیدتر دیده می شود . عوامل روحی – روانی نیز نقش دارند

در صورتی که فقط در حد یک تهوع صبحگاهی محدود باشد ، معمولاً احتیاج به درمان ندارد و با رعایت این نکته معمولاً تقلیل می یابد و یا از بین می رود . صبحها قبل از برخواستن از رختخواب ، یک تکه نان خشک و یا بیسکویت شور میل کنید ( در همان حالت خوابیده ) ، بعد از چند دقیقه در رختخواب بنشینید و سپس از جا بلند شوید . بسیاری از خانمها از این روش نتیجه مثبت گرفته اند .

اگر تهوع و استفراغ در طول روز ادامه دارد بهتر است علاوه بر توصیۀ قبلی ، رژیم غذایی نیز رعایت شود . به این ترتیب که از غذاهای چرب و پر ادویه خودداری شود ، غذا به دفعات زیاد تر و حجم کم تر میل شود ، غذاهای خشک بیشتر مصرف شود و نوشیدنیهای خنک میل شود . می توانید به توصیه های مادربزرگها نیز عمل کنید ( البته دستوراتی که ضرری برای شما و جنینتان ندارد ) ، مثلاً گنجشک کباب شده و از این قبیل دستورات غذایی و یا مواد غذایی غنی از ویتامین B12 مانند ماهی تُن ، موز ، کشمش ، تخمۀ آفتاب گردان و فندق ، بسیاری از آنها مفید واقع می شوند .

بستن مچ بند دور مچ دست با استفاده از روش طب فشاری می تواند در کاهش و حتی از بین بردن تهوع و استفراغ بسیار مؤثر باشد .

در صورتی که دفعات استفراغ بیشتر از 4-3 بار در روز باشد حتماً باید جبران آب و املاح بدنتان صورت گیرد که این کار معمولاً با تزریق سرم صورت می گیرد ( البته با دستور ماما یا پزشکتان ) .

استفراغ های حاملگی معمولاً در انتهای دو ماهگی به اوج خود می رسند و در انتهای سه ماهگی از بین می روند . در این مورد باید به بهداشت دهان و دندان بسیار توجه شود چرا که خوردن غذا و مواد شیرینی به دفعات مکرر در روز ، استفراغ و افزایش حالت اسیدی دهان در حاملگی ، همگی می توانند باعث پوسیدگی دندانها شوند . بنابراین مسواک زدن ، استفاده از نخ دندان و مراجعه به دندان پزشک ضروری است .

بسیاری از خانمها از همان اوّل بارداری از سوزش سر دل  شکایت دارند ، علت اصلی آن شلی دریچۀ بین معده و مری است که باعث برگشت اسید معده به مری می شود . برای کم کردن آن به دستورات زیر عمل کنید :

ü     مقدار غذایتان کم باشد ولی دفعات آن زیاد .

ü     از مصرف غذاهای محرک مثل پر ادویه و چرب و یا قهوه اجتناب کنید . بر خلاف تصور عموم ، مصرف شیر می تواند وضعیت را بدتر کند .

ü     ماست ، بادام خام و ذرت بو داده می توانند سطح اسید معده را کاهش دهند و در نتیجه احساس سوزش را کم کنند .

ü     به آرامی غذا تناول کنید و بلافاصله پس از غذا نخوابید و حتی خم نشوید .

ü     حداقل 2 ساعت قبل از خواب چیزی نخورید .

ü     موقع خوابیدن سرتان را بالاتر از بدنتان قرار دهید ( برای مثال از دو بالش استفاده کنید ) .

ü     طبق دستور ماما یا پزشکتان می توانید از شربت معده استفاده کنید .

ü     سیگار نکشید و نزدیک افراد سیگاری قرار نگیرید .

ü     برخی افراد از جویدن آدامس سود می برند ، اما برخی بدتر می شوند .

ü     از پوشیدن لباسهایی که به معده فشار می آورند اجتناب کنید .

ü     بلافاصله پس از صرف غذا مقدار کمی سرکۀ سیب بنوشید . این کار به هضم سریع تر غذا کمک می کند .

ü     طبق دستورات طب فشاری ، نقطه ای بر روی شکمتان ( حدود 4 انگشت بالاتر از ناف ) پیدا کنید به مدت ده دقیقه با دو انگشت ، فشارهای متناوب ده ثانیه ای وارد نمایید . بسیاری از این روش سود می برند .

ü     صبح خود را با نوشیدن آب نصف لیمو ترش در یک فنجان آب داغ شروع کنید . می توانید عسل هم به آن اضافه کنید .

در حدود 12 هفتگی حاملگی ، اندازۀ رحم شما تقریباً دو برابر می شود و شروع به فشار به مثانه شما می کند . به همین دلیل است که به دفعات بیشتری ادرار می کنید و مرتب احساس دفع ادرار دارید . البته این احساس زیاد دوام ندارد و با بزرگتر شدن رحم و خروج آن از لگن و وارد شدن آن به شکم ، فشار رحم از روی مثانه برداشته می شود و احساس تکرر ادرار برطرف می شود ( البته دوباره در هفته های آخر ظاهر می شود ) .

هر ماه که پیش می روید ، خط کمرتان بیشتر محو می شود و پستانهایتان بزرگتر و حساس تر می شوند ، چون مجاری غدد شیری شروع به بزرگ شدن می کنند ( این تغییرات در زنانی که دچار تغییرات پستانی قبل از هر قاعدگی می شوند ، بیشتر بروز میکنند ) . ممکن است متوجه شوید که وریدهای روی پستانها ( رگهای آبی رنگ ) واضح تر شده اند ، چرا که جریان خون پستانها بیشتر شده است .

تغییرات مربوطبه جنین

ماه اول : قلبی بصورت یک خراش

چند هفته قبل از اینکه جنین بخود شکل بگیرد ، یعنی دارای چهره ، قلب ، دست و پا گردد ، نطفه شبیه یک صفحه بسیار کوچک است .

سلولهائی که نطفه را تشکیل می دهند به سه لایه تقسیم میشوند که از همین سه لایه ساختمان بدن ایجاد می گردد . لایه خارجی سازنده پوست ، موها ، ناخن ها و سیستم اعصاب ( نخاع و مغز ) . لایه میانی سازنده عضلات ،  استخوان بندی ، قلب و رگهای خونی است و بالاخره لایه داخلی به ساختن شش ها ، لوله گوارش وغدد آن می پـردازد .

تمام این اعضاء بوسیله یک مرکز فرماندهی که در میان لایه داخلی و و خارجی قرار دارد برنامه ریزی می شود . هشت روز این برنامه ریزی بطول می انجامد . در سیزدهمین روز بارداری ، نطفه تغییر شکل می دهد و بصورت بیضی در می آید . از میان این بیضی سیستم اعصاب شروع به رشد می کند .

از شانزدهمین روز ، سیستم قلب پدیدار می گردد . این سیستم از دو شاهرگ خونی تشکیل یافته و با اینکه شکل واقعی قلب را هنوز پیدا نکرده ولی ضربانش مانند قلب عادی است .

در حوالی بیست و یکمین روز بارداری است که نطفه شکل اولیه جنین را بخود میگیرد . در ماه اوا، نطفه 5 میلیمتر اندازه دارد . در قسمت جلو انحنای سر ، یک زاویه قائمه با پشت تشکیل میدهد . روی شکم ، یک خراش به چشم میخورد که همان قلب می باشد و در این جسم بدون چهره و دست و پا ضربان خود را به آرامی بگوش میرساند .

    ماه دوم : اولین مشتهای گره کرده

در ابتدای این مرحله ، اعضاء بدن مثل بازوها و پاها پدیدار می شوند ولی بسیار کوچک هستند . خطوط چهره شکل میگیرد و ابتدا چشم ها پدیدار میشوند .

در این مدت سیستم اعصاب هم رشد میکند . پوسته جمجمه بقدری حساس است که به راحتی میتوان مویرگهای خونی را درون آن مشاهده کرد . پنجمین هفته به پایان می رسد . سر جنین بطرف شکم خم شده و قلب را می پو شاند ، کمی پایین تر بند ناف پدیدار میشود . اندازه نطفه 7 میلیمتر است . هشت روز بعد ، پانزده میلیمتر می شود و باز هم نطفه بیشتر روی خود خم می شود . در این مرحله سوراخهای بینی ، گوش ، چانه ، گردن شکل گرفته و سر جنین از سینه اش قابل تشخیص می گردد. از زمانی که گردن قابل تشخیص شود ، سینه جنین رشد بیشتری خواهد کرد . روی شکم ، خراش دیگری به چشم میخورد که مربوط به کبد است . ستون فقرات شکل می گیرد ، به طولش افزوده می شود و از پهنا نیز رشد می کند . بازوها به بلندی پاها می باشند ، کم کم چین های بازو و زانو قابل تشخیص می شوند .

چند روز بعد ، با رسیدن هفتمین هفته بارداری ، انگشت های پا و دست مشخص می شوند . خط های کف دست و کف پا شکل می گیرند. روی صورت جنین ، چشمها قابل تشخیص هستند ولی فاصله شان از یکدیگر از حد طبیعی بیشتر است .

لوله گوارش با بوجود آمدن معده تکمیل میشود . درون لثه ها جوانه های دندان های شیری کاشته می شوند . در پایان هفته هفتم استخوان بندی شروع می شود ، و تا پایان بلوغ ادامه می یابد . در طی پانزده روز ، صد و ده استخوان شکل می گیرد . سر جنین به بالا متمایل می شود و سینه اش در حالت قائم قرار می گیرد . حالا جنین دو سانتی متر اندازه دارد.

دستهایش را بصورت مشت کرده به روی شکم قرار می دهد ، پاهایش خم شده است و درون مایع رحم شناور می باشد .

هشتمین هفته به پایان می رسد ، اندازه جنین سه سانتی متر است و وزنش یازده گرم ولی تمام اعضاء حیاتی در وجودش شکل گرفته اند .

دو ماه اول مرحلۀ پایه ریزی اعضاء بدن بشمار میروند و هفت ماه بعدی مرحله تکمیل و رشد این اعضاء می باشد .

ماه سوم : آمادگی تارهای صوتی برای فریاد

دختر یا پسر ؟ در ماه سوم بارداری ، آلت تناسلی پدیدار می شود ولی جنسیت طفل در همان ابتدای شکل گرفتن نطفه مشخص بوده است . غیر از این مسئله ، تارهای صوتی نیز در این ماه شکل می گیرند ، البته طفل تا هنگام تولد قادر به ایجاد صدا نمی باشد . بعد از خارج شدن از محیط مایع رحمی و ورود به محیط هوای آزاد است که طفل اولین فریاد را میزند ، در این شش ماه ، تارهای صوتی ، مراحل تکمیلی را طی می کنند تا قادر به ارتعاش شوند .

چشم ها به یکدیگر نزدیک می شوند ، پلک ها بوجود می آیند و کاملاً چشم ها را می پوشانند تا انها بدون خدشه ای قادر به رشد باشند .

 شکل لبها مشخص تر می شود . پیشانی برآمده است و سوراخ های بینی فاصله بسیاری دارند . گوش ها نیز مانند دو سوراخ کوچک هستند .

بازوها بیشتر از پاها رشد می کنند و بلند تر می شوند . کبد رشد قابل ملاحظه ای می کند . کلیه ها پدیدار می شوند . روده ها به یکدیگر می پیچند و رشد می کنند . اولین پورزهای مو پشت لب ها و چشم ها می روید .

عضلات و مفصلها نیز رشد میکنند . جنین حالا قادر به حرکت است . البته حرکتش بسیار ضعیف می باشد و مادر متوجه آن نمی شود . جنین می تواند به آرامی دستهایش را تکان دهد ، انگشتان را مشت کند ، سرش را بچرخاند و دهان را باز کند .

در پایان سومین ماه بارداری ، قد جنین ده سانتیمتر و وزنش 45 گرم می باشد . طی چهار هفته قد جنین سه برابر و وزنش چهار برابر شده است . طی ماه های آینده ، مهمترین رشد مر بوط به استخوانها می شود .

معاینات ماهیــانه

اولیّن ملاقات شما با ماما یا پزشکتان قاعدتاً طولانی ترین آنهاست . احنمالاً شامل موارد زیر می باشد :

J تاریخچه پزشکی شما و حتی همسر شما ، شامل اطلاعاتی از حاملگی های قبلی ، نوع زایمان قبلی ، بیماریهای خانوادگی هر دو شما ، عادات هر دو ( مانند سیگار کشیدن ) که ممکن است روی حاملگی و یا سلامت جنین تأثیر بگذارند .

J یک معاینۀ جسمی داخلی و خارجی که سلامت کلی شما را بررسی می کند .

J کنترل فشار خون و وزن ( بطور معمول افزایش وزن در انتهای سه ماهۀ اوّل حدود 5/1 کیلوگرم می باشد . البته بسیاری از خانمهای باردار به علت استفراغهای این دوره ، افزایش وزن نداشته و حتی کاهش وزن نیز داشته اند ) .

J تعیین تاریخ احتمالی زایمان ، که بر طبق اولیِن روز آخرین قاعدگی تان محاسبه می شود .

J آزمایشات که شامل آزمایش ادرار و خون و پاپ اسمیر می باشد . ماما یا پزشک شما ممکن است سونوگرافی را نیز توصیه کند ، هم برای تعیین سن دقیق حاملگی و هم برای تعیین تعداد جنین .

      در این ملاقات و ملاقات های بعدی شما باید هر گونه سؤال و مشکلی که در ارتباط با حاملگی خود دارید با ماما یا پزشکتان در میان بگذارید .


در بو و جاذبه های دیدنی بازدید : 56 شنبه 16 تیر 1403 نظرات (0)

فرآیند زایمان

فرآیند زایمان  

فرآیند زایمان معمولاً به سه مرحل تقسیم می شود :
مرحلۀ اول : از زمان شروع دردهای زایمانی تا باز شدن کامل دهانۀ رحم می باشد .
مرحلۀ دوم : از باز شدن کامل دهانۀ رحم تا خروج نوزاد می باشد .
مرحلۀ سوم : از خروج نوزاد تا خروج جفت می باشد .

مرحله اول:
مرحله اول نیز سه قسمت دارد : دردهای ابتدایی، دردهای فعال ، مرحلۀ انتقالی . تمامی مرحلۀ اول ممکن است 12-14 ساعت برای شکم اولها و 5-6 ساعت برای مادرانی که قبلاً هم زایمان کرده اند طول بکشد . نیروی انقباضات رحمی ، دهانۀ رحم را باز می کند و میزان این باز شدن معمولاً با سانتیمتر بیان می شود که در معایتۀ داخلی که با یک یا دو انگشت صورت میگیرد ، تعیین می شود . باز شدن کامل دهانۀ رحم 10سانتی متر می باشد .
دردهای ابتدایی : از شروع انقباضات واقعی زایمانی تا هنگامی که دهانۀ رحم 4 سانتی متر باز شده باشد می باشد .
دهانۀ رحم علاوه بر باز شدن ، نازک هم شده است . این قسمت معمولاً از همۀ مراحل قابل تحمل تر می باشد . و از آنجایی که این قسمت از مرحلۀ اول حدود 6 ساعت طول میکشد ، بسیاری از خانم ها ترجیح می دهند این مرحله را در منزل به سر ببرند . باز شدن دهانۀ رحم در این مرحله بسیار کندتر از مرحلۀ بعدی است . برای مثال برای عبور 2 سانتی متر به 4 سانتی متر زمان بسیار بیشتری می برد تا این که از 6 سانتی متر به 8 سانتی متر بروید ، هر چند که در هر دو ، 2 سانتی متر پیشرفت کرده اید.
درد های فعال : از زمانیست که دهانۀ رحم 4 سانتی متر باز شده تا هنگامی که به 7 سانتی متر برسد . وقتی که دهانۀ رحم 6 سانتی متر باز شد ، انقباضات بسیار قوی تر گردیده اند و دفعات آنها نیز بتدریج افزایش می یابند و زمان بیشتری به طول می انجامند . برای مثال هر دو دقیقه یک انقباض 60ثانیه ای ممکن است رخ دهد . در این مرحله احتمالا ًاحساس گرمی می کنید ، دهانتان خشک می شود ، کمی خسته می شوید و کمرتان نیز درد می گیرد . بهتر است مرتب تغییر وضعیت بدهید ولی به پشت نخوابید . مرتب ادرار کنید( ساعتی یکبار ) و در صورت امکان حولۀ گرمی به کمرتان بگذارید . صورتتان را بشویید ( برای رفع احساس گرما ) و نفسهای عمیق بکشید .
مرحلۀ انتقالی : زمانی است که دهانۀ رحم 8 سانتی متر باز شد تا وقتی که به 10 سانتی متر برسد . این مرحله به عقیدۀ بسیاری زنان ، دردناک ترین مرحله است و البته خوشبختانه کوتاه ترین مرحله ( معمولاً 90-20 دقیقه طول می کشد ) در این مرحله احساس دفع مدفوع بشما دست می دهد و این نشان می دهد که سر جنین به راست رودۀ شما فشار می آورد و نزدیک زایمان هستید .
سایر علامتهای این مرحله عبارتند از : تحریک پذیری ، نشانۀ خونی ، لرز ، تهوع و استفراغ ، گرفتگی پا و تعریق ( البته ممکن است هیچ یک از این علامتها را نداشته باشید ). سعی کنید بدنتان را شل کنید و نفسهایتان را سریع تر کنید . اگر احساس گیجی می کنید ، درون دستهای بسته تان تنفس کنید . مرتب تغییر وضعیت دهید و در صورت نیاز هیچ اشکالی ندارد که سر و صدا کنید .
ناگهان یک احساس کاملاً متفاوتی به شما دست می دهد . شما یک فشاری در لگنتان حس می کنید و یک تمایل غیر قابل کنترل برای زور زدن به شما دست می دهد . اما اگر دهانۀ رحمتان 10 سانتی متر باز نشده باشد نباید زور بزنید چرا که باعث صدمه زدن به دهانۀ رحم خود می شوید .
با فشارهای شما و انقباضات رحمی ، سر جنین پایین تر می آید و به کف لگن فشار وارد می کند بطوری که با عضلات خارجی این ناحیۀ لگن ، بنام پرینه ، مماس می گردد . همچنانکه سر جنین به آرامی پرینه را متسع می سازد ، شما هم یک احساس ناراحت کننده کشیدگی و سوزش در این منطقه می کنید . خوشبختانه این احساس فقط لحظه ای است چونکه فشار سر جنین به پرنیه یک نوع بی حس
ی طبیعی ایجاد می کند . این مرحله یک مرحلۀ بسیار بحرانی برای جنین شما می باشد . البته اینجا آخر کار نیست ممکن است این مرحله طولانی شود و تا خروج کامل جنین 90 دقیقه طول بکشد ولی معمولاً کوتاه تر است مخصوصاً اگر در این مرحله عمل چیدن پرنیه ( اپیزیاتومی ) توسط ماما یا پزشک صورت گیرد که باعث می شود مرحلۀ دوم سریع تر انجام شود و فشار کمتری به سر جنین وارد گردد و از پارگی احتمالی عضلات این ناحیه ( که ترمیم آن ها نیز مشکل تر می باشد ) جلوگیری کند . بعد از اتمام مرحلۀ سوم ، با انجام چند بخیه اپیزیاتومی ترمیم می شود . معمولاً در همۀ شکم اولها این اقدام ( اپیزیاتومی ) صورت می گیرد و اکثر شکم دوم ها نیز بی بهره نیستند ولی شکم سوم ها به بعد معمولاً احتیاجی به این عمل ندارند چرا که عضلات پرنیه شل تر شده اند و مقاومت چندانی در مقابل عبور جنین نشان نمی دهند و مرحلۀ خود به خود سریع تر صورت می گیرد . 
جنین در این مرحله چگونه است ؟

با شروع و پیشرفت دردهای زایمانی ، سر جنین ( که در روزها یا هفته های آخر بارداری وارد لگن شده بود ) به عریض ترین قسمت لگن حرکت می کند و در این حین مرتب تغییر وضعیت می دهد و می چرخد و البته به مثانه و راست رودۀ شما بیشتر فشار وارد می شود .
در طی زایمان و بیشتر در مرحلۀ دوم ، جمجمۀ جنین تحت فشار بدن شما قرار می گیرد و بطور مرتب تغییر شکل می دهد . به همین علت اگر سر نوزادتان کشیده به نظر می رسد و یا قسمتی از آن به نظر تغییر شکل یافته می رسد ، نگران نباشید چون این حالت به علت همین فشارهای لگن به سر جنین ایجاد شده است و بعد از یکی دو روز کاملاً برطرف می شود . استخوان های جمجمۀ جنین در همه جا کاملاً سفت نشده اند و نقاط نرمی بنام فونتانل و یا ملاج در جلو و پشت سر نوزاد وجود دارند . این نقاط نرم به استخوان های جمجمه اجازه می دهند که برخی نقاط بر روی هم بخوابند و در مجرای زایمانی بهتر جای گیرند .
بطور طبیعی نوزاد با سر به دنبا می آید . البته می تواند با پاها ، باسن ، صورت و ابرو ( حالتی بین سر و صورت ) نیز به دنیا بیاید ولی مطلوب ترین حالت همان حالت سر می باشد و از حالتهای مختلف سر ، حالتی بهتر و شایع تر از بقیه است که صورت به پشت مادر باشد .
زایمان نوزاد با پاها ( بریچ ) تقریباً 3% کل زایمان ها را تشکیل می دهد . در این حالت البته زایمان طولانی تر و مشکل تر خواهد بود ( مخصوصاً درد کمر ) . زایمان طبیعی در این حالت هم برای شما دردناک تر خواهد بود ، هم برای جنین پر خطرتر و البته برای ماما یا پزشکتان هم مشکل تر . بیشتر حالتهای بریچ را سزارین می کنند ( مخصوصاً در شکم اول ها و شکم دوم ها ) .

مرحلۀ دوم : تولد نوزاد 

برای زایمان احتمالاً شما را به اتاق زایمان و تخت زایمان راهنمایی می کنند ( گاهی با برانکارد می برند ) . احتمالاً تخت زایمانی را در مطب ماما یا پزشکتان دیده اید ، بیشتر شبیه به صندلی بزرگ و بلندی است که دو پایه در انتها دارد که پاهای شما را روی آنها قرار می دهند . ناحیۀ تناسلی شما با مواد ضد عفونی کننده شسته می شود و روی شکم و پاهایتان پارچه های استریلی پهن می گردد .
هنگامی که دهانۀ رحمتان 10 سانتی متر باز شد ، ماما یا پزشکتان به شما می گوید که می توانید به طرف پایین زور بزنید ( معمولاً بطور ناخود آگاه چنین احساسی را خواهید داشت ) . بهتر است زور زدن شما همراه با یک بازدم آهسته باشد . بش از 6-5 ثانیه نفستان را حبس نکنید . در صورتی که پس از 30 دقیقه پیشرفتی نکرده اید و جنین نزول نکرده است ( پایین نیامده است ) ، وضعیت سر پا نشستن نیز می تواند کمک کند . نزول جنین در مجرای زایمانی به کمک فشارهای شما و انقباضات ماهیچه های شکمی و دیافراگم ( عضله کف قفسه سینه ) صورت می پذیرد . هر چند این مجرا حدود 10 سانتی متر بیشتر نیست ولی ممکن است 20 دقیقه تا دو ساعت ( در زایمان های مشکل ) طول بکشد تا او این مسیر را طی کند .
هنگامی که سر جنین کاملاً پایین آمد و به پرنیه فشار آورد ، اپیزیاتومی می تواند انجام گیرد . آخرین انقباض قبل از زایمان سر ، احتمالاً باعث یک احساس سوزش و کشیدگی می شود . بعد از تولد سر ، یک شانه و سپس شانۀ بعد و بلافاصله بقیه بدن به دنیا می آید . قسمت مشکل زایمان در درجۀ اول همان سر می باشد . زایمان شانۀ اول نیز مقداری ایجاد درد می کند اما بقیۀ بدن تقریباً به بیرون لیز می خورد .
معمولاً دهان و بینی نوزاد تمیز می شود و شما برای اولین بار صدای گریۀ او را می شنوید ( که هیجان انگیزترین مرحلۀ زایمان و حتی عمرتان می باشد !) در این مرحله نوزاد هنوز از طریق بند ناف به شما متصل است . ماما یا پزشکتان بند ناف را در دست می گیرد و هنگامی که ضربان آن تمام شد اول با دو پنس آن را می بندد و سپس می چیند . سپس یک گیرۀ پلاستیکی در فاصلۀ 3-2 سانتی متری شکم نوزاد ، بر روی بند ناف می بندد و بقیۀ آن را می چیند .
از عجایب خلقت است که پس از آن همه سختی و درد و خستگی و احتمالاً بی خوابی ، با تولد نوزاد ، تقریباً همۀ دردها از بین می روند . بخصوص هنگامی که نوزاد کوچک و قشنگ تان را ( که 9 ماه در انتظار دیدارش بودید ) می بینید ، همۀ درها حتی فراموش می شوند !
البته توجه دارید که کل مدت دردهای ناراحت کننده زایمان طبیعی شاید به اندازۀ مدت یک دندان درد ساده باشد ! ولی متأسفانه همیشه آن چنان از دردهای زایمانی و شدت و مدت آن ها نقل شده است که باعث وحشت مادران جوان می گردد.

فورسپس و واکیوم ( زایمان با دستگاه )

برخی مواقع ممکن است دردهای زایمانی به خوبی پیشرفت کند ولی در انتها خروج جنین با کمی اشکال مواجه شود و یا از این لحاظ مشکلی نباشد منتها به علت زجر جنین و یا حالت اضطراری دیگری خروج سریع جنین اجباری باشد . در این حالت ممکن است پزشکتان تشخیص دهد که استفاده از فورسپس و یا واکیوم بهتر از اجرای سزارین باشد و البته در بسیاری از موارد هم همینطور است و عوارض آنها کمتر سزارین می باشد ، البته تنها هنگامی که شرایط استفاده از این وسایل وجود داشته باشد که این تشخیص را باید به عهده پزشکتان بگذارید .
یک فاکتور مهم در هنگام به کار بردن هر دو وسیله این است که باید شرایط اجرای سزارین اورژانس مهیا باشد چرا که ممکن است از این وسایل نتیجه به دست نیاید و بیمار فوراً باید تحت عمل سزارین قرار گیرد . احتمال عدم موفقیت با واکیوم بیشتر از فورسپس می باشد و ایجاد ضربه به پوست سر جنین بیشتر است . 
مسأله ای که حائز اهمیت است این است که اگر به پزشکتان اعتماد دارید ، مطمئن باشید او فقط در جایی که لازم و ضروری است از فورسپس و یا واکیوم استفاده می کند و همیشه سلامت شما و نوزادتان را نسبت به همه چیز ارجح می داند .

مرحلۀ سوم : خروج جفت 

جفت عضوی است که در طول حاملگی به دیوارۀ رحم متصل است و از طریق بند ناف به جنین وصل می باشد . مسئولیت تغذیه و اکسیزن رسانی به جنین و دفع ضایعات جنین به عهده جفت می باشد .
پس از تولد نوزاد ، انقباض رحم متوقف می شود و می تواند پس از آن همه فعالیت کمی استراحت کند . پس از چند دقیقه دوباره منقبض می شود. این انقباضات جفت را از دیوارۀ رحم جدا کرده و آن را به بیرون هدایت می کنند که معمولاً با خروج مقداری خون نیز همراه می باشد .
پس از خروج جفت ، ماما یا پزشکتان اقدام به ترمیم اپیزیاتومی می کند ( در صورتی که انجام شده باشد ) بخیه ها را با نخهای قابل جذب انجام می دهند که در عرض 20-15 روز جذب می شوند . نوزادتان کاملاً بررسی می شود و به شما داده می شود . بهتر است هر چه زودتر او را شیر دهید . این کار هم ارتباط عاطفی نوزاد و مادر را تقویت می کند ، هم جریان شیر زودتر برقرار می شود و هم رحم زودتر به حالت اولیه بر می گردد ( به علت هورمون های مترشحه در اثر مکیدن پستان ) .
حداقل تا دو ساعت در زایشگاه خواهید ماند و ماما یا پرستار آن بخش، خونریزی رحمی شما را کنترل می کند . در صورتی که رحم شما منقبض شد و خونریزی تان کنترل گشت ، شما را به اتاقتان در بخش منتقل می کنند .
هر چند پس از آن همه تلاش احساس خستگی می کنید ولی احتمالاً برای خوابیدن بیش از اندازه هیجان زده هستید و بعد از خبر دادن به فامیل و آشنایان حتماً بیشتر از هر کاری تمایل دارید عضو جدید خانواده تان نگاه کنید و او را تجلیل نمایید و البته هر کسی هم به دنبال شباهت تازه وارد عزیز با خود می باشد .

                                                   انشاء الله قدمش مبارک باشد .

در بو و جاذبه های دیدنی بازدید : 252 شنبه 16 تیر 1403 نظرات (0)

قلب، بیماریها و درمان آن از دیدگاه ابوعلی سینا (13)

 نشاني هاي سوء مزاج گرم قلب از اين قرارند :

۱-  .سرعت و پياپي زدن نبض بيش از حالت طبيعي است

۲- سرعت و پياپي آمدن نفس (بزرگي و سرعت ازپياپي آمدن نفس  ) بيش از حالت طبيعي است

۳-  تشنگي شديد، كه دارنده قلب از هواي سرد تشنگي اش آرامش يابد، و از چيزهاي سرد مي آسايد.

۴-  روي هم رفته لاغر شدن تن و گدازيدن بدون اين كه انگيزه ديگري در ميان باشد.

۵-  غم و اندوه برَصاحب دل مستولي است به حدي كه غم و اندوه همراه التهاب مي باشد.


در بو و جاذبه های دیدنی بازدید : 54 شنبه 16 تیر 1403 نظرات (0)

قلب، بیماریها و درمان آن از دیدگاه ابوعلی سینا (16)

نشاني هاي سوء مزاج خشك قلب :

۱-  نبض، در مقايسه با نبض طبيعي گرايش به خشكي دارد.

۲- د ارنده قلب از چيزهايي كه كم يا زياد بر روحيه تاثير گذارند، به زحمت واكنش نشان مي دهد، اما

واكنش ديرپا وماندگار است.

۳- بدن مي گدازد
در بو و جاذبه های دیدنی بازدید : 42 شنبه 16 تیر 1403 نظرات (0)

قلب،بیماریهاو درمان آن از دیدگاه ابو علی سی(8)

 نشاني هاي مزاج گرم و خشك طبيعي قلب :

    ۱-    نبض بزرگ  تا اندازه اي نه كاملاً بزرگ  به بزرگي نبض مزاج گرم خالص قلب، كه اين كاستن از  بزرگي سببش حالت خشكي است كه بر ابزار نبض روي آورده است. نبض  كه گفتيم تا اندازه اي بزرگ است  سريع هم هست وتمايل به تُرُنجيدگي (انقباض) و پياپي زدن داشته باشد.

 ۲--     نفس بزرگ و سريع و پياپي و بويژه در هنگام پس دادن هواي بركشنده.

    ۳-  بداخلاقي وتندخوئي.

   ۴-   بي شرمي وحيا نكردن از كارناپسند.

۵-    سبك جنبي.(کم تحرکی)

۶-    سخت كوشي و پشتكاري.

   ۷- زودرنجي كه سببش گرماي مزاج است.

۸- ديرآشتي كردن كه از خشكي مزاج سرچشمه مي گيرد

 ۹-موي زياد و پرپشت بر سينه و فرفري بودن مو كه سبب خشكي ماده است و خشكي ماده ازخشكي مزاج است.

۱۰-پوست شخص دارنده قلب دربسايي (لمس )با دست، گرم و خشك است


در بو و جاذبه های دیدنی بازدید : 49 شنبه 16 تیر 1403 نظرات (0)

قلب، بیماریها و درمان آن از دیدگاه ابوعلی سینا (14)

   نشاني هاي سوء مزاج سرد قلب

۱- نبض كوچك تر و كندترو متفاوت تر از آن است كه بايد در حال طبيعي حس شود، مگر اين كه نيرو ز بين رفته باشد و نبض صاحب دل براي تلافي كردن مايحتاج از نبض  كه از كوچكي و كندي كاهش يافته است  پياپي آمدن رابيفرايد.

۲-  نفس ناتوان است.

۳- نيرو دارد مي گدازد.

۴- از هر چيز گرم از قبيل: غذاي گرم، بساييدن گرم، بوكردن چيز گرم مي آسايد.

۵- دارنده قلب هراسناك و ترسو است.

۶-  بسيار دل نرم ومهربان است.


در بو و جاذبه های دیدنی بازدید : 53 شنبه 16 تیر 1403 نظرات (0)

شرح جزئيات بيماريهاي قلب از دیدگاه ابوعلی سینا "خفقان" (3)

  درمان خفقان گرم

اگر خفقان گرم است و همراه ماده خلط گرم آمده است، آن را پاك سازي مي كني اگر ديدي كه بقايائي ازخلط باقي مانده و هنوز پاك سازي نشده است، ياخفقان گرم است و ماده اي همراه ندارد، درمان هر دو حالت دربه كار بردن دستورات زير است : بايد خوراك شخص خفقان زده مختصرو مفيد باشد مثلا : نان را در گلابي كه كمي شراب ريحاني در آن است تريدكند و بخورد . نان را با شربت سيب، يا باشورباي سيب، يا با دوغ تازه از مشك بيرون آمده، يا با دوغي كه بسيار ترش نباشد بخورد . كدو حلوايي ، سفيد مرزو ميوه هاي سرد بخورد خوب است. اگر شخص خفقاني، تحمل گوشت خو ردن داشت، گوشت جوجه مرغ و بويژه گوشت كبك، يا شورباي روغن گرفته جوجه ياكبك را بخورد . گوشت و شورباي جوجه وكبك براي خفقان ناشي از ماده سرد نيز مفيد است . اگرسوپ جوجه وكبك را همراه افشره هاي ميوه، آب غوره، سيب ترش و سركه تندزبان سوزكه گلاب و آب بيدمِشك بر آن پا شند و داروي مكيدني از آن آماده كنند و بيمار بمكد مفيد است . اگر تر ش ترنج ياليموبا چنين داروي مكيدني باشد دارو بهره رسان تر مي شود . اگر ديدي كه اشكال پيش آمدو التهاب رخ نمود، برفاب سرد ( یخ) را با گلاب مخلوط كن و بيمار جرعه جرعه بنوشد، شربت ميوه جات، شربت سيب شامي و امثال آن ها راجرعه جرعه بنوشد. اگر ديدي كه نياز به كافورهست، كافور را نيز با شربت ها و نوشيدنيها مخلوط كن، كافور را در آن ها حل كن، . شايد تنها در درمان چنين حالتي خفقان، ماست درمان باشد و به غير ماست احتياجي نداشته باشي . يك رطل تا دو رَطل ماست را غذاي بيمار قرار بده، و اگر خواستي كه ماست را با مغز نان تقويت كني مانعي ندارد. اگر ديدي كه نيروروبه كاهش است و بيمار خفقاني ناتوان است وازخاموش نمودن حرارت(ضعف)  بيم داشتي كه ماست بيمار يا غذاي ديگري كه برايش تعيين كرده اي، ، تنها چاره همين است كه بتعديل كننده مزاج را مخلوط كني، مانند كبابه، هل بو يا (قاقُلَّه)، برگ تُرَنج و همچنين گَشنِيز و كافور نيز براي تعديل مزاج با غذاي بيمار باشند، مفيد است . اماگل گاوزبان، به كاربگير وباك نداشته باش كه نتيجه بدبدهد، در هر چه بيمار مي نوشديامي خوردگل گاوزبان بريزكه عادتا پزشكان همه اين كار را مي كنند و در درمان خفقان گرم گل گاوزبان گل سرسبد است . آب مقطرگل گاوزبان نيز همان تاثير خوب را در درمان خناق گرم دارد . يكي از داروهاي مفيد در درمان خفقان گرم، راوند چيني است كه چند روز پياپي هر روزه به وزن يك دِر هم راوند چيني را با آب سرد بخورند . در درمان بيمار خفقان گرم كوشش كن كه هوا تا ممكن است سرد باشد . هرگاه نوشيدني خواست، خوشبوها و بو كردني هاي خوشبوي كه با كافور همراهند و خوشبوهايي كه صندل در آن ها بكار رفته آماده باشند و اگر برنوشابه بيمار كمي شراب خوشبو بپاشندچه بهتركه بوي خوش آن كه همراه مشروب است به قلب برسد. اگر بيمار خفقان گرم از جاي سكونت خود به جاي سردسير منتقل شود، سلامت خويش را باز مي يابد . در درمان بيماري خفقان گرم نبايد فراموش كني كه ضماد سردي بخش را بر قلب بگذاري، ضمادي كه ازصندل و كافور و آب آ هنگران (آبي كه آهنگران آهن سرخ شده در آتش را در آن سرد مي كنند )، ضمادكافور و گل محمدي و تباشير و عدس نيز از ضمادهايي هستند كه بايد بر قلب داراي خفقان گرم گذاشت و بويژه اگردارنده قلب خفقاني گرم، تب داشته باشدضماد عدس و كافور و گل محمدي و تباشيرلازم است كه بر قلب گذارند . از داروهاي تركيبي كه در اين باره بهره رسانند دارويي است كه از كافور و زعفَران با شربت ترش ترنج با برگ تُرَنج سازند و قرص از آن درست مي كنند و بيمار از آن قرص ها مي خورد . داروي " مشك شيرين "و داروي " مفرح بارد"(شادكننده سرد ) در اين باره خوبند . داروي ديگري هست كه آزموده شده و بسيار گرم هم نيست و براي درمان خفقان گرم . بهره رسان است . نسخه اش اين است : تباشير چهار جزء، عود هندي، سك، هريك يك دِرهم، هل بو يا (قاقُلَّه)، ميخك، هريك يك دِرهم، كافور نيم درهم، كتيرا سه درهم، با آب ترنجبين مي سرشند و قرص مي شود، هر قرصي به وزن نيم درهم است.

 

درمان خفقان سرد

اگر خفقان قلب سببش ماده خلطي سرد است  چنانكه قبلاً هم تذكر داديم  بايد ماده را پاك سازي كني.

اگر خفقان از ماده خلط بلغمي رطوبتي و سرد است و خلط در طرف قلب باشد يا در معده قرار داشته باشد، داروي آزموده در درمانش اين است :

نسخه:

قارچ چمني به وزن نيم درهم، پيه هندوانه ابوجهل (حنظَل) به وزن يك دانگ، تربد يك دِرهم، مقل يكدانگ، مشك و زعفَران هريك يك طسوج، عود هندي به وزن يك دانگ، نمك نفتي به وزن يك چهارم درهم،كه داراي نوشيدني كامل عيار است .

 اگر خفقان قلب سببش ماده خلط سودايي است، داروي آزمايش شده و خوب دارد كه از اين قرار است:

نسخه:

هليلِه سياه، هليلِه كابلي، هريك به وزن يك دِرهم، سس صغيرنيم درهم، سنگ ارمني به وزن يك چهارم درهم " داروي مشك تلخ "به وزن سه درهم، آنقدردر شراب ريحاني مخلوط كنند كه دارو در شراب آب مي شود و بخورند و شايد اين نسخه دارو كه در زير آيد براي درمان خفقان سرد كافي باشد . ايارج فيقرا (معجون تلخ مسهل ) به وزن يك مثقال، باسس صغيربه وزن يك دانگ . با اسكنجبين بخورد و بر آن دوام كند . داروهاي تبديل كننده و تعديل كننده مزاج از اين قرار ند : 1 - ترياق 2 - ميترادات (معجون مثروديطوس ) 3 - داروي مشك شيرين 4 - داروي مشك تلخ 5 - داروي قيصر 6 - شليثا 7 - داروي گوارشي عود و عنبر 8 - داروي مفرح كبير (شادي آور بزرگ) 9 - معجون النجاح 10 - قرص هاي مشك

اگر سردي مزاج در خفقان سرد بسيار فشار آورد، داروهاي زير مفيدند

الف) بلادر

ب) غذاي بيمار خفقان سردمزاج : آب نخود، آب گوشت جوجه كبوتر، گوشت گنجشك و چكاوك باشد.

داروهاي تركيبي در درمان خفقان قلبي سرد، يكي اين است :

نسخه:

گل گاوزبان يك دِرهم، زنجبيل بياباني، درونَه از هريك چهار درهم، بيمار در . اول ماه و در وسط ماه ودر آخرماه، يك دِرهم از اين داروي تركيبي را در شراب ريحاني مخلوط كند بخورد.

نسخه ديگر:

كهربا، جندبيدستَر، از هريك يك جزء، پوست تُرَنج كه خشكيده باشدبزرفرنج مشك، از هريك نيم جزء، كهربا، بدل مرجان از هريك يك دِرهم، پلنگ مشك، ميخك، سك، از هريك يك دِرهم.

 


در بو و جاذبه های دیدنی بازدید : 65 شنبه 16 تیر 1403 نظرات (0)

شرح جزئيات بيماريهاي قلب از دیدگاه ابوعلی سینا "غش" (2)

   احتمال دارد ماده خلط سبب غش بشود و اين سبب غش كردن از ماده است چند احتمال دارد :

    ماده در اندازه زياد است و گدارآمد و شدروان را به سوي اندامان تن بسته است و روان به طور كلّي در قلب محصور شده است و قلب به حالتي نزديك به خفه شدن رسيده است.     ماده خلطي زياد ، يا خلط خوني، يا خون زياد بر دهانه معده ريزش كرده است، يا در سينه و امثال آن جمع آمده است.     يا ماده ورم يكي از بيماري هاي خفگي (خناق، ذات الجنب، ذات الرّيه ) يكباره به سوي قلب منتقل شده است و سبب غش كردن شده است.    ماده منتقل شده از ورم بيماري ها ي نامبرده به زير سوراخ هاي زيربدن خزيده و گدارها را به بن بست كشيده است. بويژه كه راه بر اندامان نفس كش بسته باشد، آمادگي براي غش كردن بي كم و كاستي است.     ممكن است راه بنداني را كه ماده به وجود مي آورد، در رگ هاي بدن باشد، ماده در رگ خزيده و راه را بر جريان ماده روان كه در رگ آمد و شددارد، ببندد..

راه بندان از ماده ناباب خلطي ممكن است چند جهت داشته باشد :

الف) از بسياري ماده خلط چكيده ورم هاي دروني.

ب) ماده بندآورنده گدار بسيار نيست، اما حالتي بسيار سردي بخش دارد و از آزاري كه با خود دارد سبب بندآمدن گدار روان مي شود.

ج) ماده بندآورنده بسيار گزنده و درد گزندگي سبب بند آوردن گدارروان مي شود.

د) ماده بندآورنده بسيار سوزناك است و از اثر احساس سوزش زياد اندام مورد درد از كار مي افتد وجريان روان در آن به بن بست مي رسد . حالت غش كه در نخس تين مرحله نوبت هاي تب رخ مي دهد، از اين قبيل بندآمدن ها است كه خلط غليظ و لزج يا خلط غليظ و گزنده يا خلط سوزناك سبب بندآمدن گدارروان مي شوند.

ه) ممكن است اين راه بندان در نزديكي قلب روي دهد.

و) ممكن است راه بندان در اندامان ديگر با شراكت مغز به وجود آيد، ز يرا هرگاه . گدار روان به سوي مغز به كلّي بسته شود، مرگ نابه هنگام و فوري (سكته) در كمين است، راه بنداني كه سبب سكته شود به طريق اولي سبب غش مي شود.

ز)ممكن است سبب راه بندان در گدارهاي روان در معده باشد، در حالي كه معده سابقه نوعي بيماري يا ورمكردگي داشته باشد، يا چنان روي آوري بر معده روي آورد كه معده را ناتوان سازد و ناتواني معده به حدي برسد كه ماده ناباب و بندآور از معده تراوش كند و به دهانه معده برسد و آن ماده تراوشي، سرد يا گرم باشد.

ح) مواد راه بندان برروان، ممكن است در رگ هاي بدن در هر جاي بدن باشد و از معده به رگ ها رسيده باشد و راه بندان را به وجود آورده باشد.

سبب جمع شدن چنين مواد كشنده در معده چيست ؟

اكثراً پيدايش و جمع شدن موادي كه سبب بندآمدن راه آمدشدروان مي شوند از :

  زياده روي در خوراك و نوشيدنيها است.   معده سو ء هضم دارد و ياراي هضم طعام ندارد وپر كردن معده از خوراك كه پياپي آيدوبرهم انباشته شود و از آن جا كه هضم نمي گردد، در ساير بدن منتشر مي شود و رگ ها را مي آكند و راه نفس را بند مي آورد . از سوي ديگر در حيني كه راه بندان ايجاد شده است غذاي كافي به بدن نمي رس د و بدن از دريافت غذاي مورد نياز بي نصيب مي ماند . خوداين موادكه در بدن منتشر شده است و رگ هاي دريافت كننده غذاي بدن رابسته است، چندان زياد است كه بر طبيعت چيره شده و طبيعت در برابر آن ها ياراي واكنش نشان دادن ندارد . علاوه بر اين مزاج بدن نيزتباه مي شود . همين موادكه از زيادي اندازه يا ازبدكاري و آزاررساني سبب رنگ باختن انسان مي شوند و به غش مي انجامند، اگر در معده باشند بدون اين كه زياد باشنديابد وبدكار باشند نتيجه يكي است، سبب رنگ پريدگي انسان و غش كردن مي شوند.
در بو و جاذبه های دیدنی بازدید : 40 شنبه 16 تیر 1403 نظرات (0)

شرح جزئيات بيماريهاي قلب از دیدگاه ابوعلی سینا "غش" (7)

 

      داروها و معالجاتي كه براي بيمار غش مفيدند از اين قرارند :

 آب گوشت زياد در آب جوشيده و كاملاًپخته شده را با يك دهم آن شراب ريحاني مخلوط كنند بخورد.  زرده تخم مرغ مقداري كم، چيزي از افشره سيب شيرين مزه ياسيب ترش و شيرين (ملس)، يا آب سيب ترش، چنانكه خودت تقدير مي كني و برحسب حال بيمار تجويزمي نمايي جزء تغذيه اش باشد.  اگر بيم آن داشتي كه ممكن است حرارت بدن بيمار افزايش يابد وجسارت نكردي كه شراب را تجويز كني، به جاي شراب، ماست را تجويز كن، نان مغز گندم را درماست سرد شده تريدكن وطوري باشد كه نان درماست حل شود، آن را بخورد، علاوه براين : برمكيدني هاي ساخته ازرب ميوه ها بخورد فايده بيند.

اگر كسي كه غش مي كند، در حال غش كردن يا بعد از غش كردن و در حال به هوش آمدن يا وقتي كه چيزهاي سرد مي خورديامي نوشد احساس كردسردش شده است و بويژه اگر احساس كرد كه سردي درون را در بر گرفته است، درمانش اين است :

داروي " فلافلي" تناول كند.  فلفل به خوردش بده.  خاراگوش هم خوب است.  شايد اگر شراب بخورد فايده بيند.

اگر حالت غش از آن حالت ها بود كه پاك سازي مورد نياز است، و از اثر پاك سازي به هوش امدبايد وسيله تقويت معده را فراهم كني و دستور تقويت معده از قرار زير است :

 اول و قبل از هر چيز شربت خاراگوش پخته با عسل بخورد.  ضماد بر معده بگذارد، از آن ضمادهايي كه براي تقويت معده ذكر كرده ايم.  بعد از آن شراب ريحاني بنوشد.  غذاي خوب و خوب كيموس بخورد.

اگر غش كردن در نخستين مرحله تب رخ داد و اگر ورم سبب غش كردن بود، درمان را در بحث ازدرمان روي آورهاي حالات تب بيان خواهيم كرد . اماروي هم بايد دست و پاي بيمار را ماساژ دهند و گرم نمايند وببندند، تا نيروي بيماري و ماده سبب بيماري به ژرفاي بدن راه نيابد.نبايد از خوراك و نوشيدني استفاده كنند، نه چيزي بخورندنه چيزي بنوشند . تا ممكن است از خوابيدنكنار گيرند، مگر اين كه غش كردن كه در نخستين مرحله تب روي آورده است سببش ناتواني شخص تب كرده باشد، كه در اين حالت اگر بخوابدرو است . اگر خواستي بيمار غشي را غذا بدهي، بايد قبل از آن كه نوبت غش كردن آيد، دو ساعت يا سه ساعت زمان مانده باشد كه غذا بخورد. غذاچه باشد؟.

 قاوت جو سرد شده.  نان وآش (مزوره = آشي كه براي بيماران درست مي كنند) خوشبوها را بو كند.

اگر بيمار غش زده شكمش قبض است، بايد خوراكش چيزهاي نرمي بخش به شكم باشد از قبيل : شورباي ساده و امثال آن، شربت سيب با اسكنجبين در اين حالت كه بيمار قبض است مفيد است. اگر خواستي كه بيمار غذاي لطيف و نرمي بخش بخورد، چيزي كه تجويز مي كني از اين ها باشد كه در زيرآمده اند :

آب گو شتاب، زرده تخم مرغ، سوپ آب گوشت و مغز نان، و ممكن است نياز بدان افتد كه كمي شراب هم با اين آبگوشت و نان كذائي مخلوط باشد . اگرعلاوه بر درمان حالت غش بايستي معده را نيزتقويت كني، بايد همر اه غذاي تجويز شده براي بيمارانواع رب و آب ميوه هاي خوشبوي كه گيرنده و بندآورنده اند به بيمار بدهي . در وقت نوبت غش حتماً بايد شراب بخورد.

{ اگر سبب غش كردن روي آورهاي رواني است درمانش اين است

خوشبوهايي را كه نام برديم بو كند.  بيني را ببندد.  قي كند.  دست و پا و معده اش را ماساژ دهند.  غذا آب گوشت باشد كه كعك در آن تريد شود.  شراب بخورد. گرمي و سردي شراب را برحسب مزاج و تحمل بيمار برگزين ، اگر غش كردن سببش چندين بارقي كردن پياپي باشد و خلط صفرايي با قَي باشد ، بايد شرابي كه به بيمار مي دهي با آب مخلوط شود . اگر غش كردن به سبب احساس درد است، باز بايد شرابي كه تجويز مي كني با آب مخلوط باشد. حالت غشي كه از اثر قولنج آيد درمان آن را در باب ويژه به قولنج مي آوريم.

 حالت غش كردن كه بعد از رگ زدن پديد آيد اكثراً در كساني مشاهده مي شود كه

معده تنگ دارند.  معده ناتوان دارند.  رگ هايشان تنگ است.  كساني كه خلط مراري صفرايي بر بدن آن ها چيره است. كساني كه به رگ زدن عادت نگرفته اند.

درمان چنين كساني كه به غش گرفتار شده اند چنين است كه در زيرآيد:

 الف) قبل از رگ زدن بايد چيزي از ربهاي تقويت كننده معده بخورند، و چيزهايي براي تقويت قلب تناول نمايند.

ب) هرگاه به نوبت غش درآمدند، چنانكه قبلاً گفته شده عمل كن ،

. گفتار را در اين باره از سر مي گيريم و مي گوييم :

گاهي در درمان غش نياز به معالجاتي داريم كه بندآورنده باشند و تخليه شدن را باز دارند و انداماني كه در تحليل رفتن دست دارند و سست هستند، تقويت شوند و نيروگيرند . بايد كار ي كرد كه دهانه معده چنان تند و قوي باشد كه بتواند مواد ناپسند وموذي را نپذيرد. بايد به نيرويي چنان متوسل شويم كه به سرعت به روان اثر خوب گذارد و روان را غذاي رواني دهد، و اين را مي داني كه داروهاي غذا دهنده روان و داروهاي بازدارنده تخليه، هريك تاثيرات جداگانه دارند و در گوهراز هم جدا هستند. پس بايد هريك از اين دو نوع را در وقت معين و در حالتي معين تجويز كني داروي بندآورنده ماده اي كه تخليه مي شو درا در وقت به هوش آمدن غش كرده بكار ببر، ياقبلاً از داروي تقويت كننده روان و تغذيه روان استفاده كن كه نيروي روان را تقويت كني و دارو اثر خود را برروان بگذارد و روان سرحال باشد . بعد از آن داروي بندآورنده و گيرنده به كار بگير، داروي گيرنده و بندآورنده تخليه را قبل از داروي تقويت روان استعمال مكن كه در حالت تخليه اول نياز به دارويي است كه از تحليل برنده روان و كاهش دهنده نيروي جسم پيش گيري كند و به سرعت نفوذنمايد، آنگاه نوبت به داروي بندآورنده مي رسد . اگر داروي بندآورنده را قبل از داروي تقويت نيروي رواني و جسمي استعمال كني، تاثير داروي تقويت جسم و روان را خنثي مي سازد و نمي گذارد نفوذ كند واثرمطلوب بگذارد و ممكن است در بعضي حالات به دارويي تغذيه . كننده تر  نياز داشته باشيم، به ويژه اگر تشخيص داديم كه غش كردن بيمار از گرسنگي يازاده تحليل رفتن بسيار است. اگر شراب ساده به بدن بيمار درآيد، وبالي بر بدن مي شود و درهم برهمي و تشنّج براي بدن به ارمغان مي آورد، به آب گوشت نامبرده كه با شراب مخلوط باشدپناه بر، آب سيب بخورد، آب سيب ترش باشد، يا آب سيب شيرين بسته به اختيارپزشك است و برحسب حال و مزاج معين مي كند و بايد در اختيار كردن نوع آب سيب كه آيا ترش باشد يا شيرين هر دو حالت بيمار را بررسي كني، يعني تخليه شدن و تقويت كردن نيروي بيمار با چه نوع آب سيبي سازگار و در درمان مددكار است. اگر دانست ي كه مانعي در راه نيست، بهتر آن است چيزي خوشبو مانندميخك و مشك در غذاي بيمار كه همان آبگوشت شراب آلود است و همان آب سيب ترش يا شيرين است بريزي كه معده براي پذيرفتن غذاي خوشبو شده باميخك و مشك آماده تر است وشصت معده بيدارتر مي شود و اگر نيازي به غذاي قوي ترداشتي، مي تواني نان مغز گندم را باجرعه هايي از غذاي ذكر شده به بيمار ب خوراني و اين نان و آبگوشت شراب آلوده وقتي مورد نياز است كه مدت زيادي بيمار غذا نخورده باشد وگرنه نان هم لازم نيست و آبگوشت كذائي كافي است. ماساژ د ادن دست و پاي و بستن آن ها جزئي از درمان است، نبايداهمال كرد . به قَي كردن وادارنمودن بيمار غش در هر حالتي و هر نوعي از بيماري غش بهره رسان است، مگر اين كه سبب غش عرق كردن و امثال باشد، كه در اين حالت يعني در عرق كردن زياد روان زندگي به سوي خارج حركت مي كند وما نياز به آن داريم كه روان آرام باشد و به آرامي بيشتر از حركت نيازمند است و نبايد در چنين حالتي بيمار حركت كند نبايد قَي كند، نبايد دست و پايش رابست، اگر ديدي كه قَي كردن براي بيمار غش زده خوب است، اين دستور را درقي دادن بيماراجراكن ، قبل از قَي دادن، معده و اطراف معده و دست و پاي بيمار را گرم كن، كه عمل قَي كردن آسان مي شود. بعد از آن آب ولرم همراه روغن حيوان ي، يا روغن زيتون، يا آب ولرم مخلوط با شراب به بيمار بده بخورد، قَي مي كند. و بدان كه ، براي بيماران غشي در هر حالتي و هر نوع غشي كه باشد و بويژه كساني كه از اثر پاك سازي و تخليه شدن از خون پاك سازي خلط، يا پاك سازي پرشدگي (امتلاء) باغش كردن برخورده اند، به جزحالت غش كه از حركت خلط ها به سوي رويه بدن و خارج از بدن رخ مي دهد دستورات زيراجراء شود بسيار بهره رسان است :

 ماساژ دادن و ماليدن مالشي هاي خوشبوبر دست و پا و گرم كردن آن ها.  ماليدن چيزهاي خوشبو از قبيل: روغن سنبل رومي بر دهانه معده  گرمي بخش هاي از قبيل: خردل، عاقِرقِرحابراي گرمي بخشيدن به دست و پا و دهانه معده و غيره بسيار مفيدند.  بايدپي درپي ساق پاها وبازوهاي بيمار را باندپيچي كردوباز كرد، كه باجهت تخليه شدن برابري كند.  كسانيكه نياز به بند آوردن تخليه دارند بايدزير بغل آنان رابست.  آب سرد بر روي بپاشند. دهانه معده را ماساژ دهند.

 كساني كه از نتيجه فساد معده و بيماري " هيضه "(قي كردن و اسهال شدن در آ ن واحد )، گرفتارغش شده انداز حمام رفتن استفاده مي كنند.

اما اگر غش از اثر خونريزي است، حمام رفتن زيان بخش و بسيار بد است . حمام براي كساني كه از عرق كردن زيادغش كرده اند نيزبد است . كساني كه هنگام به هوش آمدن از نوبه غش احساس التهاب در دهانه معده مي كنند از حمام رفتن بهره مي برند . اگر بيماري از اثر ناتوان شدن دهانه معده به غش كردن مبتلا شده است، بايد در درمان آن ضمادهاي نيرومندبه كاربري كه عبارتند از ضمادهاي ساخته از :

 مصطَكي و به و صندل و زعفَران و سوسن.  شراب ومسك.  سوسن و شراب.  ماساژ دادن و بستن دست و پا در اين حالت بسيار مفيد است.

اگر غش كردن از گرسنگي است، شايدوزن يك دِرهم نان چاره سازباشد . گرسنگي نماند، غش نيزرخت بربندد. اگر سبب غش كردن خشك مزاجي ياقبوضيت شكم است، بايد هنگامي كه بيمار غش كرده است،لقمه هاي نان را در آب اناريا شربت سيب خيس نمايند و در دهان غش كرده فرو كنند. بايد كس اني كه غش مي كنند، زياد بيدارباشند، كم بخوابند و از پرگويي دوري جويند، اصلاً حرف نزنند بهتر است.


در بو و جاذبه های دیدنی بازدید : 48 شنبه 16 تیر 1403 نظرات (0)

نگاهی اجمالی به حجامت با ابوعلی سینا

    حجامت

حجامت بيشتر از رگ زدن پوست و بخش هاي نزديك پوست را تصفيه مي كند . خون رقيق درحجامت بيشتر از رگ زدن و خون غليظ در رگ زدن بيشتر از طريقه حجامت خارج مي گردد . براي اشخاص تنومند و داراي خون غليظ حجامت فايده زيادي ندارد ز يرا چنانكه شايد و بايد خون را بالانمي آورد و به سهولت خارج نمي سازد . در اين روش تنها خون رقيق و آن هم به زحمت كشيده مي شود. اندام در اثر حجامت تا اندازه اي ناتوان مي شود . در آغاز ماه نبايدحجامت گرفت، زيرا در آن موقع خلط ها كاهش مي يابند وقت مناسب براي حجامت گرفتن، وسط هاي ماه است كه در آن خلط ها به تبعيت از روشنايي ماه برانگيخته مي شوند و مغز در آن مواقع خود را بيشترتصفيه مي كند و آب رودخانه ها از جزرومد بيشتر بهره مي برند .

تاثير عوامل جوي و كيهاني از دورانهاي كهن مورد توجه بوده ولي متاسفانه در چند دهه اخير مانند بسياري از مباني علمي طب قديم به بوته فراموشي سپرده شده بود. آنچه مسلم است نيروي جاذبه ماه بر روي آب در سطح زمين اثرگذاشته و اين اثر مقدار كم مايعات ازجمله خون و ديگر مايعات موجود در بدن را نيز تحت تاثير خود قرار ميدهد. به نظر ميرسدكه ماه در هنگام قرص كامل (اواسط ماه) بر روي خون جاري در عروق اثر گذاشته و آنرا برميانگيزاند و همين امر است كه به خروج بهتر آن در هنگام حجامت كمك مينمايد.  (تاثير عوامل جوي و كيهاني از دورانهاي كهن مورد توجه بوده ولي متاسفانه در چند دهه اخير مانند بسياري از مباني علمي طب قديم به بوته فراموشي سپرده شده بود. آنچه مسلم است نيروي جاذبه ماه بر روي آب در سطح زمين اثرگذاشته و اين اثر مقدار كم مايعات ازجمله خون و ديگر مايعات موجود در بدن را نيز تحت تاثير خود قرار ميدهد. به نظر ميرسدكه ماه در هنگام قرص كامل (اواسط ماه) بر روي خون جاري در عروق اثر گذاشته و آنرا برميانگيزاند و همين امر است كه به خروج بهتر آن در هنگام حجامت كمك مينمايد.)بدانكه مناسب ترين موقع حجامت در موقع روزساعت دو تا سه است . كسي كه خونش غليظ نيست نبايد  بعد از حمام گرفتن حجامت گيرد . كسي كه خون غليظ دارد حتماً بايد قبل از حجامت به حمام رود و يك ساعت بعد از حمام گرفتن حجامت بگيرد.

بيشتر مردم دوست ندارند حجامت را از بخش هاي جلوئي تن ( "جلويي سر (پيشاني) "  بگيرند و مي ترسند به حس و هوش آن ها آسيبي برسد . اگر حجامت بر گودي پشت گردن بر شاخه چهار اندام انجام پذيرد فوايد زير را در بر دارد . گرانباري دو ابرو و سنگيني پلك ها را از بين مي برد، گرمي چشم را رفع مي كند، چرك كنار چشم را از ميان برمي دارد و بوي بد دهان را مي زدايد. اگر حجامت گرفتن بر قسمت هاي بالايي ميان كتف باشد كه بقيه باسِلِيق در آنجا است براي بيخ كتف و بازو (منكب) و گلو سودمند است "سودمندي حجامت در بين تيغه هاي شانه (بين دو كتف) همانند سودمندي فصد وريد باسيليق است. اين نوع حجامت سبب تخفيف درد گلو و شانه ميشود" . ). هرگاه حجامت بريكي از دو رگ پشت گردن كه در امتدادقيفال هستند قرار گيرد "سودمندي حجامت در طرفين گردن همانند فصد وريد سفاليك Cephalic vein است" . ) در زدودن حالت لرزه در سر و براي اندام هاي سرمانندرخسار، دندان، دندان آسيا، گوش ها و چشم ها، گلو و بيني فوايدي در بر دارد. اين درست است كه مي گويند اگرحجامت بر گودي پشت گردن انجام شود كندذهني وفراموشكاري ايجاد مي كند، زيراقسمت هاي عقبي مغز محل تمركز يادآوري ها است و بر اثر حجامت ناتوان مي شود "حجامت در پشت گردن (قفا) سبب تضعيف حافظه ميشود. راهنما، پيشوا و حامي ما حضرت محمد كه صلوات بر او و خاندانش باد فرموده است كه محل حافظه در قسمت پسين مغز است و حجامت در اين بخش سبب كندي حافظه ميشود" . ). حجامت بر منكب (بين دو كتف )، دهانه معده را با ناتو اني مواجه مي سازد و حجامت بر رگ هاي پشت گردن (اخدع) لرزش سرببار مي آرد . پس بايد حجامت گودي گردن را كمي پايين تر و حجامت بر قسمت هاي بالايي ميانه كتف را كمي بالاتر گرفت ( 306 )، مگر اين كه هدف از آن درمان خونريزي و سرفه باشد كه در اين صورت بايدپايين تر صورت گيردنه بالاتر. حجامت بر قسمت هاي بالايي ميان دو كتف و حجامتي كه در ميانه ران ها گذاشته مي شود . براي بيماري هاي خوني سينه، ربو و برونشيت خوني مفيد است ليكن ناتواني معده و خفقان به دنبال دارد "حجامت بين دوكتف در درمان هموپتيزي و برونشيت هموراژيك مفيد است ولي سبب تضعيف معده ميشود و تپش قلب بوجود ميآورد" .) حجامت بر ساق مشابه رگ زدن است  " حجامت در نرمي ساق پا (در قسمت تشكيل شده از عضلات ركبي و دوقلو) همانند حجامت در بين دو كتف است" ) و تقريباً كار همان را ان جام مي دهد، خون را تصفيه مي كند و خون حيض را ريزش مي دهد . حجامت بر ساق درزنان رنگ پريده وپف كرده كه داراي خون رقيق هستند بهتر از نيشتر زدن به صافن است. همچنان كه گويند : گرفتن حجامت بر برآمدگيهاي پشت گوش و جلوي "حجامت در پشت و بالاي سر"  ) سر براي جلوگيري از درهم شدن عقل و سرگيجه خوب است . برخي پنداشته اند كه از سفيد شدن زودرس موها هم جلوگيري مي كند. گمان مي رود اين پندار صحيح باشد . آري اين عمل در برخي ازتن ها تاثير دارد و در برخي بي تاثير است "بنا به اعتقاد عده اي پيري زودرس را به تاخير مياندازد. اگر چنين باشد موارد آن نادر است ولي در اكثر موارد باعث پيري زودرس ميشود" .). اين حجامت در بيشتر اشخاص سبب سفيدگشتن زودرس موها مي شود همچنين حجامت بر برآمدگيهاي پشت گوش جهت جلوگيري از بيماري هاي چشم مانند گري و جوش ها بسيار نافع است "حجامت اين قسمت براي بيماريهاي چشمي مانند جوشهاي چشم، كراتيت تاولي و استافيلوما مفيد است" . ) ليكن احتمال دارد كه به ذهن و قوه ادراك زياني برساند و كندفكري، كودني، فراموشكاري و بيماري هاي مزمن ببار آورد . اين نوع حجامت براي  شخاصي كه چشمشان آب مرواريددارد خوب نيست، مگر در موقعي كه انجام آن اجباري باشد كه شايد در آن حال زياني در بر نداشته باشد. حجامت بر زير زنخ براي دندان ها، رخسار و گلو مفيد است و سر و آرواره ها را تصفيه مي كند. حجامت برناحيه كمر (قطن) براي دفع دمل هاي ران، گري ران و جوش هاي آن سودمند است و براي بيماران نقرس، بواسير، پاغُر، بادهاي مثانه و زِهدان و خارش پشت فايده دارد . اگر اين نوع حجامت با آتش باشد چه پوست راتيغ بزني و چه تيغ نزني، سودمند است . اما اگر بادكردگي نباشدتيغ زدن با نوك كارد مفيدتر است . تيغ نزدن در مواردي مانند از بين بردن باد سرد در محلّ حجامت و در ساير قسمت هاي بدن سودمندتر مي باشد. حجامت بر ران ها، چنانچه در قسمت جلوباشد در موارد آماس كردگي بيضه و دمل هاي ران وساق سودمند است و اگر در عقب ران ها باشد در موارد دمل ها و خراج هاي دوسرين بهره رسان مي باشد. اگرحجامت در پايين زانو انجام گيرد بر اي از بين بردن تپش زانوكه بر اثر خلط هاي زياد به وجود آمده است ( حجامت بر پشت زانو موقعي كه براثربرخي ازاخلاط گرم ناراحتي در مفصل زانو ايجاد شده باشد مفيداست" .) و دمل هاي بدخيم و زخم هاي مزمن درساق وپامفيد مي باشد . حجامت برقوزك پابراي حا لات بندآمدن خون حيض، عِرق النَسا و نقرس فايده دارد. حجامت بدون تيغ زدن بر پوست ماده را از مسير خودش مي كشاند، مانند اين كه آن را بر پستان مي گذارند تا ريزش خون حيض را باز دارد (حجامت خشك به منظور هدايت جريان ماده به جهت مخالف بكار ميرود مانند حجامت پستان به منظوركنترل خونريزي قاعدگي" .). گاهي نيز اين روش براي آن است كه ورم ژرفانشين را به سطح بكشاند تا درمان آن قابل دسترسي باشد. حجامت. بدون تيغ زدن بر پوست گاهي بمنظور انتقال دادن ورم از اندام باارزش تر به اندام بي ارز ش است كه در جوارآن قرار دارد، گاهي نيز براي گرم كردن اندام وكشاندن خون به سوي آن است و منظور ان است كه بادهايش را از بين ببرند . حجامت برخي مواقع نيزجهت باز گرداندن اندامي كه از جاي خود كنار گرفته است گذاشته مي شود، همانطور كه در بيماري قيله ( منظور فتق بيضهاي (Scrotal hernia) ميباشد.) رخ مي دهد . گاهي نيزحجامت براي آرامش درد است، همچنان كه در حالات بيماري قولنج سخت، بادكردگي شكم، درد زِهدان كه از حركت خون حيض بويژه دردختران روي مي دهد، آن را بر ناف مي گذارند. در حالات بيماري عِرق النَسا و دررفتگي مفصل ران، حجامت را بر سرين مي گذارند. حجامت برميان هر دو زانو براي زانوها، ران ها، بواسير، قيله و نقرس مفيد است. گذاشتن حجامت بر مقعد مواد را از تمام تن و حتي از سرنيز مي كشد، براي روده ها مطلوب و درعارضه تباه شدن . حيض شفابخش است و بدن راسبكبار مي كند (براي برطرف كردن درد بواسير نيز توصيه شده است" )

 حجامت همراه تيغ زدن سه فايده دارد

 مواد را از همان اندام كه زيرحجامت است بيرون مي آورد.  نمي گذارد گوهر روان (مايعات حياتي ) كه همراه تخليه خلط ها بيرون مي آيد خارج شود و گوهر آن روان را در جاي خود باقي مي گذارد.  اندام هاي اصلي را از تخليه دور مي دارد اندامهاي اصلي را تحت تاثير قرار نميدهد و نتيجتا سبب اختلالات شديد اين اندامها نمي گردد" .)

 كسي كه تيغ مي زند بايد آن را چنان ژرف بزند كه مواد را از پايين به بالا بكشد . اگر اتّفاقا محل حجامت ورم كرد و بركندن آن دشوار شد، پارچه قماش و يا اِسفَنجي را در آب ولرم مايل به گرم خيس مي كنند و از همان شروع حجامت گذاشتن آن را بر پيرامون محل حجامت مي گذارند . چنين حالتي غالبا موقعي پيش مي آيد كه حجامت را به منظور بند آوردن خونريزي حيض و بيني بر اطراف پستان مي گذاريم . از اين روي نبايد بادكش را برخود پستان گذاشت. وقتي محل حجامت گذاشتن را چرب كردي، حجامت را فوراً بگذار و بي درنگ شروع به خراش دادن كن . در اولين باركه حجامت مي گذاري، بايد حجامت سبك باشد و زودبركنده شود، بعدبه تدريج طول بده و باز هم زمان را طولاني تركن . غذاي كسي كه از وي حجامت مي گيرندبايد يك ساعت بعد از حجامت شروع شود . بچه را مي توان در دو سالگي حجامت كرد . بعد از شصت سالگي گرفتن حجامت به كلّي ممنوع است . حجامت در قسمت هاي بالايي بدن مانع سرازير شدن مواد به قسمت هاي پايين مي شود . كسي كه داراي مزاج صفراوي است بايد بعد از حجامت، اناردانه، آب انار، آب هندبا (نوعي كاسني) با شكر و كاهو و سركه بخورد.

منبع: قانون، کتاب اول، بخش ۴

متنهایی که با این رنگ و فونت در متن موجود است ، طبق ترجمه انگلیسی کتاب قانون می باشد.


در بو و جاذبه های دیدنی بازدید : 49 شنبه 16 تیر 1403 نظرات (0)

حزیران و حجامت

 حزیران

ماه حزیران ماه نهم از ماه های رومی است که پس از ماه ایار است.در میان ماه های رومی چهار ماه را سی روز محاسبه می کنند که یکی از این چهار ماه حزیران می باشد.بهترین زمان برای حجامت بر اساس روایات اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام همین ماه رومی  حزیران است.

بر اساس تقویم نجومی آغاز حزیران تقريباً از روز هشتاد و چهارم نوروز محاسبه می شود که در سال 1390 مصادف با 23 خرداد می باشد و به مدت یک ماه معادل سی روز ادامه دارد. اما درباره این که چه روزهایی در ماه حزیران برای حجامت اولویت دارند امام صادق علیه السلام فرمودند: در روز هفتم از ماه حزیران حجامت کن و اگر نتوانستی در روز چهاردهم.

که در سال جاري مصادف با روزهاي یکشنبه 29  خرداد ماه و  5 تير ماه می باشد.
در لغتنامه دهخدا نيز در مورد حزيران آمده است : حزيران نام ماه نهم است از سال رومیان كه اول آن مطابق با سیزدهم ژوئن


در بو و جاذبه های دیدنی بازدید : 49 شنبه 16 تیر 1403 نظرات (0)

انزال زودرس و روش های درمان آن

 انزال زودرس شایع‌ترین مشکل جنسی مردان است که تاثیرات عمیقی بر زندگی زناشویی افراد دارد. اغلب کسانی که دچار این بیماری هستند به دلایل مختلف اخلاقی و فرهنگی از مراجعه به پزشک امتناع می‌کنند. اگر بیماری اختلال نعوظ شایع‌ترین بیماری جنسی مردان بالای 40 سال باشد، قطعا انزال زودرس شایع‌ترین بیماری جنسی مردان زیر 40 سال است. حتی برخی از دانشمندان با در نظر گرفتن کل مبتلایان این بیماری نسبت به کل جمعیت مردان، انزال زودرس را شایع‌ترین بیماری جنسی در کل مردان می‌دانند.

در بسیاری از کشورهای مدرن، برآورد می شود30 تا 70 درصد مردان به نوعی در طول عمر خود دچار این بیماری می شوند. در ایران آمار دقیقی در این‌باره وجود ندارد، چرا که اغلب کسانی که دچار این بیماری هستند به دلایل مختلف اخلاقی و فرهنگی از مراجعه به پزشک امتناع می‌کنند. اگرچه همه این بیماران از یافتن راه‌حلی برای رهایی از شر آن خوشحال می‌شوند.

انزال زودرس عبارت است از انزالی که زودتر از زمان دلخواه زوجین رخ دهد و باعث نارضایتی یک یا هر دوی آنها شود. یعنی حتی اگر زوجه نیز در اغلب نزدیکی‌ها احساس کند که انزال همسرش زود تر از زمان مورد انتظار اوست و این حالت باعث نارضایتی او شود، حتی اگر مرد چنین احساسی نداشته باشد، انزال مرد، زودرس بوده و باید بررسی شود. به عنوان مثال اگر انزال مردی پس از 8 دقیقه صورت گیرد و همسرش در عرض 5 دقیقه ارضا شود، انزال مرد به موقع بوده و زودرس محسوب نمی‌شود. در حالی که اگر مردی حتی پس از 20 دقیقه فعالیت جنسی به انزال برسد ولی همسرش پس از 35 دقیقه ارضا شود، انزال مرد زودرس در نظر گرفته می‌شود. نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که انزال زودرس در بسیاری از افراد و در برخی از موارد وجود دارد ولی آن انزال زودرسی بیماری تلقی می شود که در بیش از 50 درصد نزدیکی های فرد رخ دهد؛ یعنی مردی دچار بیماری انزال زودرس است و باید درمان شود که در بیش از نیمی از موارد نزدیکی های خود دچار انزال زودرس شود.

از دیدگاه علم پزشکی به انزال کمتر از 2دقیقه و به بیان دقیق تر کمتر از 118ثانیه که بدون کنترل فرد باشد انزال زودرس می گویند.

هیجان بی‌مورد انزال زودرس در اغلب موارد یک مشکل روانی محسوب می شود و در آن اندام‌های تناسلی فرد اصلا دچار اختلال نیستند. در واقع تصور می‌شود کسانی که دچار انزال زودرس هستند، در اولین تجربیات جنسی خود برای رسیدن به انزال زودتر به دلایل مختلف فرهنگی و گاهی مذهبی تحت استرس بوده اند و همین تصور و ذهنیت اولیه در طول زندگی شان باعث ایجاد انزال زودرس شده است. البته آنچه مسلم است این است که زنان معمولا دیرتر از مردان ارضا می‌شوند و عدم آگاهی زوجین از چگونگی ایجاد تطابق، زمان طولانی ارضا شدن زوجه و زمان کوتاه‌تر زوج، باعث نمود بیشتر و عذاب آورتر این مشکل می‌شود. در حالی که می‌توان با یک آموزش درست در این زمینه از احساس نارضایتی زوجین جلوگیری کرد. مشکلات روانی که به اشکال مختلف می‌توانند باعث ایجاد انزال زودرس شوند زیادند. مثلا اضطراب، هیجان و استرس های روانی که فرد در زندگی روزمره خود دچار آنها می شود در بروز بیماری انزال زودرس نقش مهمی ایفا می‌کنند. معمولا این هیجانات و استرس‌ها باعث می‌شوند تا فرد در حین نزدیکی توانایی خود را در راحتی و تمرکز روی رابطه جنسی از دست داده و انزال زودرس رخ دهد. یکی دیگر از مسایلی که از طریق ایجاد مشکل روانی باعث بروز انزال زودرس می‌شود، ترس از بروز اختلا‌ل نعوظ است. در واقع ترسی که فرد نسبت به از دست دادن نعوظ دارد باعث می‌شود تا به صورت ناخودآگاه انزال زودتر از موعد رخ دهد. البته در موارد نادری هم مصرف برخی داروها مثل بعضی از داروهای اعصاب باعث بروز انزال زودرس می‌شود. برای درمان انزال زودرس باید ابتدا حجب و حیای کاذب را کنار گذاشت و به روانپزشک مراجعه کرد. روانپزشک بر اساس نتایج بررسی‌های که می‌کند معمولا دو یا هر سه روش درمان اصلی انزال زودرس را تجویز می‌کند، یعنی: سکس درمانی، دارو درمانی و روان درمانی.

روش سکس درمانی چهار مرحله دارد. در مرحله اول، فعالیت جنسی شروع شده و به صورت معمول ادامه می‌یابد. در مرحله دوم، وقتی احساس انزال به فرد دست داد، فعالیت جنسی باید فورا متوقف شده و بیمار باید سر‌آلت تناسلی خود را محکم فشار دهد وبرای چند ثانیه نگه دارد تا احساس انزال از بین برود. در مرحله سوم ، باید برای حدود2 تا 3دقیقه صبر کرد و سپس دوباره به فعالیت جنسی ادامه داد. این مراحل باید تا زمانی که دلخواه زوجین باشد، تکرار شود. انجام این روش به تدریج باعث طولانی شدن زمان انزال در مرد می‌شود، البته می توان به جای فشار دردناک سر آلت برای 2 تا 3 دقیقه رابطه جنسی را قطع کرد و دو مرتبه شروع کرد.

برای درمان انزال زودرس به روش دارو درمانی، از داروهای زیادی می‌توان استفاده کرد که رایج ترین آنها انواعی از ضدافسردگی‌ها به نام مهارکننده‌های اختصاصی بازجذب سروتونین مثل سرترالین، فلوکستین و پاروکستین هستند. البته این داروها از طرف اداره نظارت غذا و داروی آمریکا برای درمان انزال زودرس تایید نشده اند. معمولا یک قرص با دوز کم چند ساعت قبل از نزدیکی به خوبی می‌تواند زمان انزال را به مقدار قابل‌ملاحظه‌ای افزایش دهد. البته باید در نظر داشته باشید که هر یک از این داروها می‌توانند عوارض خاص خود را به همراه داشته باشند. عوارضی مثل اختلالات خواب، مشکلات قلبی و غیره که هر یک به تنهایی ایجاب می‌کند تا این داروها را تحت نظر پزشک مصرف شود. یکی دیگر از روش‌های دارودرمانی که می تواند در درمان انزال زودرس مفید باشد، مالیدن ژل یا کرم لیدوکائین روی آلت تناسلی مذکر است که از طریق کاهش احساس آلت تناسلی، باعث طولانی شدن زمان انزال می‌شود. این روش با قطع مصرف لیدوکائین، تاثیر خود را از دست می‌دهد.

در روان درمانی، خصوصا در کسانی که به سکس درمانی و دارودرمانی پاسخ مناسبی نمی‌دهند، مشکل زمینه‌ای روانی فرد از طریق صحبت کردن و مشاوره بر طرف می‌شود. این روش هم باید توسط یک متخصص انجام شود


در بو و جاذبه های دیدنی بازدید : 65 شنبه 16 تیر 1403 نظرات (0)

کتاب «حفظ صحت»(1) مقدمه

کتاب «حفظ صحت»،

مؤلّف آن جناب «دکتر میرزا علی خان ناصرالحکماء»

از انجا که دانلود کتابها از اینترنت اغلب با مشکل همراه است، جهت استفاده آسان و همگانی،تعدادی از کتابها با فرمتword  برای استفاده دوستان در وبلاگ قرار داده شده است. لازم به ذکر است به دلیل محدودیت در حجم وبلاگ، کتب بصورت فصلهای جداگانه در دسترس می باشد.

«ميرزا عليخان ناصرالحكماء (معروف به دكتر ميرزا علي خان) فرزند شيخ عبدالجليل (طبيب) بن زين‌العابدين اصفهاني به سال 1284 هجري قمري متولّد شده است. او كه از فارغ‌التحصيلان رشته پزشكي مدرسة دارالفنون بود، مدّت 4 سال در همان مدرسه به عنوان معلّم رياضي و پس از آن بعنوان معلّم طبّ، جراحي، كحّالي (چشم پزشكي)، حكمت طبيعي (فيزيولوژي) اشتغال داشت.

او نيز همراه چند نفر ديگر ز پزشكان فارغ‌التحصيل مدرسه دارالفنون دورة چشم‌پزشكي را در دورة اقامت دو ساله "كتر راتولد"(Ratulde) از شاگردان دكتر"گالزفسكي" نزد وي گذارند و چنانكه از برخي نوشته‌ها استنباط مي‌شود به مهارت و شهرتي دست يافت.

از وي آثاری در زمينه پزشكي به صورت تأليف و ترجمه بجا مانده است، كه كتاب حاضر، در بهداشت فردي و عمومي، نمونه‌اي از آنها است.

ناصرالحكماء اگرچه در اين كتاب از دانش جديد زمان خود استفاده بسيار كرده است، امّا همچنان ساختار كتاب خود را بر پاية شيوة متداول طبيبان سنتّي، در قالب ستّة ضروريّه طرّاحي كرده است. او در اين كتاب كه بر خلاف اسلاف و معاصرين خود روش آسان‌نويسي را برگزيده است، يادداشت‌هاي سودمندي نيز براي آگاهي مردم زمان خود از اصطلاحات و اوزان و مقادير اروپائيان درج نموده است.

مطالعة اين كتاب علي‌رغم گذشت يكصد و بيست سال از زمان تأليف آن هنوز دلپذير و براي محقّقين تاريخ پزشكي و پزشكي اجتماعي جالب مي‌باشد».

دیباچه مصححان

«حفظ صحّت علمي است که سلامت بدن را نگهداري می‌نمايد و عبارت است از معرفت به قوانين لازمه در اصلاح اعمال طبيعي اعضاء، بنابراين در اين علم از جلوگيري امراض و منع بروز و ظهور آن گفت‌و‌گو مي‌كند؛ پس می‌توانيم بگوييم اين علم مقدّم بر ساير علوم است و منفعت آن مقدمة منافع ديگر مي‌باشد، زيرا که شخص تا به نعمت صحّت فائز نباشد به هيچ عمل نتواند پرداخت و هيچ کار را به درستي نتواند ساخت؛ و مثلي مشهور است که «قول عليل نيز عليل است» و ما اين مثل را تکميل نموده گوييم: «فعل عليل هم به قول او ماند و عليل باشد». و در صورتي‌که بتوانيم بگوييم عليل را فعلي هست پس صحّت، شرط کار است و حفظ صحّت واجب و علمِ آن لازم و مهم. امّا به دو جهت معرفت کاملي به حال اين علم پيدا نکرده‌اند، يکي آن که حفظ صحّت في الحقيقه همان علوم فيزيولوژي و فيزيک و شيمي و بعضي معارف ديگر است [و] چيز جداگانه[اي] نيست؛ يعني معمول داشتن قوانين آن علوم است در موضوع واحد، که حفظ صحّت باشد، و براي معرفت مذکور بايد اصول قوانين علوم مزبوره را دانست.

سبب ديگر که عمده‌تر است و بيشتر دقت لازم دارد آن که مردم، اغلب اوقات صحّت و مرض را راجع و منصوب به اتفاقات و طبيعت يا علل مجهوله می‌نمايند و عموماً هنوز معتقد و معترف نيستند که اين عالم حيات، تابع قوانين ثابته تغييرناپذير است و انسان می‌تواند معرفت به احوال آن قوانين پيدا کند و تبعيت آن نمايد....

...به‌علاوه بايد ملتفت بود که وجود و حفظ صحّت فقط به شرايط مادي حيات معلّق و موکول نيست، بلکه اثرهاي معنوي که خُلقي باشد در سلامت اعضاء، تأثيرات عمده ظاهر نموده ‌چنان‌که آثار ادراکات و حرکات نفساني در دَوَران دَم و هضم غذا و خواب و ساير ضروريات امري محسوس است و احدي آن را انکار نتواند نمود.»[1]

با وجود جستجو در منابع موجود[2]، از کتاب «حفظ صحت» و مرحوم مؤلّف آن جناب «دکتر میرزا علی خان ناصرالحکماء» اطلاعات چندانی به دست نیامد. لذا ابتدا مقدمه استاد ارجمند، جناب آقای دکتر محمدمهدی اصفهانی که بر نسخه چاپ محدود کتاب در سال 1382 نگاشته‌اند را آورده و سپس در نوشتاری کوتاه به ارزش و اهمیت این کتاب و شیوه تصحیح آن می‌پردازیم:

«ميرزا عليخان ناصرالحكماء (معروف به دكتر ميرزا علي خان) فرزند شيخ عبدالجليل (طبيب) بن زين‌العابدين اصفهاني به سال 1284 هجري قمري متولّد شده است. او كه از فارغ‌التحصيلان رشته پزشكي مدرسة دارالفنون بود، مدّت 4 سال در همان مدرسه به عنوان معلّم رياضي و پس از آن بعنوان معلّم طبّ، جراحي، كحّالي (چشم پزشكي)، حكمت طبيعي (فيزيولوژي) اشتغال داشت.

او نيز همراه چند نفر ديگر[3] از پزشكان فارغ‌التحصيل مدرسه دارالفنون دورة چشم‌پزشكي را در دورة اقامت دو ساله دكتر راتولد (Ratulde) از شاگردان دكتر گالزفسكي[4] نزد وي گذارند و چنانكه از برخي نوشته‌ها[5] استنباط مي‌شود به مهارت و شهرتي دست يافت.

از وي آثاری در زمينه پزشكي به صورت تأليف و ترجمه بجا مانده است، كه كتاب حاضر، در بهداشت فردي و عمومي، نمونه‌اي از آنها است.

ناصرالحكماء اگرچه در اين كتاب از دانش جديد زمان خود استفاده بسيار كرده است، امّا همچنان ساختار كتاب خود را بر پاية شيوة متداول طبيبان سنتّي، در قالب ستّة ضروريّه طرّاحي كرده است. او در اين كتاب كه بر خلاف اسلاف و معاصرين خود روش آسان‌نويسي را برگزيده است، يادداشت‌هاي سودمندي نيز براي آگاهي مردم زمان خود از اصطلاحات و اوزان و مقادير اروپائيان درج نموده است.

مطالعة اين كتاب علي‌رغم گذشت يكصد و بيست سال از زمان تأليف آن هنوز دلپذير و براي محقّقين تاريخ پزشكي و پزشكي اجتماعي جالب مي‌باشد».[6]

 

تنها نکته‌ای که می‌توان به مقدمه استاد افزود مطلبی است که جهت تبریک به «میرزا علی‌اصغرخان طبیب» در روزنامه تربیت چاپ شده و در آن به جناب ناصرالحکماء نیز اشاره شده است:

«معتمدالسّطان میرزا علی‌اصغرخان طبیب فرزانه فرزند جناب میرزا حسن خان که اصلاً از اهالی بروجرد و از خاندان بزرگان آن سامان می‌باشد و مدّت هفت سال در مدرسه مبارکه نظامی به تحصیل زبان فرانسه و علم طبابت و شعب دیگر این فن مشغول بوده و شش سال نیز برای تکمیل اعمال جرّاحی در مطب جناب جلالت‌مآب ناصرالحکماء به کار پرداخته و بعدها درحوزۀ حکم‌رانی جلالت‌مآب اجلّ اکرم منتصرالسّلطنه امیرتومان ـ دام اقباله العالی ـ در مازندران و تنکابن به واسطۀ عمل یدی هنرنمایی کرده، مراتب لیاقت و مزایای مشارالیه معروض آستان آسمان‌جاه همایون گردیده، مشارالیه را به لقب نبیل بصیرالحکما، ملقّب و سرافزار فرمودند و ما حسب‌المناسبه، آن جناب را به این امتیاز تبریک می‌گوییم.»[7]

کتاب «حفظ صحت»، چنان‌که در صفحه پایانی آن ثبت شده است، به سعي و اهتمام عاليجاه آقا شيخ مهدي، فرزند جناب آقا ميرزا عبدالله قاري در سال 1315 به چاپ رسیده است.

نکته بارز و قابل توجهی که در این کتاب به چشم می‌خورد و در دیباچه استاد اصفهانی نیز به آن اشاره شده است، شیوه تفکر اجتهادی مؤلف کتاب و تطبیق اصول و مبانی طب سنتی ایران با  مسائل روز و مورد نیاز مردم است؛ بویژه آنکه مؤلف در موارد متعدد به مسائل خاص کشور عزیزمان ایران از لحاظ مسائل تاریخی، جغرافیایی، طبی و فرهنگی اشاره کرده است. به عنوان مثال وی به بیماری‌های شایع و همچنین سموم،‌ حشرات، مارها و گیاهان سمّی موجود در ایران اشارات ارزشمندی دارد، یا آب‌های معدنی موجود در ایران را برشمرده و توصیف کرده است و در مواردی چون روشنایی و تهویه منازل به بعضی مسائل فرهنگی و بوم‌شناسی اشاره نموده است.

جالب توجه آن که جناب ناصرالحکما، در عین استفاده از دانش روز دنیا، از جمله فیزیک، شیمی، فیزیولوژی، سم‌شناسی و... چارچوب و ساختار کتاب را بر اساس مبانی طب ایرانی و پایه اساسی دانش حفظ‌الصحّه، یعنی ستّة ضروریّه، بنا کرده است.

نگاه علمی و مترقّی او به حوزه‌های مختلف بهداشت عمومی و فردی از جمله روشنایی فضاها و استفاده از نورهای مصنوعی، تهویه منازل و اتاق‌ها و نحوه گرم کردن آنها، بهداشت مشاغل یدی و فکری، تدابیر نوزادان، کودکان و دانش‌آموزان و حتی توجه به ارگونومی صندلی‌ها و نیمکت‌های کلاس‌های درس و روشنایی آنها، نحوه انتقال مصدومان و مجروحان جنگی و بسیاری موارد دیگر، در کنار توجه ویژه به پیشرفت‌های دنیای معاصر چون اختراع برق و چراغ‌های برقی، استفاده از گاز و لوله‌کشی‌های شهری برای گرم کردن منازل و حتی نام بردن از برخی کارخانه‌ها و مارک‌های معروف و یا توضیح کامل روش‌های نوین تنفس مصنوعی و احیاء قلبی و ریوی، شایسته توجه و دقت نظر ویژه پزشکان، دانشجویان پزشکی و پژوهشگران تاریخ، بهداشت، پزشکی، تاریخ پزشکی و پزشکی اجتماعی است. ضمن آن که لازم است پژوهشگران امروز ما، روش و منش بزرگانی چون دکتر ناصرالحکما را سرمشق خود قرار داده و با احیاء کاربرد طب سنتی ایران،‌ توأم با بهره‌گیری از پیشرفته‌ترین اطلاعات پزشکی روز، پیرامون اصلی‌ترین دغدغه‌های بهداشتی مردمان امروز، چون آلودگی هوا، آلودگی‌های صوتی و بصری، سودها و زیان‌های فناوری‌هایی چون تلفن همراه، میکروویو و...، استفاده از نورها و تهویه‌های مصنوعی و همچنین بهداشت گروههای مختلف سنی و جنسی مردم، بهداشت مشاغل مختلف و... پژوهش‌های عمیق و مفیدی را به انجام رسانند. باشد که با استفاده از این ابزارهای قدرتمند علمی و فرهنگی، رنج‌ها و دردهای بشر امروز کاهش یابند.

شایان ذکر آنکه نسخه اصلی این کتاب علاوه بر موارد پیش‌گفته ارزش هنری و تاریخی دیگری نیز دارد، چرا که به کلک اعجازگر نَسخ‌‌نویس بزرگ دوران قاجار، آقا زين‌العابدين محلاتي، نگاشته شده که خود از شاگردان مرحوم آقا زین‌العابدین اصفهانی، ملقب به اشرف‌الکُتّاب و مشهور به سلطانی، از نوابغ خوش‌نویسان خط نسخ و از مفاخر بزرگ ایران بوده است.

 

مشخصات نسخه اصلی کتاب:

سال انتشار: 1315 هجری قمری

نسخه مادر: نسخه چاپ سنگی به شماره 7722 موجود در کتابخانه مجلس شورای اسلامی.

این نسخه به همّت دکتر محمدمهدی اصفهانی و توسط مؤسسه مطالعات تاریخ پزشکی، طب اسلامی و مکمل دانشگاه علوم پزشکی ایران با شماره نشر 23 سنگی و با شمارگان: 100 نسخه در سال 1382 تکثیر شده است.

 

شیوه تصحیح کتاب

پس از تایپ نسخه اصلی کتاب، که مشخصات آن در پی خواهد آمد، نسخه تایپی در دو نوبت با اصل کتاب مطابقه و اشکالات تایپی آن برطرف گردید. رسم‌الخط کتاب نیز با توجه به دستور خط مصوّب فرهنگستان زبان و ادب فارسی اصلاح گردید. ضمناً همزمان تلاش شد با استفاده از علایم سجاوندی متن کتاب حتی‌الامکان روان و خوانا باشد، اگر چه قابل ذکر است متن اصلی کتاب نیز به جهت معاصر بودن آن کاملاً خوانا و قابل فهم بود. در موارد انگشت‌شماری نیز که متن این نسخه چاپ مجدد شده، به عللی خوانا نبود از تصویر صفحات مورد نظر از یک نسخه اصلی چاپ سنگی که در شهر تبریز در اختیار یکی از علاقمندان کتاب و مؤلّف می‌باشد استفاده گردید.

مؤلّف کتاب جابجا از علوم جدید نیز در توضیح مفاهیم استفاده جسته و بعضاً معانی واژگان و به ویژه مواد شیمیایی را در حاشیة کتاب آورده است که متن این حاشیه نویسی‌ها هم به عنوان پاورقی ذکر گردید. البته در موارد اندکی هم توضیحاتی از سوی مصححان در پاورقی‌ آمده که این موارد با (م) مشخص شده‌اند. همچنین به جهت توضیح معانی برخی واژگان سخت و دور از ذهن، واژه‌نامه‌ای نیز به انتهای کتاب افزوده گردید.

 

 

سپاس‌گزاری:

ستایش و سپاس ایزد یکتا را که نعمت وجود و سلامتمان داد تا موفق به انجام این خدمت ناچیز گردیم،

سپاس فراوان نثار پدران و مادران‌مان که با خون دل و آه سینه به تربیت‌مان همّت گماشتند و رایت دغدغه خدمت را در وجودمان افراشتند،

درود بی‌پایان به همسرانمان که با تحمل سختی‌ها و صبوری بر «کم بودن»هایمان فرصت این خدمت را برایمان مهیا نمودند،

باشد تا چراغ راه فرزندانمان باشد.

نیز سپاس فراوان ما تقدیم به دو معلم گرانمایه، جناب استاد دکتر محمدمهدی اصفهانی و جناب آقای دکتر محسن ناصری که هیچ‌گاه ما را از راهنمایی‌های حکیمانه خود محروم نساختند، و با سپاس بی‌دریغ از دوست فهیم و فرزانه، جناب آقای دکتر حسین رضایی‌زاده که با بزرگواری تنظیم کتاب حاضر را بی‌ هیچ چشم‌داشتی پذیرفتند.

در پایان لازم است به طور ویژه از همکار و پژوهشگر گرانمایه، سرکار خانم پریسا مزیّنی، که با همراهی بی‌دریغ و همکاری صمیمانه خود موجب تسریع در روند ویراستاری و تکمیل کتاب شدند، و همچنین آقایان جعفر زروانی و محمدرضا فتح‌زادة سیس که در تهیه نسخ اصلی کتاب یاری‌مان دادند سپاس‌گزاری گردد.

 

 

اردی‌بهشت 1388 خورشیدی

دکتر ناصر رضایی‌پور

دکتر محسن عابدی


 

منابع مورد استفاده در تدوین مقدمه و تصحیح کتاب:

 

1-    اثرآفرینان، زندگی‌نامه نام‌آوران فرهنگی ایران/ زیر نظر دکتر محمدرضا نصیری/ انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ایران/ چاپ دوم/ 1384

2-    تاریخ طب در ایران پس از اسلام/ دکتر محمود نجم‌آبادی/ انتشارات دانشگاه تهران/ 1375/ صفحات 324 تا 442

3-    تاریخ دامپزشکی و پزشکی ایران/ دکتر حسن تاج‌بخش/ انتشارات دانشگاه تهران/ چاپ سوم/ 1385

4-    طب اکبری/ حکیم محمد اکبر ارزانی/ مؤسسه احیاء طب طبیعی و مؤسسه مطالعات تاریخ پزشکی، طب اسلامی و مکمل/ جلد اول/ 1387

5-    مفردات مخزن‌الادویه/ محمدحسین‌عقیلی خراسانی/ تصحیح سیدعلی موحد‌ابطحی/ انتشارات حبل‌المتین/ 1385

6-     خلاصة‌الحکمه/ محمدحسین عقیلی خراسانی/ تصحیح اسماعیل ناظم/ مؤسسه احیاء طب طبیعی و مؤسسه مطالعات تاریخ پزشکی، طب اسلامی و مکمل/ انتشارات اسماعیلیان/ جلد سوم/ 1386

7-    دایرة‌المعارف طب سنتی (گیاهان دارویی)/ دکتر ابوالقاسم سلطانی/ انتشارات ارجمند/ جلد اول/ 1383

8-    لغت‌نامة دهخدا، علی‌اکبر دهخدا، انتشارات دانشگاه تهران، نسخة رایانه‌ای، روایت سوم

 


[1]. از مقدمة دفتر اول همین کتاب (در حفظ صحت شخصی)

[2]. از جمله کتاب گرانقدر تاریخ دامپزشکی و پزشکی ایران اثر دکتر حسن تاج‌بخش، مجموعه کتب اثر آفرینان که توسط انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ایران و زیر نظر دکتر محمدرضا نصیری گردآوری و چاپ شده است و همچنین کتاب ارزشمند تاریخ طب و طبابت در ایران اثر آقای محسن روستایی.

[3]. از جمله دكتر يحيي ميرزا لسان‌الحكماء شمس مؤلّف كتاب بصائر‌العيون- چاپ سنگي- تهران به نقل از كتاب تاريخ طبّ و طبابت در ايران- جلد اوّل- محسن روستايي 1382.

[4]. دكتر گالزفسكي چشم‌پزشك صاحب نام فرانسوي كه براي درمان بيماري چشم شاهزاده ظلّ‌السلطان به ايران آمده بود، بهنگام بازگشت به فرانسه ضمن بازديد از دارالفنون زمينه اعزام دكتر راتولد را در سال 1312 هجري قمري فراهم ساخت- همان كتاب.

[5]. از جمله تقريظي كه ذكاء‌الملك در روزنامه تربيت در سال 1315 هجري قمري نوشته است و در اين كتاب نيز درج شده است.

[6]. مقدمه استاد گرامی دکتر محمدمهدی اصفهانی بر نسخة چاپ محدود کتاب، مؤسسه مطالعات تاریخ پزشکی، طب اسلامی و مکمل، دانشگاه علوم پزشکی ایران، 1382

[7]. روزنامه تربیت، جلد دوم، صفحه1040، کتابخانه ملّی ایران


در بو و جاذبه های دیدنی بازدید : 45 شنبه 16 تیر 1403 نظرات (0)

کتاب «حفظ صحت»(5) ذر بیان هوا

 

 

کتاب «حفظ صحت»،

مؤلّف آن جناب «دکتر میرزا علی خان ناصرالحکماء»

از انجا که دانلود کتابها از اینترنت اغلب با مشکل همراه است، جهت استفاده آسان و همگانی،تعدادی از کتابها با فرمتword  برای استفاده دوستان در وبلاگ قرار داده شده است. لازم به ذکر است به دلیل محدودیت در حجم وبلاگ، کتب بصورت فصلهای جداگانه در دسترس می باشد.

«ميرزا عليخان ناصرالحكماء (معروف به دكتر ميرزا علي خان) فرزند شيخ عبدالجليل (طبيب) بن زين‌العابدين اصفهاني به سال 1284 هجري قمري متولّد شده است. او كه از فارغ‌التحصيلان رشته پزشكي مدرسة دارالفنون بود، مدّت 4 سال در همان مدرسه به عنوان معلّم رياضي و پس از آن بعنوان معلّم طبّ، جراحي، كحّالي (چشم پزشكي)، حكمت طبيعي (فيزيولوژي) اشتغال داشت.

او نيز همراه چند نفر ديگر ز پزشكان فارغ‌التحصيل مدرسه دارالفنون دورة چشم‌پزشكي را در دورة اقامت دو ساله "كتر راتولد"(Ratulde) از شاگردان دكتر"گالزفسكي" نزد وي گذارند و چنانكه از برخي نوشته‌ها استنباط مي‌شود به مهارت و شهرتي دست يافت.

از وي آثاری در زمينه پزشكي به صورت تأليف و ترجمه بجا مانده است، كه كتاب حاضر، در بهداشت فردي و عمومي، نمونه‌اي از آنها است.

ناصرالحكماء اگرچه در اين كتاب از دانش جديد زمان خود استفاده بسيار كرده است، امّا همچنان ساختار كتاب خود را بر پاية شيوة متداول طبيبان سنتّي، در قالب ستّة ضروريّه طرّاحي كرده است. او در اين كتاب كه بر خلاف اسلاف و معاصرين خود روش آسان‌نويسي را برگزيده است، يادداشت‌هاي سودمندي نيز براي آگاهي مردم زمان خود از اصطلاحات و اوزان و مقادير اروپائيان درج نموده است.

مطالعة اين كتاب علي‌رغم گذشت يكصد و بيست سال از زمان تأليف آن هنوز دلپذير و براي محقّقين تاريخ پزشكي و پزشكي اجتماعي جالب مي‌باشد».

دفتر اوّل

باب اوّل

در بیان هوا 

سيّالي است غيرمرئي و شفّاف، بي‌بو و بي‌طعم، انضغاط و ارتجاع پذير؛ وزن آن بالنّسبه به آب 001293/0 است يعني در صورتي‌که کيل معيني از آب 1000 باشد، وزن همان کيل از هوا معادل خواهد شد با 293/1 و به ثِخَن 65 تا80 هزار متر[1] بر کره ارض احاطه کرده و با آن در حرکات وضعيّه و انتقاليّه همراه مي‌باشد.

 

در ترکيب هوا

هوا را که در ازمنة ماضيه جسم بسيط و به عبارت اُخري عنصر پنداشته بودند مخلوطي است از اجزاء آتيه:

اجزاء اصلية آن عبارتست از اکسيژن[2] و اَزُت[3] به نسبت ذيل: صد جزء هوا مخلوط مي‌باشد از:

 

كيلاً

وزناً

اكسيژن

93/20

13/23

ازت

07/79

87/76

 

00/100

00/100

و انيدريدکربنيک[4] که در ده هزار کيل هوا چهار تا پنج کيل از اين بخار يافت شود و بخار آب که در هزار کيل هوا، چهار تا پنج کيل از اين مادّه موجود مي‌باشد، ولي بر حسب خصوصيّات زمانيّه و مکانيّه و فصليّه ‌اندکي نِسَب مذکوره تغيير کند.

اجزاء فرعيّة آن که غالب، ولي به مقادير قليله در آن موجود است عبارتند از: کربورديدرُوژن[5] (که محتمل است بخار مرداب باشد زيرا كه بخار مزبور عبارتست از پِروتوکربور ديدرُژن) و آمونياک و تيزاب و اسيد اَزُتو[6] و اُزن[7] و يُد[8] و غبارهاي معدني (مانند نمک طعام و سولفات دوسديوم[9] و سولفات دوکلسيوم[10] و سولفات دوفِر[11] و غيره) و ذرّات آليّه و نطفه‌هاي ذوالآلة.

 

در اثر مُثنّاي هوا

هواي جو در آن واحد، هم غذاي حيات و هم مادة محيطي موجودات زنده سطح زمين مي‌باشد و لهذا در بدن دو اثر مي‌نمايد: اوّلي عمده‌تر و شيميائيِ صرف، و به ملاحظة مزبوره، حيات را عبارت دانند از احتراق يعني مرکب شدن با اکسيژن، و تنفس را اخذِ اکسيژن پندارند از هوا به جهت ضرورت عمل احتراق مذکور.

دويّمي، فيزيکيِ صرف و عبارتست از تأثير هوا از حيث فشار و جفاف و حرکت و حرارت و غيره، چنانچه بر همه کس واضح شده که رياح و اقاليم و اختلاف ارتفاعات بلاد از سطح بحرِ محيط در صحّت بدن مداخله مي‌نمايد پس بر ما لازم است که هريک از دو عمل مزبور هوا را جداگانه مذکور داريم.


 

 

 

 

 

 

فصل اوّل

در باب اثر هوا از حيث غذاي تنفسي

 

 

اکسيژن به درون بدن از دو طريق مختلف نفوذ و دخول مي‌نمايد و آن دو عبارتست از ريتين و جلد؛ و بِلاکلام، طريق اوّل عمده‌تر [است] و از محاسبات ذيل نيز همين مسأله مستفاد مي‌شود:

چون انسان در هر دقيقه 16 دفعه نفس مي‌کشد يعني 16 مرتبه شهيق[12] و 16 مرتبه زفير[13] برمي‌آورد پس تقریباً در هر شبانه‌‌روزي 20000 مرتبه شهيق برآورده و در هر شهيقي هم به ‌طور متوسط چون نصف ليتر[14] هوا اخذ مي‌نمايد پس بنابراين در هر شبان روزي 10000 ليتر که قريب ده زرع مکعب است، هوا داخل ريتين انسان مي‌گردد.

و نيز مقدار دمي که در هر شبانه‌روز، مجاور 10000 ليتر هواي مزبور مي‌شود [را] مي‌توان به 20000 ليتر تخمين نمود زيرا که قلب در هر انقباضي 180 گرم دَم به توسط شريان ريوي وارد ريتين مي‌نمايد و عِدّة انقباضات قلبيّه هم در هر دقيقه به 70 تا 75 مي‌رسد. لهذا اگر ما 180 را ضرب به 70 و حاصل را ضرب به 60 که عدد دقايق ساعات است نموده و اين حاصل را به 24 که عدد ساعات ليل و نهار است، ضرب نماييم حاصل کل مقدار دَم وارده در شبانه‌روز به ريه مي‌شود مطابق صورت ذيل:

     19،584،000 =24×60×70×180

و اين حاصل به حسب گِرَم است و چون به ليتر تحويل شود 19584 مي‌شود که قريب به 20000 ليتر است. ولي اين 20000 ليتر که مقدار خون وارده به ريه در شبانه‌روز مي‌باشد تقریباً نصفش که ده هزار ليتر باشد، جزء جامد خون و عاملِ حقيقي حمل‌و‌نقل اکسيژن مي‌باشد و اين معادل است با هواي وارده به ريه در شبانه‌روز، چه آن هم از روي حساب فوق، 10000 ليتر شد.

از ارقام مزبور به ‌سهولت معلوم مي‌شود که هوا در چه نسبت عظيمي عمل خود را مُجریٰ مي‌نمايد و بنابراين اندک تغيير شيميايي اين غذاي تنفسي با چه قوّتي در تعادل حياتي و به عبارت اُخري در سلامتي اثر مي‌كند. ولي تنفس جلدي اگرچه ارقامش کمتر [است]، ليکن ضرورتش به جهت حيات، اقلّ نمي‌باشد؛ چه ضفدع مسلوب‌الريه چون به توسط جلد، تنفس تواند نمود تا مدتي حيات دارد و زندگي مي‌نمايد و نيز اگر بدن بَقَری را به قطران آلوده نمايند يا آن كه انساني به وساطت احتراق عمدة بَشَره‌اش فاسد شده باشد، احساس برودت نموده، به حالت اختناق حقيقي درگذرد و حال آنکه از ريتين خود به آزادي تنفس مي‌كند.

از اين رو احتياج اصلي و عمدة حيات به حمام‌ها و شست‌و‌شوي جلد و تمام مطالبي که اسباب صحّت و سلامتي جلد مي‌شوند، معلوم مي‌گردد.

اکسيژني که علت احتراق مي‌باشد چون به طُرُق مزبوره وارد دَم شد و بدان واسطه به اعضاء رسيد به جهت توليد انيدريدکربنيک با کربن[15] و به سبب توليد بخار آب با ايدروژن[16] مرکّب مي‌گردد و دو بخار محصول مزبور به اعانت دَم در سطح بدن آمده و به وساطت ريه و جلد مندفع شده و به هواي جو داخل گشته، آن را فاسد مي‌نمايد؛ يعني به جهت تنفس، هوا را غيرصالح مي‌كند.

 

در اثر هواي محبوس

پس موافق آنچه ذکر شد هوايي که به وساطت تنفس دفع شد فاسد و به جهت حفظ حيات نالايق مي‌باشد، چنانچه گفته‌اند نفَسِ انسان، قاتل انسان است و از روي بعضي تجارب هم همين معني مستفاد مي‌گردد. مثلاً اگر مرغي را در زير سرپوش بلوري که به‌کلي از اطراف مسدود باشد قرار دهند در اندک زماني درگذرد و مرگ مرغ وقتي در رسد که تقریباً تمام اکسيژن جوف سرپوش معدوم گردد. ليکن بايد دانست که اگر اکسيژن هم به‌قدر ضرورت تنفس آن وارد سرپوش نمايد، باز هم به همان سرعت آثار مرگ در آن پيدا مي‌شود، زيرا که در هواي محبوس علاوه ‌بر انعدام اکسيژن سبب ديگر هم که انباشته شدن انيدريدکربنيک باشد نيز مورث هلاکت گردد و علّت آن است که بخار مزبور موافق قانون فيزيکي، به وساطت فشار مخصوص خود منع دفع شدن انيدريدکربنيک محتويّه در خون را مي‌نمايد. حال اگر علاوه‌ بر ادخال اکسيژن در تحت سرپوش، انيدريدکربنيک محصوله از تنفس را هم بيرون کشند باز هم مشاهده شود که حيوان مزبور موتش، منتهىٰ پس از مدت بيشتري در رسد ليکن اين مرتبه علت، نوع ديگر و آن بخار آب مندفعه است که مادّه حيواني بي‌نهايت فساد‌پذير سمّي‌اي را به حالت تعليق نگاه داشته و بدين واسطه حيوان را مسموم مي‌كند.

از قرار مزبور سه سبب مختلف که هر يک بالانفراد به جهت هلاکت کفايت مي‌نمايند، دفعة واحدة به جهت حصول اختناق کوشش مي‌كنند و به واسطه اسباب مزبوره است که غالباً در محابس و مساجد و تماشاخانه‌ها مردم به حالت اختناق در افتند و نيز کثرت جمعيت اماکن، يعني عدم تناسب بين ساکنين و مقدار هواي تنفسي، به تنهايي مورث امراض وافده[17] از قبيل محرقه و مطبقه و غيرها گردد. ولي اختناق شديد مزبور علي‌اَيّ‌حال چندان مخوف نيست زيرا که غالباً قبل از رسيدن موت علاماتي از قبيل کسالت و غيرها حادث شود که اسباب توجه پرستاران به حالت مريض گردد، ليکن نوع ديگري از اختناق هم موجود مي‌باشد که بطيء و نامعلوم و هزار درجه خوفش از نوع سابق زياده مي‌باشد، زيرا که هر وقت نقصاني از حيث کيفيّت يا کميّت در هوا پديدار شود، واقعة مزبور رخ نمايد و اين حالت هم کثيرالوقوع است مانند کارخانجات بد هوا و خانه‌هاي قليل‌الوُسعه که در آنها اشخاص کثيري سُکنىٰ دارند و لهذا مسموميّت بطيء مخفي، بدون علائم واضحه از قبيل اوجاع و قي و سقوط و مرگ فوري حاصل شده و به‌تدريج سلامتي را فاسد کرده و چون لوازم احتراق موجود نگشته، علي‌الاستمرار بر بطوء آن مي‌افزايد و کانون مزبور که عين حيات است متدرّجاً رنگ شعله‌اش کم شده و ضعفش زياد گشته و اين حالت بدن را در معرض هرگونه افت قرار دهد، اعمّ از اينکه کلي باشد يا بسيار جزئي و همين که بر بدن صدمه وارد آمد، مرضي مانند سل که غالباً در اماکن پرجمعيت از اثر اين عدم کفايت غذاي تنفسي است پديدار مي‌گردد.

 

قوانين حفظ صحّتيّه

جهت رهايي از چنين خطر بايد حدودي را اختيار نمود که تعيين و تقدير آنها به اعانت علوم رياضي، کمال سهولت را دارد و ذيلاً به‌طور تحقيق طرز تعيين ارقامي که بيان فساد هوا را مي‌نمايد نگاريم:

 

در رفع مفاسد هوا

چون انسان به‌طور متوسط در هر ساعتي 16 ليتر انيدريدکربنيک دفع مي‌نمايد و اگر از بخار مزبور در هزار جزء هوا، چهار جزء يافت شود هوا را به جهت حيات غيرسالم مي‌كند و مترمکعب هم چون مرکب مي‌باشد از هزار ليتر، پس انسان در هر ساعتي چهار مترمکعب هوا را فاسد مي‌نمايد. لکن عدد مزبور کمال نقصان را دارد، چه يک هزارُم انيدريدکربنيک هم به جهت حصول اعراض مرضيّه کافي و به‌ علاوه بخار آب مندفعه نيز اسباب فساد هوا شود؛ لهذا بعضي در هر ساعت 20 مترمکعب هوا را به جهت تنفس لازم دانند ولي به‌طور‌کلي موافق تخمين صحيح، انسان را در هر ساعتي ده مترمکعب هوا کفايت مي‌كند، پس به جهت آنکه هوا سالم ماند يعني صلاحيت تنفس را داشته باشد بايد در هر ساعت ده مترمکعب هواي خالص به انسان رسانند و اين حکم محقّقي است که به جهت حفظ صحّت، ضروري و در انعدام آن، صحّت بدن نيز رو به انتقاص مي‌گذارد و اکنون طرز استعمال آن را در عمل حيات مذکور خواهيم داشت. من باب مثل فرض مي‌كنيم در اطاقي شخص واحدي شبي 8 ساعت بياسايد، از روي محاسبات سابق چنين مستفاد مي‌شود که به جهت آن شخص 8×10 يعني 80 مترمکعب هوا لازم مي‌باشد ولي افسوس که اطاق‌های معمولي چنين وسعتي ندارد که قابل احتواي اين مقدار هوا گردند و بلکه غالب اطاق‌هاي خواب وسعتشان به طور متوسط از 25تا35 مترمکعب تجاوز نمي‌نمايد و مع‌ذالک اکثر اوقات هم دو يا سه نفر در آنها مي‌خوابند و بنابراين به 150 تا 250 مترمکعب هوا احتياج پيدا مي‌کنند و اکنون بايد بدانيم که با اين عدم تناسب و ابعاد محدوده چگونه بايد به مقصود خود نايل و به حيات غذاي ناگزير آن را تفويض نماييم به وساطت تهويه.

 

تهويه

عبارتست از تجديد لاينقطع هوا که در فضاهاي بدون مانع به وساطت حرکات عمودي و افقي تودة هوايي برقرار مي‌گردد. امّا در مساکن ما که از جهات سِتّه مسدود است بايد آن را مصنوعي به عمل آورد و به جهت اين کار آلات قوية مرکّبة عديده اختراع نموده‌اند که بدان واسطه هواي اماکن بسيار بزرگ مانند سربازخانه‌ها و تماشا‌خانه‌ها و مريض‌خانه‌ها و مدارس و مساجد را تجديد مي‌نمايند، ولي در مساکن کوچک و دهقاني و مردم قليل‌البضاعه ممکن است با مخارج قليلي عمل مزبور را بدون اسباب، مُجریٰ داشت.

بخاري دودکش‌دار معمول‌ترين اسباب اين کار است؛ چه اگر آن را بيفروزند مقدار عمده‌اي از هواي گرم اطاق را به‌علت خفّت وزنش به خارج برده و در عوض علي‌الاتّصال هواي خالص بيرون را از روزنه‌هاي در و پنجره به درون اطاق وارد مي‌نمايد و اگر آن را خاموش کنند، اقلاً اسباب ارتباط هواي محبوس با هواي آزاد گردد، لهذا اطاق‌هاي خواب هميشه بايد داراي دودکش باشد و در تابستان هم،‌ چنان‌که رسم است، نبايد آن را به اعانت درب بخاري مسدود نمود تا آن که جريان هوا برقرار بماند. طرز مزبور اگرچه در صورت افروختن آتش و روزنه داشتن در و پنجره کمال فايده را دارد ليکن در غير اين حالت، ناقص و غيرکافي است. پس هرگاه عدم کفايتي در وسعت و فضاي اطاق خواب پيدا شد بايد در ديوار اطاق يک يا چندين سوراخ کوچک احداث نمود تا از آنها هوا تجديد شود. حال اگر آن ثُقبه منحصر‌به‌فرد باشد، بهتر آن است که آن را در نزديک طاق و اندکي مايل به سقف قرار دهند تا آنکه هواي بارد به عوض آنکه به شخص نائم رسد به طاق برخورده و پراکنده شده، به تأني نزول نمايد. و اگر بخواهند چندين ثُقبه احداث کنند، مصلحت در آن است که بعضي را در اجزاي تحتاني مثلاً در کف اطاق و برخي را نزديک به طاق قرار دهند تا اينکه هواي فاسد که احرّ و اخفّ است از ثُقَب فوقاني خارج و هواي خالص که ابرد و اثقل است از ثُقَب تحتاني وارد گردد و در وقت ضرورت احداث دريچه يا ثُقبه در شیشه‌هاي فوقاني به جهت اطمينان ورود اکسيژن ضروري کفايت مي‌کند. اگر به فايدة هر يک از افعال مذکوره برخورند بدون زحمت مجریٰ توانند کرد و اکثري از طوائف که از اين نکات مقدماتي بي‌اطلاعند، 8 ساعت از هر يک شبانه‌روز را اقلاً در اطاق‌هاي تنگ سُکنىٰ مي‌گيرند که صبح‌ها بوي مُخَنِّق [18] آن فساد مهلک هوا را اثبات مي‌كند و عدم اطلاع بر چنين احتياط سهلي مورث اکثري از امراض حادّه و مزمنه گردد.

ماندن در مزارع در مجاورت هواي زياد تا يک درجه‌اي تکافي اختناق ليلي را نموده، سلامتي را محافظت مي‌نمايد؛ ولي اگر مرض يا واقعة ديگري خروج از رختخواب را ممتنع نمايد، اثر هواي فاسد در آنجا هويدا گشته، مريض و مجاورينش را در معرض خطر عظيمي که متمادي است قرار مي‌دهد، ولي به ‌خصوصه اين واقعه در محل‌هاي فقرا رخ نمايد که در آنجا غالباً تمام يک طايفه در اطاق واحدي سکنىٰ مي‌گيرند و محل چنين آفات رديّه واقع مي‌شوند. پس بر خوانندگان اين مطالب و بر مطّلعين اين مسطورات واجب و لازم است که چنين نکات عملي سهل بدون خرجي را در ميان مردم رواج داده و جان چندين هزار نفس را از معرض آفات برهانند. و در صورتي‌که در محلي مريض موجود باشد عمل تهويه وجوبش زياده مي‌گردد، چه غالباً در چنين مواقع ابواب و پنجره‌ها را به‌کلّي مسدود نموده و آناً فآناً بر فساد هواي دروني و عدم خلوص آن افزوده مي‌شود و اين خطاي مهلکي است، چه انسان سالم در صورتي‌که به هواي خالص احتياج داشته باشد، به جهت مريض که تعادل بدني او به‌ هم ‌خورده و يا مرض در مقام مجادله برآمده، البته هزار مرتبه لازم‌تر و واجب‌تر مي‌شود و بلکه اين لازم‌ترين موقعي است که بايد به حيات، غذاي صرف خالصي داد تا به هيجان آيد و مستعد جدال گردد و مرض را مغلوب و منکوب سازد. در صورتي‌که مرض هم مُسري باشد البته احتياطات تجديد هوا به طريق اولىٰ لازم‌تر شود و در چنين حالتي فايدة اين عمل تنها به مريض نمي‌رسد بلکه جهت پرستاران هم خالي از فايده نخواهد بود، زيرا که در اين حالت هواي اطاق علاوة بخارات فاسدة محصولة از تنفّس، حاوي ذراتي است که آن، جسمهاي بسيار صغير عَفِنة مخصوصه مي‌باشد که هم حامل و هم مادة سرايت‌اند و مواد عَفِنة آبله و حمّاي مطبقه و محرقه و ديفتري حلق وحنجره و غيره به طرز مزبور منتشر و پراکنده مي‌گردند و در اين صورت هواي محيط بر مريض نه آن است که فقط به جهت تنفس، غيرخالص است بلکه بنفسه نيز مهلک مي‌باشد، پس در چنين صورت لاينقطع بايد هواي اطاق را تجديد نمود.


 

 

 

 

 

 

فصل دويّم

در باب هواي جوّ

 

1.       رياح و اسباب آثار آنها

رياح عبارتند از جريانات هوايي و سبب آنها، اختلافات درجة حرارت و بنابراين اختلاف وزني است که مابين نواحي مختلفة‌البُعد هوا حادث مي‌گردد، بدين طريق که هوا در مجاورت زمين حرارت پيدا کرده و مانند دودي که از دودکش صعود مي‌نمايد، مرتفع شده و جريانات صعوديّه اخذ نموده و بعد به اندازه‌اي که فشار نقصان يابد منبسط شده و برودت پيدا کرده و ديگر ميل صعود نکند و در آنجا که نقاط مرتفعه هوا است، از نواحي حارّّه به سمت نواحي بارده، جريانات افقي اختيار مي‌نمايد.

رياح در بدن به سه طريق اثر مي‌كنند: جرّثقيلي که اسباب سرعت تبخير عرق و اندفاع آب از ريه شود و فيزيکي که از حيث حرارت و جفاف اثر نمايد و فيزيولوژيکي که به اعانت نطفه‌هايي که با خود حمل ‌و ‌نقل نموده تأثير مي‌كند و کليّةً هر بادي چون اسباب سهولت تبخير ريوي و جلدي مي‌شود علت تبريد بدن گشته، لهذا مورث سرماخوردگي و ذات‌الريه و اوجاع مفاصل و غيرها گردد.

بادي که اندک برودت داشته باشد جلد را تحريک نموده و دَوَران دَم را سريع کرده بدن را تقويت نمايد.

بادي که حارّ و يابس باشد خاصّه اگر حرارت آن هم در کمال شدت باشد، مانند باد سموم خطرناک در مدت 20 دقيقه، بقر را به هلاکت رساند.

باد حارّ و رطب چون رطوبت آن مانع تعريق است و منع تبريد لازمة بدن را نمايد، مضرّ و مفسد مي‌باشد.

رياح رطبه، چه حارّ و چه بارد، داراي دو نتيجه رديّه مي‌باشند: يکي آنکه تنفس را بطيء کرده و بدان واسطه احتراقات و شدّت عمل حياتي نقصان يابد؛ چنان‌که در ساکنين نواحي رطبه، مشاهده شده که تنبل و در ظاهر لَخت و سست مي‌باشند و ديگر آنکه اعمال جلديّه را مختل نموده و غشاء مخاطي که جلد دروني حقيقي است به جهت اتمام و اکمال عمل جلد خسته شده و لهذا انواع و اقسام رَمَد و خناق و نزله و غير‌ها حادث گردد. رياح يابسه، چه حارّه و چه بارده، سبب تحريک سلسلة عصباني شوند.

 

قوانين حفظ صحّت

هميشه بايد از رياح حارّه و رطبه اجتناب کرد و در صورت ملالت و لاغري و بي‌قوّتيِ بدن، در صدد تجسّس رياح يابسه و بارده برآمد و در ممالک رطبه مي‌بايد بطوء احتراقات بدنيّه را به اغذيّه مقويّه و مشروبات محرکه و کثرت حرکات عضله يعني ورزش و به استعمال آب سرد، معالجه و تکافي نموده و مُتلبّس به البسة حارّه شد و کفش‌هاي ضخيم بر پا کرد و ناشتا از منزل بيرون نرفت و کليّةً نبايد مساکن را مَهَبِّ رياح شديده قرار داد، خاصّه اگر عبور آنها از مرداب يا قبرستان يا کارخانه يا مزبله يا غيره باشد و ابوابي را که مواجه چنين رياح باشند نبايد مفتوح نمود.

 

2.      اقاليم

اقاليم به وساطت هواي جوّ و آب و خاک و مجموع اشياء محيطة ديگر که در آنها واقع مي‌باشيم، در بدن اثر نموده و برحسب اختلافِ اثرِ متّصل و متمادي آنها نتايج متعدّد غيرمتشابهه بُروز و ظهور پيدا مي‌کنند و چون در اقاليم مختلفه اجزاي مزبوره آنها و حالات اجسام آليّه و اعمال بدنيّه و صفات و مذاق و عادات به يک نهج نيستند، لهذا امراض آنها هم متفاوت مي‌باشند و بنابراين هر اقليمي به جهت خود قانون حفظ صحّت مخصوصي دارد؛ ليکن تا‌کنون از براي مرض واحد در آفاق مختلفه علامات متغيره و معالجات متفاوته‌اي پيدا نکرده‌اند و چون کيفيات اجزاء اقاليم، مختلف گرديده است عدم تشابهي در آنها دست داده، لاجرم آنها را به طبقات عديده منقسم نموده‌اند که اصول آنها عبارتست از اقاليم حارّه و بارده و معتدله.

 


اقاليم حارّه

اقاليم حارّه يا بين انقلابي، که در طرفين خط استواء تا 30 درجة عرض رفته، به جهت مقاومت با حرارت، تبخير ريوي و جلدي را زياده کرده و تمام مايعات بدنيّه را به سمت سطح آن مايل نموده سبب تبريد بدن گردند و لولة هضمي نيز بدين واسطه جفاف پيدا کرده و تحريک شده، اقسام اسهال و ذوسنطاريا و يبوست و سوء‌هضم پديدار گردد و کبد براي توليد صفراي مفرط به اعلىٰ درجه عمل نمايد و بنابراين اغذيه‌اي را که خيلي قابل احتراق است و مُولّد صفرا و باعث ازدياد حرارت دروني مي‌شوند به مصرف رسانيده مورث امراض و اورام کبديّه گردد و حرکت که منشاء حرارت است به نهايت قلّت رسيده، ضعف عَضَلي و بي‌حرکتي و بي‌حسّي پديد آيد و جلد که از توليد مفرطِ عرق تحريک شده متورّم گردد و بدين سبب اقسام جذام و داء‌الفيل دررسد و تغيیرات شديد ليلي و نهاري، علّت کثرت انواع چايِش‌ها شود و در فصل باران هم مواد عَفِنة وافده متصاعد گشته، اقسام حُمّيّات و محرقه و طاعون و حُمّاي اصفر حادث گردد.

 

قوانين حفظ صحّتيّه

در اقاليم و ازمنة حارّه، أغذية لطيفه‌اي که نصف آنها نباتي و نصف حيواني باشد، معمول داشته و از محرّکات اجتناب کرده و آناً فآناً از سلامتي جلد، مُخبر و مطّلع بوده از تمريخات و استحمامات و استعمالات آب غفلت نورزند. حرکات بدنيّه را نيز بايد به قدر قوّه محدود نمود زيرا که مورث عرق و تبخير آن گشته و لهذا انواع چايش‌ها رخ نمايد و در وسط روز که هنگام شدت حرارت است از خواب قيلوله نيز نبايد غفلت ورزيد.

 

اقاليم بارده

[در] اقاليم بارده، که از 60 درجة عرض تا به قطبين مي‌روند، اوضاع به‌کلي برخلاف سابق مي‌باشد، جلد و کبد به ملاحظه صرفة حرارت و عدم اتلاف آن، عملشان به منتهىٰ درجة قِلّت رسيده و بالعکس عمل هضم به ملاحظه آنکه حتي‌الامکان مواد قابل احتراق را بيشتر جزء بدن نمايد به کمال شدت مُجریٰ شود و چون کميّتِ دَم به جهت اعطاء اکسيژن زيادتري براي احتراق، ازدياد پيدا مي‌كند دَوَران، بطيء گردد و سلسلة عصباني هم سکون و راحت اختيار نموده تفکرات، بطيء شوند.


قوانين حفظ صحّتيّه

در چنين اقاليم، اغذية اَزُت‌دار و ايدروکربوردار مانند اقسام لُحوم و دُسوم و تخم‌هاي طيور و اَدهان و قند و چاي و قهوه را بايد معمول داشت تا آن که حتي‌الامکان بيشتر مواد احتراق‌پذير به کانون حياتي رسد، و حرکت را که منشأ عمده حرارت است بايد غالباً به عمل آورد و بدن را با البسة حارّه و ضخيمه پوشانيد.

 

اقاليم معتدله

منطقة مزبوره، که قسمت عمدة ايران هم در آن واقع است، وسعت آن به اندازة ثلث سطح زمين و مع‌ذالک حاوي دو ثلث جمعيت کرة ارض است و از 30 درجة عرض تا 60 درجه، ممتد گرديده، نقاط اوسط اين اقاليم، عمل جهاز تنفس را کم کرده و حصول حرارت حيواني را ضعيف نموده و بر عمل کبد اندکي افزوده و ترشح صفرا را زياد کرده، ترشح منوي و تنفس جلدي را نيز اندکي مي‌افزايد و تمام آثار حيات آليّه را ضعيف نموده، کم‌کم صفات و خواص مزاجِ صفراويِ لنفي بروز و ظهور پيدا کرده، جلد بي‌رنگ و دَوَران دَم اقوىٰ و بنابراين نزف‌الدم‌ها، خاصّه رعاف و بواسير، کثيرالوقوع شود؛ اعمال هضميّه، بطيء و بزاق و رطوبت معدي و بانقراسي و مواد مدفوعه و مترشحه و بول به‌ طور وضوح نقصان پيدا کند و قواي عقليّه به‌زودي ضعف پيدا کرده، خلاصه حساسيت شديد باعث تحريک سلسلة عصباني شود.

پس بايد منطقة مذکوره به وساطت تغييرات مزبورة اعمال بدنيّه مانند سبب مستعدکننده عامّه مُمرضه، در بدن اثر نمايد و ساکنين چنين اقاليم، مستعّد عدة زيادي از امراض جلديّه و داء افرنجيه و اورام و دَماميل کبديّه و آفات عصبانيّه و فلغمونياي مِعاءِ دِقاق و غِلاظ و ذوسنطاريا و بول‌الدم و بواسير و محرقه و امراضِ دِماغي حادّ و حُمّيّات نائبة ساده و نوبة غَشي و غيرها مي‌باشند ولي سرحدّات منطقة مذکوره از همه حيثيت، مشابه و معاين مناطق مجاور خود است.

 

در باب ايران

خطّة مزبوره مابين خط متحدالحرارة 20 درجه که از قسمت جنوبيِ بحر خزر گذشته و خط متحدالحرارة 25 درجه که از قطعة شماليِ خليج فارس عبور مي‌نمايد، از 25 درجة عرض تا 40 درجه ممتد گرديده و تمام اوضاع اقليميّه در آن ديده شده ‌چنانکه در سمت مغرب، سلسلة بزرگ جبال غربيّه و قلل مرتفعه و درّه‌هاي عميقه موجود در جنوب، صحاري و سواحل خليج فارس و بحر عمّان که در مجاورت آنها حرارت شديدي موجود است، مشهود مي‌گردد.

و کليّه ايران را سه اقليم عمده است:

(1)   ناحيه سواحل بحر خزر که اندکي مرتفع و غالباً حرارت آنجا از حرارت هندوستان اشدّ و اقوىٰ مي‌باشد ليكن زمستان هوا كمال ملايمت را دارد و فقط از حيثيت رياح معتدله‌اي كه از بحر خزر عبور مي‌نمايد اندكي غيرسالم مي‌باشد و هميشه به‌علت مجاورت با بحر مزبور و با مرداب‌ها و باطلاق‌هاي عديده‌اي که در مازندران و گيلان موجود است مرطوب مي‌باشد.

(2)   قطعة فلات مرکزي که در شمال آن پايتخت مملکت واقع و از تپه‌ها و کوه‌هاي مرتفعه محدود گرديده است. زمستان اين اقليم بالنّسبه سرد و تابستان آن بسيار گرم، هُبوب [19] رياح خاصّه قريب به اعتدالين كثير و شديد است. در فصل تابستان ايّام بسيار گرم [است] ليکن ليالي آنها هواي صاف خنکي دارد. آسمان، صاف و شب‌ها، نيکو و روشنايي قمر و کواکب، مطبوع و حيرت‌انگيز است. جبال کردستان و آذربايجان به‌علت رطوبت جنگل‌هاي انبوه و سردرهمي که در حوالي آنها واقع است زياده به اعتدال نزديک است.

 

(3)   قطعة سيّم از فلات مرکزيّه تا سواحل خليج فارس کشيده شده. در اين ناحيه اوضاع به‌کلّي تغيير يابد، رياح صحاري هوا را در تابستان خشک کرده، غالب مسافرين را به هلاکت رساند. گاهي باران‌هاي سيل‌انگيز نواحي بين‌انقلابي تپه‌ها را فروگرفته و ساير ايّام سال از بي‌آبي خشک مي‌باشد. شمال ايران در فصل زمستان داراي باران‌هايي فراوان و در مرکز آن به‌ندرت بارندگي شود و جنوب آن به وساطت باران‌هايي که از اثر رياح منتظم و متناوب بحر هندوستان است، مشروب شده و اگر رياح مزبوره از سمت جنوب غربي وزد و يا حاوي رطوبت کثير بحر هندوستان باشد سيل‌انگيز شوند.

 


امراض شايعه در مملکت ايران

حُمّيّات نائبة، کليّةً شديد و در تمام ممالک خاصّه در نواحي مجاور بحر خزر و خليج فارس و در دره‌هاي عميق و سواحل درياچه‌ها و رودخانه‌ها و فلات مرکزيّه و اصفهان و در سنوات اخيره به‌خصوص در طهران بروز و ظهور دارند، ليکن در نواحي کوهستاني حُمّيّات مزبوره کمتر ديده ‌شود.

حُمّيّات دائمه و متّصله از قبيل حُمّيّات معدي و مطبقه و محترقه نيز کثيرالوقوع است. حُمّيّات بثوريّه خصوصاً حُمّاي جُدَري که غالباً مهلک است نيز به نهج مزبور مي‌باشد. سرخجه غالباً جَيِّد و عاقبت آن بخير است. مخملک، چه با ديفتري و چه بدون آن، در اين اواخر ردي و به‌طور عموم بروز و ظهور پيدا کرده.

امراض اعضاء هضميّه بسيار و کثيرالعروض و در نواحي جنوبي و حدود صحاري و در طهران هم وجود دارد. ذوسنطاريا و ورم کبد تقریباً مانند آلام معده و اسهالات متعدّد است.

امراض صدري در نواحي کوهستاني متعدّد ليکن در جلگه‌ها نادرالوقوع است، سل کليّه نادر ولي در اين اواخر خاصّه در طهران شايع گشته و امراض متشبّث به قلب و اعصاب کثيرالوقوع است. تشمّسات غالباً مورث هلاکت مجهول‌السببي گردد.

اوجاع مفاصل اگرچه به‌صورت وَجَع مفاصل حادّ هم باشد غالباً مُؤدّي به امراض متشبّثه به قلب گرديده و در کوهستان‌ها و فلات مرتفعه غالباً حادث گردد.

داءالإفرنجيه،کثيرالوقوع و بطيء‌الزوال و بدون خطر است، ليکن گاهي آثار رديّه بسيار خطيره در چشم باقي گذارد.

امراض جلديّه، چه حادّ و چه مزمن، خاصّه اگزما و کچلي و سالک در اطفال شايع و کورک و ورم اورده و اوعية لنفيّه بعد از طفوليت حادث و عارض شود. خنازير در اين اواخر شيوع پيدا کرده. جذام در سمت شمال مخصوص بعضي نقاط و رشت مي‌باشد. داءالفيل نادرالوقوع مي‌باشد. وبا عموماً متعدّد و خطير، طاعون هم به نهج مزبور مي‌باشد. ديفتري حلق هم در اين سنوات، کمال شيوع را دارد ولي ديفتري حنجره و حفرتين اَنف بدان شدت نيست.

 

قوانين حفظ صحّتيّه

در اين اقاليم هنگام برودت هوا بايد بر وفق قانون حفظ صحّتي ممالک بارده رفتار کرد و در اوان حارّه، مطيع قوانين حفظ صحّتي ممالک حارّه شد و در ازمنة معتدله، بايد حدّ وسط را اختيار نمود.


[1]. متر: واحد طول مي‌باشد و تقريباً معادل است با پانزده گره و نيم. و يك جزء از ده هزار هزار جزء فاصله قطب شمال است از خط استواء.

[2]. اكسيژن: عنصري است بخاريّه و قابل احتراق، بي‌رنگ، بي‌بو، بي‌طعم [كه] به وساطت برودت و فشار مُستحيل مايعي شود بي‌رنگ و از عناصر عمده آب و هوا و انساج حيوانات و نباتات و غيره مي‌باشد.

[3]. اَزُت: عنصري است بخاريّه، بي‌رنگ، بي‌بو، بي‌طعم، احتراق ناپذيرو تقريباً جزء عناصر تمام اجسام حيواني و نباتي است.

[4]. انيدريدكربنيك: جسمي است بخاريّه، بي‌رنگ، بي‌بو، با ‌طعمي اندكي ترش. وزن آن اثقل از هوا، مستحيل مايع و جامد هم گرديده است. غالباً هم محصول احتراق و تنفس مي‌باشد و از تركيب آن با آب اسيد كربنيك بدست مي‌آيد.

[5]. کربورديدرُوژن: تركيباتي‌اند هوايي و متعدّد، مركب از كربن و ايدرژن و از حيث خواص و منشاء با يكديگر مختلف و به حالت بخار و مايع يا جامد باشند.

[6]. اسيد اَزُتو: كه پراكسيدو ازت نيز گويند، بخاري است كه به وساطت برودت مستحيل به مايعي شود آبي رنگ و تيره.

[7]. اُزُن: اكسيژني است كه از اثر برق الكتريسيته بوئي تند و رنگ آبي پيدا ‌كند.

[8]. يُد: عنصري است جامد و خاكستري رنگ با بوي شبيه به كلر و بُرم و در آبهاي معدني و آب دريا و در نباتات بحري و اندكي در هوا موجود است.

[9]. سولفات دوسديوم: از حيث تركيب و اثر و قدر شُربت شبيه است به نمك فرنگي.

[10]. سولفات دوكلسيوم: عبارتست از گچ.

[11]. سولفات دوفِر: زاج سبز است.

[12]. شهيق: فرو بردن نفس است.

[13]. زفير: برآوردن نفس است.

[14]. ليتر: واحد كيل است و معادل مي‌باشد با 653/3 كره مكعب، يعني ظرفي است كه هر ضلع آن تقريباً به طول يك كره و نيم باشد و وزن يك كيل آب از آن ثلث من تبريز مي‌باشد.

[15]. كربن: عنصري است جامد، بي‌طعم، بي‌بو، اذابه ناپذير و مادّه اصلي احتراقات است. خالص آن در طبيعت عبارتست از الماس و زغال ولي زغال بدان خلوص نيست و علاوه بر كربن املاح معدني دارد.

[16]. ايدروژن: عنصري است بخاريّه، بي‌طعم، بي‌بو، بي‌رنگ و از تمام اشياء خفيف‌الوزن‌تر و به وساطت برودت و فشار مستحيل به ميعان شود.

[17]. وافده: از «وفده»: به رسالت آمدن.

[18]. مُخَنِّق: خفه كننده.

[19]. هُبوب: وزيدن.


در بو و جاذبه های دیدنی بازدید : 52 شنبه 16 تیر 1403 نظرات (0)

کتاب حفظ صحت ناصری (مقدمه) -1

کتاب حفظ صحت ناصری -۱    مقدمه مصحّح

بهداشت و سلامتی در ادیان الهی، مخصوصاً اسلام اهمیتی زمینی‌ـ‌آسمانی دارد. در متون اسلامی روایات فراوانی از پیامبر اسلام و ائمه معصومین ـ‌صلوات‌الله علیهم اجمعین‌ـ در اهمیت سلامتی و حفظ آن وارد شده و حفظ سلامتی بر هر شخصی لازم و واجب شمرده شده است.

 سلامتی نعمت بزرگی است که کمتر کسی در حین صحت، وجود آن را درک می‌کند. بلکه تنها زمانی ارزش این گوهر گرانبها را در می‌یابد که آن را از دست داده باشد و چه بسا در این زمان، دیگر دستیابی به این درّ گرانمایه به آسانی ممکن نباشد.

حکمای پیشین ما نیز چنان اهمیتی برای حفظ سلامتی قائل بودند که در تعریف طب نخست آن را به میان می‌آوردند؛ چنانکه حکیم ابوعلی سینا در کتاب قانون در تعریف طب چنین می‌گوید: «ان الطب علم یتعرف منه أحوال بدن الانسان من جهة مایصح و یزول عن الصحة، لیحفظ الصحة حاصلة و یستردها زائلة». مضمون عبارت، طب را دانشی می‌داند که در مرتبۀ اول عهده‌دار شناخت و نگهداری تندرستی موجود است و سپس در مرتبۀ بعد هنگام زوال سلامتی، باید آن را به انسان باز گرداند.

بدیهی است که هر انسان عاقلی با کمی تفکر به این مسئله اذعان خواهد کرد که اگر تمامی امکانات مالی و رفاهی را در اختیار داشته باشد ولی از نعمت سلامتی به صورت نسبی یا کامل برخوردار نباشد هیچگونه آسایشی برای وی قابل تصور نخواهد بود.

پس لازم است انسان از تلاش برای کسب سلامتی و حفظ آن فروگذار نکند و بهای سلامتی را -که همان رعایت دستورهای بهداشتی و طبی است- بپردازد، ولی متأسفانه افراد زیادی را مشاهده می‌کنیم که برای دستیابی به گنج سلامتی حاضر به تحمل هیچ رنجی یا تقبل هیچ انضباطی نیستند و به خیال خام خود سلامتی را در مصرف منفعلانۀ انواع فرآورده‌های رنگارنگ تقویتی و مکمل جستجو می‌کنند. در حالی که به بیان حکیم محمد کاظم گیلانی حفظ صحت حاصل نمی‌شود مگر برای شخصی كه حریص نباشد بر شهوات و ضابط بر نفس و راسخ در عزم باشد كه هرچه واجب‌‌الترك است، ترك نمايد و قطعاً ديگر ميل بدان نكند و آنچه ضروري‌الاستعمال است، استعمال نمايد و اصلاً ترك نكند.

 

شیوه تصحیح حفظ‌الصحه ناصری

با جستجو در کتابخانه های اصلی کشور، تنها دو نسخه از حفظ‌الصحه ناصری به دست آمد. نسخه اصلی آن که احتمالاً به خط خود مؤلف نوشته شده در کتابخانه مرکزی آستان قدس نگهداری می‌شود که در تصحیح کتاب با رمز «الف» مشخص شده است. نسخة دیگر کتاب، نسخة چاپ سنگی آن می‌باشد که توسط عبدالله طبیب قاینی خراسانی در سال 1304 بازنویسی و چاپ سنگی شده که با رمز «ب» مشخص گردیده است. مشخصات کتاب شناسی این دو نسخه به این شرح است:

 

نسخه الف

مؤلف: محمد کاظم گیلانی

سال تألیف: 1277 هجری قمری

شماره عمومی: 9708

خط: نستعلیق مخلوط به شکسته

کاتب: ظاهراً خود مؤلف بوده است.

کاغذ: نخودی آهاری

جلد: تیماج ماشی یک‌لا

تعداد سطور: مختلف

تعداد ورقها: 108

اندازه صفحه: 20 × 13

واقف: خان بابا مشار

تاریخ وقف: اردیبهشت 1346

محل نگهداری: کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی

 

نسخه ب

مؤلف: محمد کاظم گیلانی

تصحیح: عبدالله طبیب قاینی خراسانی

سال تألیف: 1277 هجری قمری

نشر: طهران، عزیزالله بن باقر تاجر کتابفروش 1304 هجری قمری

شماره کتاب شناسی: 1/1/1/1/14131

شماره بازیابی: 14131 ن.1 ث. 6452

کاتب: محمد رضا بن محمد مهدی اصفهانی

جلد: مقوایی روکش تیماج قهوه‌ای با تزئینات مذهّب

تعداد سطور: مختلف

تعداد صفحه‌ها: 311

محل نگهداری: کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران

 

برای تصحیح کتاب با توجه به قدمت و اصالت نسخة کتابخانۀ آستان قدس از آن به عنوان نسخه اساس استفاده گردید و مراحل ذیل برای تصحیح انجام شد:

1) پس از استنساخ و تایپ نسخة الف و مقابلة آن با اصل کتاب، موارد اختلاف بین دو نسخه مشخص شد. در این موارد تا جایی که از نظر مفهومی تغییری در معنی جملات پیدا نمی‌شد همان عبارات نسخه اساس (الف) برگزیده شد و مورد اختلاف در پاورقی بیان گردید، ولی در جایی که عبارت نسخة اساس، آشکارا اشتباه یا سخت نارسا بود ـ بر اساس اصول تصحیح انتقادی ـ عبارت نسخة بدل (ب) در متن قرار گرفت و مورد اختلاف در پاورقی ذکر شد. در مواردی که اختلاف مفهومی بین دو نسخه وجود داشت تا جایی که مقدور بود به دیگر کتب طب سنتی مثل خلاصةالحکمه عقیلی تصحیح استاد ناظم، تحفة حکیم مؤمن و مخزن‌الادویه (چاپ سنگی) مراجعه شد تا صحیح ترین عبارت در متن کتاب قرار داده شود.

در حین تصحیح مواردی پیدا شد که به نظر می‌رسید در هر دو نسخه در کتابت اشتباهی رخ داده است. در این موارد با مراجعه به سایر کتب معتبر طب سنتی، عبارت صحیح در متن وارد شد و موارد اشتباه در پاورقی ذکر گردید.

2) رسم‌الخط کتاب با توجه به دستور خط مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی ویرایش سال 86 تغییر یافت. شایع‌ترین کلمات تغییر یافته عبارت اند از:

 


نسخه کتاب

اصلاح شده

نسخه کتاب

اصلاح شده

دویم

دوّم

سیوم

سوّم

باالخاصیه

بالخاصیه

قوبی

قوبا

باالذات

بالذات

باالطبع

بالطبع

بطئی

بطیء

باالفعل

بالفعل

حیوه

حیات

صلوه

صلات

غذاءِ

غذای

مرباءِ

مربای

قوی

قوا

اعضا

اعضاء

استسقا

استسقاء

استوا

استواء

اطفا

اطفاء

انتفا

انتفاء

در مورد پیوسته نویسی و جدانویسی کلمات، به خصوص در مورد به و است نیز بر اساس دستور خط مذکور عمل شد.

3) در مواردی که جمله کامل نبود و نیاز به تکمیل داشت با توجه به قرینة موجود، کلمة مورد نظر در داخل [‌ ] قرار داده شد.

4) در مواردی که جمله کامل نبود و احتمال افتادگی کلمه داده می‌شد با مراجعه به کتب معتبر دیگر کلمة مورد نظر در داخل < > قرار داده شده و مأخذ آن در پاورقی ذکر گردید.

5) تلاش شد با استفاده از علائم سجاوندی و شیوه‌های نگارشی، صحیح‌ترین و در عین حال روان‌ترین متن فراهم شود.

6) تا جایی که مقدور بود نشانی آیات، روایات، اشعار و سایر نقل قولها ذکر گردید و در برخی موارد (مخصوصاً آیات)، لفظ و اعراب صحیح در متن کتاب گنجانده شد.

7) لغات دشوار متن با مراجعه به منابع مربوط اعراب گذاری شد.

8) در پایان کتاب در قسمت ترجمه لغات، با مراجعه به منابع معتبر از جمله لغت‌نامه دهخدا (نسخه نرم‌افزاری)، بحرالجواهر و منتهی‌الارب برخی عبارات دشوار ترجمه و شرح گردید و تلاش شد تا در عین اختصار، بهترین معانی متناسب با متن برگزیده و نوشته شود.

 

تشکر و قدردانی

خداوند را بر نعمت همدمی و انس با کلام یکی از واپسین حکمای طب سنتی ایران و ادای دین به وی سپاس می‌گذارم و از او امید فیض و رحمت پیاپی دارم، پدر و مادر مهربانم را گرامی می‌دارم و از همسر عزیز و فداکارم سپاسها دارم، زیرا که اگر گذشت و کمکهای بی‌وقفه او نبود قطعاً این اثر به ثمر نمی‌رسید.

 از تمامی اساتیدم مخصوصاً سرور بزرگوارم، استاد اسماعیل ناظم ـ‌که هرچه دارم از اوست‌ـ قدردانی می‌کنم. از استاد مسعودی که با بازخوانی کتاب، موارد مبهم کتاب را روشن کردند و نکات بسیار ارزشمندی را متذکر شدند، بسی شکر دارم. همچنین از استاد عزیزم مهندس محمدکمالی‌نژاد که با نظرات عالمانه خویش سبب پربارتر شدن این اثر شدند، بسیار سپاسگزارم.

از دوست ادیب و بزگوارم جناب آقای دکتر مجید انوشیروانی تشکر می‌کنم که با مقاله عالمانه و ادیبانه خود رنگ و بوی دیگری به این اثر بخشیدند.

و بالاخره تشکر می‌کنم از استاد گرامی و مجری محترم طرح احیای میراث مکتوب طب سنتی ایران، جناب آقای دکتر محسن ناصری و همة همکاران این طرح، به‌خصوص دوست و برادر گرامی‌ام جناب آقای دکتر حسین‌رضایی‌زاده، مدیر طرح، که کمکها و راهنمایی‌هایش پیوسته راهگشای مشکلات بود.

و در پایان سپاسگزارم از مسؤلین کتابخانه‌های ملک و آستان قدس و مؤسسه مطالعات تاریخ پزشکی، طب اسلامی و مکمل دانشگاه علوم پزشکی ایران که تصویر نسخه‌های خطی و چاپ سنگی حفظ‌الصحه ناصری را در اختیار اینجانب قرار دادند.

 

دکتر رسول چوپانی

پاییز 1387

 
در بو و جاذبه های دیدنی بازدید : 58 شنبه 16 تیر 1403 نظرات (0)

مراقبت های پس از عمل واریکوسل

1- پس از عمل از کی می توان راه رفت؟ حدود چند ساعت پس از عمل می توانید روی تخت بنشینید و پاها را از لبه ی تخت آویزان کنید و سپس با کمک همراه راه بروید. ولی بهتر است تا 48 ساعت اول بعد از عمل فعالیت محدود داشته و فقط در موارد ضروری (مثلا برای رفتن به دستشویی) از جای خود حرکت کنید.

2- رژیم غذایی پس از عمل چیست؟ حدود هشت ساعت پس از عمل می توانید به تدریج از مایعات استفاده کنید. چنانچه از بیهوشی عمومی برای شما استفاده شده است، بهتر است غذاهای معمولی را از روز بعد شروع کنید.

3- پس از عمل چند روز باید بستری بود؟چنانچه مشکل خاصی وجود نداشته باشد، عصر همان روز یا صبح روز بعد از عمل ترخیص خواهید شد.

4- پس از چه مدت می توان به سر کار رفت؟ از یک هفته پس از عمل می توان به فعالیت های عادی بازگشت. طی دو هفته ی اول بعد عمل باید از انجام کارهای سنگین خودداری کرد، ولی پس از آن ورزش و فعالیت سنگین موجب عود واریکوسل نمی شود و بلامانع است.

5- پس از جراحی تا کی باید پانسمان را تعویض کرد؟ پانسمان شما قبل از ترخیص از بیمارستان تعویض خواهد شد. این پانسمان را دو روز بعد از عمل بردارید و اگر ترشحی وجود نداشته باشد پس از آن دیگر نیاز به پانسمان ندارید.

6- چه مدت پس از عمل می توان به حمام رفت؟ در صورتی که محل زخم ترشح نداشته باشد، دو روز بعد از عمل می توان به حمام رفت.

7- بخیه ها کی خارج می شوند؟ بسته به نظر پزشک پس از هفت الی ده روز خارج می شوند.

8- پس از ترخیص چه دارویی نیاز است؟ بسته به نیاز، مسکن و آنتی بیوتیک توسط پزشک تجویز می شود و در صورتی که عمل به علت ناباروری بوده است، داروهای دیگری هم لازم است.

9- آیا جای برش عمل باقی می ماند؟ جای یک برش حدود چهار سانتی متری در محل عمل باقی می ماند که بتدریج کم رنگ می شود. برش در محلی است که اثر آن توسط لباس زیر مخفی می شود و معلوم نیست.

10- آیا عمل واریکوسل در کسی که ناباروری دارد، همیشه موجب بچه دار شدن او می شود؟ اگر عمل واریکوسل در نوجوانی یا ابتدای جوانی انجام شود از اثرات سوء آن بر اسپرم سازی جلوگیری می شود ودر اکثر موارد منجر به ناباروری نخواهد شد. اما در کسی که به مدت طولانی واریکوسل داشته و اکنون بعد از ازدواج با ناباروری مراجعه کرده است، عمل جراحی در 50 درصد از بیماران باعث بهبود آزمایش اسپرم می شود و فقط در حدود 30 درصد موارد منجر به بچه دار شدن خواهد شد؛ آن هم به شرطی که علت ناباروری فقط مربوط به مرد و به علت واریکوسل وی باشد.


توصیه های لازم:

1. چنانچه به علت ناباروری تحت عمل واریکوسل قرار گرفته اید، باید در فواصل سه ماهه با آزمایش اسپرم به پزشک مراجعه نمائید. بهبود آزمایش حدود سه الی دوازده ماه طول می کشد.

2. در صورت وجود این علائم پس از عمل، فوراَ به پزشک معالج مراجعه نمائید: تب بالاتر از 38 درجه، خونریزی یا ترشح زیاد از محل عمل، تورم شدید در ناحیه عمل یا اطراف بیضه ها.


در بو و جاذبه های دیدنی بازدید : 53 شنبه 16 تیر 1403 نظرات (0)

بی میلی جنسی در مردان

بی ميلی جنسی يكی از انواع شايع اختلال‌های جنسی، به ويژه در زنان است كه البته در مردان نيز بروز می كند. فردی كه به اين اختلال جنسی مبتلا می شود، تصورات و تخيلات جنسی و رغبت و تمايل خود را به فعاليت جنسی از دست می دهد. بی ميلی جنسی ممكن است از ابتدای بلوغ تظاهر کند يا در درازمدت و پس از مدتی طولانی بروز كند. توجه به اين موضوع نيز ضروری است كه آيا بی ميلی جنسی فقط نسبت به همسر اتفاق افتاده يا فرد نسبت به همه افراد جنس مخالف چنين حسی دارد.

در اغلب موارد، بی ميلی جنسی يا سردمزاجی در مردان منشا و علت روانی دارد، اما ممكن است بر اثر بيماری های جسمی هم بروز كند. در مردان مبتلا به بی ميلی جنسی، در صورتی كه بيماری آشكاری مانند بيماری قلبی عروقی، دردهای مزمن و نظاير آن وجود نداشته باشد، بايد غدد جنسی، هيپوفيز و تيروئيد از نظر اختلال‌های هورمونی احتمالی بررسی شود. همچنين بی ميلی جنسی در مردان به علت بيماری های روان‌پزشكی مانند افسردگی و اختلال‌های اضطرابی به وفور مشاهده می شود.


بی ميلی جنسی بدون علت جسمی

گروه عمده‌ای از مردان كه به علت بی ميلی جنسی به كلينيك مراجعه می كنند، به بيماری های جسمی يا روانی دچار نيستند و علت بی ميلی جنسی در آن ها را بايد در مسايل ديگری جست‌ و جو كرد. بسياری از مردانی كه با بی ميلی جنسی مراجعه می كنند، وقتی با دقت بيشتری بررسی می شوند، گاه به اختلال جنسی هم زمان ديگری مبتلا هستند. به‌عنوان نمونه، مردانی كه به ناتوانی جنسی و اختلال در نعوظ دچار هستند، در صورتی كه برای درمان آن اقدام نكنند، به تدريج ميل و رغبت خود را به روابط زناشويی از دست می دهند.

ناسازگاريی های زناشويی نيز از علل ديگری است كه ممكن است باعث مهار و سركوب ميل‌جنسی در مردان شود. اين نوع بی ميلی جنسی، ثانويه به ساير مشكلات و اختلال‌های خارج از بستر، رخ می دهد.

انواع و اقسام استرس‌ها نيز از ديگر علل مهم كاهش ميل جنسی در مردان به شمار می روند. استرس‌های شغلی، اختلال‌های خواب، استرس تولد فرزند ناخواسته، استرس‌های اقتصادی و نظاير اين ها فرد را به بی ميلی جنسی دچار می كند. گاهی اوقات، بی ميلی جنسی در مردان، ثانويه به بی ميلی جنسی همسران آن هاست. ناهماهنگی در مسايل جنسی زن و شوهر از جمله مواردی است كه بايد با مشاوره به موقع زوجين به رفع يا كاهش آن اقدام کرد.

مصرف برخی داروها، سيگار، الكل و مواد مخدر از ديگر علل ابتلا به بی ميلی جنسی در مردان است. افزايش سن از جمله علل ديگری است كه به‌طور طبيعی باعث كاهش تدريجی ميل جنسی در مردان می شود.

بايد توجه داشت كه آراستگی و توجه زنان به ظاهر خود نقش عمده‌ای در ميزان تمايلات جنسی همسران آن ها دارد.


سرد كننده های جنسی مردان : 

1- زن هایی كه به گونه ای رفتار می كنند كه گویی از سكس و معاشقه خوششان نمی آید.
2- زن هایی كه هیچ وقت شروع كننده نیستند.
3- زن هایی كه نسبت به بدن مردها شناخت كافی ندارند.
4- زن هایی كه بار رسیدن به اوج نقطه جنسی را به مرد شان واگذار می كنند.
5- زن هایی كه در رخت خواب مثل پلیس رفتار می كنند

6- زن هایی كه مثل جسد در رختخواب بی حركت و بی عكس العمل می باشند.
7- زن هایی كه در رختخواب زیاد حرف می زنند.
8- زن هایی كه زیاد مراقب بهداشت و زیبایی خود نیستند
9- زن هایی كه خودشان از ظاهر و قیافه خود خوششان نمی آید و مرتبا خودشان را پایین می آورند و تحقیر می کنند
10- زن هایی كه بیش از اندازه به ظاهر و قیافه خودشان حساس اند.

11- زن هایی كه دوست ندارند معاشقه دریافت كنند.
12- زن هایی كه فقط به وضع مالی و اقتصادی مرد اهمیت می دهند.
13- زن هایی كه با استفاده از بدن و جنسیت خود مردها را بازی می دهند.
14- زن هایی كه مدام از نامزد یا همسر قبلی شان صحبت می كنند.
15- زن هایی كه به لحاظ جنسی خود انگیخته نیستند.


درمان بايد به‌موقع باشد

علل بی ميلی جنسی در مردان هرچه كه باشد نيازمند بررسی و درمان به‌موقع است. بی ميلی های جنسی در مردان را به خوبی می توان با شناسايی و رفع علل زمينه‌ساز آن، درمان كرد. نكته مهم در درمان بی ميلی جنسی مردان اين است كه مبتلايان به بی ميلی جنسی نبايد خودسرانه به دارو درمانی اقدام كنند، زيرا علاوه بر عوارضی كه اين‌گونه داروها در صورت مصرف بی رويه دارند، گاه به علت بی توجهی به منشأ بی ميلی جنسی بی اثر خواهند بود يا به‌صورت مقطعی اثر می كنند. نكته مهم ديگر اين‌ كه فرد مبتلا به بی ميلی جنسی نبايد به اين اختلال، بی توجه باشد، زيرا ترك يا كاهش روابط زناشویی به علت اين اختلال، شدت بی ميلی جنسی را افزايش می دهد و فرد را در آينده به بحران‌های جدی زندگی زناشويی دچار می كند.


 
در بو و جاذبه های دیدنی بازدید : 42 شنبه 16 تیر 1403 نظرات (0)

نازایی در مردان

ناباروری به ناتوانی زوجین برای باروری پس از یک سال نزدیکی بدون پیشگیری گفته می شود. بنابراین تا یک سال باید فرصت داد تا مشخص گردد آیا زن و شوهر در تعریف ناباروری قرار می گیرند یا خیر مگر آنکه مشکل دیگری به طور همزمان وجود داشته باشد که نیاز به بررسی زودتر داشته باشد.
احتمال بارداری در یک زوج نرمال 20 تا 25 درصد در یک ماه، 75 درصد در6 ماه و 90 درصد در یک سال می باشد. بیشتر حاملگی ها هنگامی رخ می دهد که نزدیکی طی 6 روز قبل از تخمک گذاری (حدود روز چهاردهم سیکل قاعدگی) انجام شود و تعداد کمی از بارداری ها پس از روز تخمک گذاری رخ می دهند.

میزان باروری در مرد و زن در 24 سالگی حداکثر است و پس از آن کاهش می یابد.در ارزیابی زوج نابارور، به شرح حال دقیق, معاینه, آزمایشات لازم و روش های تشخیصی تخصصی نیاز است. 15 درصد از زوج ها علیرغم تلاش برای بارداری طی یک سال حامله نمی شوند. از کل موارد ناباروری 20 درصد علت ناباروری فقط مربوط به مرد می باشد و در 30 تا 40 درصد موارد علت ناباروری مربوط به هر دو نفر می باشد.


شرح حال

این شرح حال شامل موارد بسیار ریز مانند ژل یا ماده لغزنده کننده ای که برای نزدیکی استفاده می شود نیز می گردد, زیرا بسیاری از این مواد اسپرم ها را می کشند یا عملکرد آنها را مختل می کنند.

در بررسی مردان شرح حال موارد زیر بسیار مهم است:

سابقه بیضه نرول نکرده, جراحی لگن یا گردن مثانه, عفونتهای ادراری یا بیضه ها, سابقه اوریون به ویژه پس از بلوغ, سابقه بعضی سرطان ها مانند لنفوم, سرطان بیضه یا انجام شیمی درمانی یا رادیوتراپی برای درمان سرطان ها و...
بیماری های تب دار می توانند باعث اختلال در آزمایش اسپرم به مدت یک تا سه ماه شوند.
برخی داروها مانند نیتروفورانتویین, سایمتدین, وراپامیل, نیفدیپین, سولفاسالارین و ... نیز می توانند اسپرم سازی را مختل کنند.

کشیدن سیگار, مصرف تریاک, الکل, کوکایین, ماری جوآنا و سایر مواد مخدر نیز اثرات نا مطلوبی بر کیفیت اسپرم ها می گذارند.
حشره کش ها و سموم مورد استفاده در کشاورزی ممکن است بر بیضه ها و تخمدان ها اثرات منفی داشته باشد.
در برخی مطالعات، مطرح شده که سونا و وان آب گرم در درازمدت می تواند موجب کاهش حرکت اسپرم ها گردد.
بر اساس مجموع شواهد بهتر است بیضه ها را با پوشیدن لباس زیر نازک, گشاد و نخی خنک نگه داشت و به ویژه در مشاغلی که با گرمای شدید سروکار دارند توصیه می شود بیضه ها با آب خنک مداوم شستشو شوند.

از نکات دیگر مهم در شرح حال مسائل مربوط به نزدیکی است که باید در مورد میل جنسی و تمایل زوجین به نزدیکی, توانایی نعوظ آلت و انزال و دفعات نزدیکی در هفته اشاره نمود. دفعات نزدیکی از این جهت دارای اهمیت است که ممکن است زن وشوهر به واسطه شغلی دور از یکدیگر باشند (مانند راننده ها یا کارگرانی که مدت طولانی در شهر دیگری سر کار هستند) و چون نزدیکی باید حوالی زمان تخمک گذاری باشد احتمال باروری در این افراد کاهش می یابد.


معاینه

در معاینه باید صفات ثانویه جنسی و وضعیت بلوغ مانند قد بیمار, رویش موهای صورت و بدن, اندازه بیضه ها و آلت, وضعیت مجرا, وجود واریکوسل ، بزرگی پستان ها و ... را در نظر داشت.


آزمایشات

پس از معاینه نوبت به آزمایشات مورد نیاز می رسد که مهمترین آنها آزمایش آنالیز منی یا اسپرموگرام یا Semen Analysis می باشد که باید حداقل دو یا سه آزمایش منی برای تصمیم گیری وجود داشته باشد. با توجه به حساسیت این آزمایش باید در آزمایشگاهی انجام گردد که به طور تخصصی این آزمایش را انجام می دهند.

پس از مشاهده آزمایشات اسپرم با توجه به معاینه و نتیجه آزمایشات ممکن است نیاز به آزمایشات تکمیلی خون مانند بررسی هورمونی و همچنین سونوگرافی بیضه ها یا بررسی ژنتیکی و کروموزومی باشد که در این مرحله درخواست می گردد.


تصمیم گیری

پس از کامل شدن بررسی ها یا مرد از هر نظر نرمال می باشد (که در این صورت تمرکز درمان روی همسر وی صورت می گیرد و سیر درمان ادامه می یابد) یا در قسمتی از بررسی شامل معاینه و آزمایشات دچار اشکال است که در این صورت مشکل یا با کمک جراحی (مانند واریکوسل) یا با تجویز دارو تحت درمان قرار می گیرد.
در مواردی که آزمایش اسپرم حداقل برای دو بار صفر اعلام شده است با توجه به معاینه, اندازه بیضه ها, نتایج آزمایشات و ... برای بیمار بهترین تصمیم گرفته می شود. در بیشتر مواردی که تعداد اسپرم ها صفر می باشد نیاز به نمونه گیری یا تکه برداری از بیضه ها وجود دارد و در صورتی که در نمونه برداری اسپرم مشاهده شد برای لقاح خارج رحمی از آن استفاده می گردد.

اگر مشخص شود که امکان بارداری با روش طبیعی بسیار کم یا غیرممکن است از روش های کمک باروری مانند لقاح درون آزمایشگاهی استفاده می شود.


در بو و جاذبه های دیدنی بازدید : 52 شنبه 16 تیر 1403 نظرات (0)

اضطراب


اضطراب‌ عبارت‌ است‌ از يک‌ احساس‌ ناراحت‌کننده‌ و مبهم‌ ترس‌ ، وحشت ‌، يا خطر با منشاي‌ ناشناخته‌ که‌ بر فرد مستولي‌ مي‌گردد. براي‌ بعضي‌ از افراد اين‌ حالت‌ ممکن‌ است‌ ناگهاني‌ روي‌ دهد و بر طرف‌ شود، اما براي‌ بعضي‌ ديگر اين‌ حالت‌ به‌ صورت‌ مزمن‌ در مي‌آيد. اضطراب‌ از نظر علمي‌ چندين‌ نوع‌ دارد: اضطراب‌ حاد ناشي‌ از موقعيتي‌ خاص ‌، اختلال‌ در تطابق‌ يافتن‌ با شرايط‌ تازه ‌، اختلال‌ اضطرابي‌ عمومي‌ شده ‌، اختلال‌ هراس ‌، اختلال‌ تنش‌زاي‌ پس‌ از حادثه ‌، ترس‌ مرض‌گونه‌ و اختلال‌ وسواسي‌ ـ جبري‌.

علايم‌ شايع‌ بيماري
احساس‌ اينکه‌ يک‌ اتفاق‌ نامطلوب‌ يا زيانبار به‌ زودي‌ رخ‌ خواهد داد،
خشک‌ شدن‌ دهان ‌، مشکل‌ در بلع ‌، يا خشونت‌ صدا ، تند شدن‌ تنفس‌ و ضربان‌ قلب ‌، تپش‌ قلب‌ ،
حالت‌ لرزش‌ يا پرش‌ عضلات‌ ، ناتواني‌ جنسي‌ ، انقباض‌ عضلات‌ ،
سردرد ، کمردرد ، عرق‌ کردن‌ ، تهوع ‌، اسهال ‌، کاهش‌ وزن‌ ،
خواب‌آلودگي‌ ، مشکل‌ در تمرکز ، منگي‌ يا غش‌ ، تحريک‌پذيري‌ ، خستگي‌ ، کابوس‌ ، مشکل‌ در حافظه.‌
بروز اختلال‌ در روابط‌ اجتماعي‌ و شغلي‌ ، افزايش‌ ناگهاني‌ ميزان‌ اضطراب‌ ممکن‌ است‌ موجب‌ بروز حمله‌ هراس‌ و فرار از موقعيت‌ شود، وابستگي‌ به‌ داروها و نامنظمي‌ ضربان‌ قلب‌ از ديگر علائم اين بيماري هستند.
علل‌ بروز اضطراب
فعال‌ شدن‌ مکانيسم‌هاي‌ دفاعي‌ بدن‌ براي‌ مبارزه‌ يا فرار ترشح‌ آدرنالين‌ از غدد فوق‌کليوي‌ افزايش‌ مي‌يابد، و موادي‌ که‌ از تجزيه‌ آدرنالين‌ در بدن‌ جمع‌ مي‌شوند (کاتکول‌ آمين‌ها) نهايتاً بخشهاي‌ مختلف‌ بدن‌ را تحت ‌تأثير قرار مي‌دهند. تلاش‌ براي‌ پرهيز از اضطراب‌ خود موجب‌ اضطراب‌ بيشتر مي‌شود. استرس‌ با هر منشاء (مثلاً مشکلات‌ اجتماعي‌ يا مالي‌) ، سابقه‌ خانوادگي‌ اضطراب‌ ، خستگي‌ يا کار زياد ، وقوع‌ مجدد موقعيتهايي‌ که‌ قبلاً استرس‌زا بوده‌اند يا طي‌ آنها به‌ فرد آسيب‌ رسيده‌ است‌، بيماري‌ جسماني ، تکامل ‌طلبي‌ غيرمنطقي‌ ، ترک‌ اعتياد و ... خطر بروز اضطراب را تسريع مي‌کند.
راههاي پيشگيري‌

   1. از روشهاي‌ کسب‌ آرامش‌ يا مراقبه‌ براي‌ کاهش‌ استرس‌ بهره‌ بگيريد.
   2. به‌ فکر تغيير شيوه‌ زندگي‌ خود باشيد تا استرس‌ کاهش‌ يابد.
   3. استرس و اضطراب ايجاد شده را مديريت کنيد (مديريت استرس).
   4. از تفکرات بي‌ جا و بيش از حد دوري کنيد.
   5. سعي کنيد در اجتماعات حضور بيشتري يابيد.
   6. سعي کنيد زيادي با خودتان خلوت نکنيد و خود را از تنهايي دور کنيد (رهايي از احساس تنهايي).

درمان‌
اضطراب‌ عمومي‌ شده‌ را مي‌توان‌ با درمان‌ کنترل‌ کرد. غلبه‌ کردن‌ بر اضطراب‌ اغلب‌ موجبات‌ زندگي‌ بهتر و رضايت‌ بخش‌تري‌ را فراهم‌ مي‌آورد.
روان درماني

    * وقتي احساس کرديد که داراي اضطراب هستيد، بهتر است‌ تحت‌ بررسي‌ و درمان‌ از نظر موارد خاص‌ تهديدکننده‌ يا منشاء استرس‌ که‌ در ناخودآگاه‌ شما است‌ ولي‌ وجود دارد، قرار بگيريد.
    * به‌ فراگيري‌ روشهاي‌ کاهش‌ انقباض‌ ناخودآگاه‌ عضلاني‌ مثل‌ بازخورد زيستي‌ و روشهاي‌ کسب‌ آرامش‌ بپردازيد.
    * فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري : فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري خود را حفظ‌ کنيد. فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري به کاهش‌ اضطراب‌ کمک‌ مي‌کند.

دارو درماني

    * امکان‌ دارد داروهاي‌ ضداضطراب‌ مثل‌ بنزوديازپين‌ها براي‌ مدتي‌ کوتاه‌ تجويز شوند.
    * امکان‌ دارد از داروهاي‌ ضدافسردگي‌ براي‌ اختلال‌ هراس‌ استفاده‌ شود.
    * از کافئين‌ و ساير مواد تحريک‌کننده ‌، و نيز الکل‌ استفاده نکنيد.

در چه شرايطي بايد به پزشک مراجعه نمود؟

    * اگر شما يا يکي‌ از اعضاي‌ خانواده‌تان علايم‌ اضطراب‌ را داريد و خود درماني‌ نتيجه‌اي‌ نداده‌ است‌.
    * اگر شما دچار احساس‌ ناگهاني‌ هراس‌ بيش‌ از حد شده‌ايد*


در بو و جاذبه های دیدنی بازدید : 46 شنبه 16 تیر 1403 نظرات (0)

اعتیاد جنسی

پزشکان می‌گویند رفتارهای جنسی اجباری و بی‌اختیار ممکن است برای بعضی‌ها مشکل‌آفرین باشد و باعث شود آن ها به رفتارهای خود تخریب‌کننده‌ای روی آورند که ناشی از میل جنسی‌شان است....

متخصصان بهداشت روانی نیز توافق دارند که برخی افراد به نحوی غیرقابل کنترل و زیان‌رسان، خود را در رفتارهای جنسی غرق می‌کنند و واقعا نمی‌توانند جلوی خودشان را بگیرند. اما در این مورد که آیا این نوع رفتار را باید یک اعتیاد به حساب آورد یا یک اختلال روانی، هنوز اختلاف نظر هست.

ثابت نشده است که مانند اعتیاد به مواد مخدر، فرد معتاد جنسی نیاز به مقادیر فزاینده رفتار جنسی برای رسیدن به همان میزان ارضا در دفعات قبل داشته باشد. اگرچه برای این افراد، مشکل است که جلوی رفتارهای جنسی‌ ـ ‌اجباری خود را بگیرند اما هنوز پژوهشگران مطمئن نیستند که این بیماران هنگام قطع این رفتارها دچار علایم ترک شوند.

همچنین اعتیاد به امور جنسی اگرچه شامل دست زدن به رفتارهای پرخطر و ماجراجویانه می‌‌شود اما شواهد قوی وجود ندارد که مانند سایر اشکال اعتیاد، میزان این رفتارها در طول دوره اعتیاد جنسی اوج بگیرد.


اختلال پرکاری جنسی

این رده تشخیصی جدید شامل فعالیت‌هایی مانند بی‌بندوباری شدید جنسی، وابستگی بیش از حد به فیلم‌ها و عکس‌‌های وقیح و خودارضایی اجباری می‌شود. این رفتارها خصوصیات معینی دارند و هنگامی که به صورت مکرر و فراوان انجام می‌شوند، به عواقب زیان ‌باری می‌انجامند.

/* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin-top:0in; mso-para-margin-right:0in; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0in; text-align:justify; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Arial; mso-bidi-theme-font:minor-bidi;}
در بو و جاذبه های دیدنی بازدید : 53 شنبه 16 تیر 1403 نظرات (0)

مراقبت‌های قبل و بعد از سزارین

بسیاری از مادران باردار با سوالات زیادی روبه‌رو هستند، از جمله این که روز قبل از سزارین چه کارهایی باید انجام دهیم و پس از آن چطور؟ البته پزشکان معالج به بسیاری از این سوالات پاسخ می‌دهند، اما به دلایلی (مثل استرس مادر) بیمار به آنها توجه نمی‌کند و برخی مسائل هم به نظر پزشکان آنقدر مهم نیست که بخواهند توضیحی بدهند. در این نوشتار سعی می‌شود تا حدودی به این سوالات پاسخ داده شود.

تولد نوزاد

نکات قبل از سزارین

خانم باردار باید در روز قبل از عمل سزارین چند نکته را رعایت کند، حتی در کسانی که برنامه زایمان طبیعی دارند، رعایت برخی نکات زیر توصیه می‌شود، چون در هر زایمان طبیعی هم احتمال سزارین اورژانسی وجود دارد.

 

1 ـ حمام ‌کردن در روز قبل از عمل به پیشگیری از عفونت محل جراحی کمک می‌کند. در مورد کسانی که زایمان طبیعی در پیش دارند، حمام‌کردن بعد از شروع دردهای خفیف توصیه می‌شود. برداشتن موی ناحیه عمل فقط در روز عمل توصیه می‌شود، نه روز قبل از عمل.

 

2 ـ بهتر است بیمار حداقل هشت ساعت قبل از عمل، چیزی نخورد، هرچند در بررسی‌های جدید، خوردن آبمیوه و آب ممنوع نیست، اما بهتر است مادر باردار حتی آب هم نخورد. البته در مواردی، مصرف آنتی‌اسید جهت خنثی کردن اسید معده توصیه می‌شود.

این توصیه‌ها جهت بهتر شدن روند بیهوشی داده می‌شود. در مورد زایمان طبیعی توصیه می‌شود بیمار پس از شروع دردهای خفیف از خوردن غذاهای سنگین پرهیز کرده و بیشتر از مایعات استفاده کند.

 

3 ـ دفع مدفوع در روز قبل از عمل هم به روند کلی بهبودی و کاهش دردهای پس از عمل کمک می‌کند. در مورد زایمان طبیعی هم توصیه می‌شود بیمار با شروع دردها با کمک روغن کرچک یا داروهای دیگر اجابت مزاج مناسب داشته باشد.
از آنجا که حین بارداری، اغلب ورم دست و بدن و افزایش وزن وجود دارد، باید النگو و انگشتر قبل از تنگ‌شدن بیش از حد خارج شود، وگرنه در اتاق زایمان یا اتاق عمل با وسایل مناسب انگشتر و النگو بریده و خارج می‌شود


4 ‌‌ـ‌ پاک‌کردن لاک دست و پا قبل از عمل. در غیر این صورت، روز ورود به بیمارستان حتی جهت زایمان طبیعی این کار توسط پرسنل توصیه و انجام می‌شود، چرا که برخی کنترل‌های وضعیت اکسیژن‌رسانی و تنفسی بیمار، حین بیهوشی با توجه به رنگ بستر ناخن‌ها انجام می‌شود و ناخن باید بی‌رنگ باشد.

 

5 ـ درآوردن النگو و انگشتر و کلیه زیورآلات توصیه می‌شود. این مساله شامل گیره سرهای فلزی و کلا هر جسم فلزی دیگری که در تماس با بدن است نیز می‌شود، زیرا این اجسام با وسایل کنترل داخل اتاق عمل و اتاق زایمان تداخل دارد.

 

از آنجا که حین بارداری، اغلب ورم دست و بدن و افزایش وزن وجود دارد، باید النگو و انگشتر قبل از تنگ‌شدن بیش از حد خارج شود، وگرنه در اتاق زایمان یا اتاق عمل با وسایل مناسب انگشتر و النگو بریده و خارج می‌شود. به همین دلیل، کل لباس‌ها حتی لباس زیر، قبل از ورود به زایشگاه و اتاق عمل خارج و لباس بیمارستان یا اتاق عمل پوشانده می‌شود.

 

6 ـ در مواردی که خانم باردار استرس زیادی دارد، شب قبل از عمل مصرف یک عدد آرام‌بخش مثل دیازپام توصیه می‌شود.

 

مراقبت بعد از سزارین

مراقبت صحیح طی 6 تا 8 هفته اول بعد از زایمان در سلامت مادر، رشد و تکامل نوزاد و سلامت خانواده تاثیرگذار است.

همچنین نوزاد طی این مرحله، تغییرات رشد و تکاملی چشمگیری دارد که سلامت مادر و بهبودی پس از سزارین در این زمینه نقش بسزایی دارد.

آشنایی مادران با مراقبت های پس از سزارین به ایشان کمک می کند تا دوران نقاهت پس از زایمان را به دور از هر گونه خطری سپر نمایند. امید است این راهنما پاسخگویی شما مادر عزیز باشد.

 

نکات زیر در حین مراقبت پس از سزارین ممکن است مشاهده شود:

- تا 24 ساعت پس از سزارین، ممکن است خونریزی در حد قابل توجهی وجود داشته باشد، ولی به تدریج از حجم خون کاسته می شود. همچنین ترشحات واژن نیز ممکن است تا یک ماه دیده شود.

 

- درد محل عمل و درد ناشی از انقباضات رحم در پی شیردهی ممکن است احساس شود. این درد به علت برگشت رحم به حالت قبل از حاملگی است و با مصرف مسکن تجویزشده توسط پزشک معالج کم می شود.

 

پانسمان ناحیه سزارین ضدآب و شفاف است و می توانید هر روز به روش ایستاده، استحمام کنید.
پانسمان شفاف تا 10 روز پس از سزارین، یعنی زمان ویزیت پزشک معالج می ماند و نخ بخیه محل جراحی قابل جذب است، یعنی نیازی به کشیدن بخیه نیست

تغذیه مادر پس از سزارین

- توصیه می شود تا سه روز پس از سزارین از خوردن غذاهای نفاخ مثل میوه خام، آب میوه خام، آب میوه های کارخانه ای چون ساندیس و ...، حبوبات، پلو و خورشت بپرهیزید.

- غذاهایی چون کباب، جوجه کباب، گوشت یا مرغ آب پز و سبزیجات پخته مثل هویج، کدو، سیب زمینی و آب رقیق کمپوت مناسب ترند.

- در صورت یبوست از روغن زیتون، آلوخشک و انجیرخشک خیس کرده استفاده شود.

- سعی کنید آب به میزان کافی مصرف نمایید، چرا که به رفع یبوست کمک می کند. از طرفی به علت شیردهی و خونریزی نیز به جایگزینی مایعات بدن نیاز دارید.

- هنگام دفع ادرار و اجابت مزاج، برای جلوگیری از فشار به محل بخیه، از توالت فرنگی استفاده شود.

 

میزان فعالیت بدنی پس از سزارین

سعی کنید مرتبا راه بروید، چرا که راه رفتن هم از نفخ شما جلوگیری می کند و هم از یبوست.

به خاطر داشته باشید استراحت کافی، در فواصل فعالیت، به تسریع بهبودی دوران پس از زایمان کمک میکند.

سعی کنید در ساعاتی که نوزاد خواب است شما نیز استراحت نمایید و از دیدوبازدید های طولانی بستگان حتی الامکان بپرهیزید.

کار سنگین در منزل انجام ندهید.

برخی پزشکان به استفاده از شکم بند اعتقاد ندارند. چنانچه شکم بزرگ باشد، می توان آن را با پارچه (مثل شال پارچه ای) بست.

 

زمان شروع ورزش پس از سزارین

معمولا اجازه انجام ورزش از روز دهم به بعد، در اولین ویزیت پزشک معالج توسط پزشک معالج، به فرد داده می شود.
در صورت مشاهده تب، التهاب ناحیه جراحی (یعنی قرمزی، درد، ترشح)، تب و خونریزی شدید و غیرعادی به بیمارستان مراجعه نمایید
شیر دان به نوزاد پس از سزارین

مرتب از هر دو سینه به نوزاد شیر بدهید. در صورت حالات غیر عادی در سینه مثل سفتی سینه، درد، قرمزی و تب به پزشک معالج خود اطلاع دهید و به بیمارستان مراجعه نمایید.

همچنین شستشوی نوک سینه با آب ولرم، قبل و پس از هر بار شیردهی به منظور پیشگیری از آلودگی لازم است.

 

نکات قابل توجه پس از سزارین

در صورت مشاهده تب، التهاب ناحیه جراحی (یعنی قرمزی، درد، ترشح)، تب و خونریزی شدید و غیرعادی به بیمارستان مراجعه نمایید.


در بو و جاذبه های دیدنی بازدید : 54 شنبه 16 تیر 1403 نظرات (0)

اقسام اجمالى اغذيه و ادويه (غذای مطلق-دوای مطلق)

 اقسام اجمالى اغذيه و ادويه (غذای مطلق-دوای مطلق)      ق

 غذاى مطلق: 

آن است كه تأثير و تأثّر آن در بدن به مادّه فقط باشد، نه به كيفيّت و صورت; بدين قسم كه: چون وارد بدن گردد و تأثير در آن نمايد به توسّط كيفيّتى كه لازم آن است، بدن از آن متأثّر و متغيّر نشود و از مزاج اصلى خود نگردد، بلكه در آن تصرّف نموده و صورت غذايى آن را متغيّر و متبدّل گرداند كه صورت اصلى آن نماند و مستحيل به صورت خلطى شود، و اما بالقوه ى آن را به فعل آورد و مستعدّ اين شود كه بگردد جزء عضو، و بر اقطار ثلاثه ى اعضا بيفزايد، و فايض گردد بر آن صورت عضوى از مبدأ فيّاض - جلّ اسمه - ; به استعدادِ قريب، مانند آب گوشت هاى لطيف و زرده ى تخم نيم برشت. و يا بعيد، مانند مغز گندم و ساير حبوب و بقول و غيرها. و كيفيّت حاصله از آن، منافى و غالب بر كيفيّت اصلى بدن نباشد.

دواى مطلق:

آن است كه تأثير آن در بدن به كيفيّت فقط باشد، و مادّه آن قابليّت غذائيّت و جزء بدن شدننداشته باشد; بدين قسم كه: چون وارد بدن گردد كه حرارت غريزى در آن تصرّف نمايد، متأثّر و متغيّر نگردد، بلكه ثانياً او تصرّف در بدن نمايد و آن را متأثّر و متغيّر به كيفيّت خود سازد; از حرارت و برودت و رطوبت و يبوست; مفرداً يا مركّباً; مانند فلفل و زنجبيل و دارچينى و قرنفل و نيلوفر و كافور و بزر رازيانه و امثال اين ها. و دواى معتدل را نيز بلكه هست.


در بو و جاذبه های دیدنی بازدید : 44 شنبه 16 تیر 1403 نظرات (0)

رازهای زیبایی پوست صورت

(ده ماده غذایی که چهره شما را زیبا تر می سازد)
همان طور که می گویند شما همان چیزی هستید که میل می کنید درست غذا خوردن به حفظ یک زندگی سالم و در عین حال حفظ چهره ای سالم کمک می کند .وقتی احساس خوبی در مورد چیز هایی که میل میکنید دارید و زمانی که موادی که مصرف می کنید برا یشما مفید است . این شانس را دارید که از چهره ای که می خواهید بر خوردار باشید در اینجا ده ماده غذایی که نه تنها به شما کمک میکند احساس خوبی داشته باشید بلکه کمک می کند چهره ای فوق العاده نیز داشته باشید معرفی می شود:

آب
نوشیدن مقادیر کافی آب در هر روز به پوست کمک می کند که ظاهری صاف نرم انعطاف پذیر و جوان تر داشته باشید. وقتی بدن را هیدراته(دارای آب) نگه میدارید ظاهر کلی شما از نظر بافت پوست مو ناخن ها بهبود می یابد. اگر احساس رم می کنید ممکن است به دلیل افزایش میزان سدیم بدن شما باشد. افزایش دریافت آب به خروج سدیم از بدن کمک می کند.

ویتامین c
ویتامین c به بدن کمک میکند تا با عفونت ها و بیماری ها مبارزه نماید . این ویتامین سیستم ایمنی را تقویت کرده و نیز بهبود بیماری ها را تسریع میکند.آیا می دانید که ویتامین c برای ساختن کلاژن ضروری است؟کلاژن به پوست کمک می کند تا الاستیک و در عین حال محکم باقی مانده و در نتیجه پوست بدون چروک باقی بماند.مرکبات توتها گوجه فرنگی گل کلم و کلم بروکلی همگی از جمله مواد غنی از ویتامین c هستند.

چای سبز
چای سبز غنی از آنتی اکسیدان ها است. همچنین نشان داده شده است که مسبب کاهش سطح کلسترول تقویت عملکرد ایمنی و کاهش ریسک ابتلا به برخی از انواع سرطان ها می شود.با مصرف چای سبز شما متوجه کاهش وزن خود می شوید . در حالی که از کافئین دریافتی خود نیز احساس رضایت می کنید.

سویا
پروتئین های سویا غنی از آمینو اسید ها ویتامیتE و بسیاری از آنتی اکسیدان ها هستند. این موارد موجب می شوند که پوست مرطوب و بدون چروک باقی بماند.

اسید های چرب ضروری
اسید های چرب ضروری (SAFE) مانند امگا ۳ و امگا ۶ که به عنوان چربی های خوب شناخته می شوند به عملکرد سلولی کمک می کنند.مانند سایر غذا های مفید اسید های چرب ضروری به سلول ها کمک می کنند تا اعمالشان را به درستی انجام داده و از این رو سبب پاکسازی پوست جلوگیری از ایجاد لک های پوستی کاهش چروک ها بهبود و سلامت مو و رشد ناخن می گردند.

شیر
شیر غنی از کلسیم ویتامین هایB12 B2 و D است و کلسیم به همراه ویتامینD که افزایش دهنده جذب کلسیم میباشد به حفظ استخوان های محکم و دندان هایی سالم کمک می کند. ویتامین هایB12 B2برای رشد گلبول های قرمز خون که حاملین اکسیژن مورد نیاز سلول ها هستند ضروری است این مواد کمک می کنند تا پوست و مو سالم تر و زنده تر به نظر برسند.

سبزیجات سبز
سبزیجاتی مانند اسفناج و کلم پیچ غنی از ویتامین های C E Aو آهن و فیبر هستند . ما قبلا در مورد فواید ویتامین C صحبت کرده ایم دریافت ویتامیتن های E وA نیز به همان میزان برای زیبایی چهره مهم است.

ماست
از آنجا که ماست یک فراورده لبنی است تماو خواص شیر برای آن قابل ذکر است. ماست همچنین حاوی باکتری های مفیدی است که به هضم مواد غذایی کمک کرده سیستم ایمنی را تقویت کرده و زمانی که به عنوان ماسک استفاده می شود می تواند سبب آب رسانی و پاک سازی پوست شود.

سیر
مطالعت نشان داده که این ماده غذایی اعجاب انگیز سبب کاهش فشار خون کاهش کلسترول و حتی پیشگیری از سرطان میشود . این ماده غذایی سر شار از آنتی اکسیدان ها است که کمک می کنند شما جوان بمانید.

شکلات
شاید شکلات بهترین ماده غذایی برای حفظ سلامتی در دنیا نباشد اما از طریق افزایش میزان اندورفین ها و سروتونین ها اثرات مثبتی بر خلق و خوی شما می گذارد. و سبب آرامش و احساسی خوشایند در شما می شود.

سه نکته برای داشتن پوستی لطیف
زنانی که با وجود عیب های صورتشان زیبا جلوه می کنند، زنانی هستند که می دانند، پاک کردن، تقویت کردن و غذا دادن، رساندن مواد مغذی به پوست، سه اصل اساسی برنامه مراقبت از پوست است.برای این منظور به نکات زیر توجه کنید: برای مالیدن کرم به صورت، نوک انگشتان را با ملایمت و به صورت دایره وار از پایین به بالا روی صورت حرکت دهید تا کرم جذب پوست گردد. صورت را ماساژ دهید تا کرم جذب شود. حدوداً ۲۰ دقیقه طول می کشد تا کرم کاملاً جذب پوست صورت شود. اجازه ندهید کرم بیش از ۲۰ دقیقه روی صورت شما باقی بماند، زیرا پس ازاین مدت باعث جذب دوده و گرد و غبار می شود و ممکن است سبب انسداد منافذ پوست شود.برای پاک کردن کرم از یک تکه پنبه یا دستمال کاغذی مرطوب استفاده کنید تا رطوبت پوست ازبین نرود. حوله مخصوص صورتتان را تمیز و نرم نگه دارید. هنگام خواب کرم روی صورتتان را پاک کنید و با کرم روی صورت به رختخواب نروید.
به عبارتی اگر از کرم های شب استفاده می کنید، نیم ساعت قبل از خواب به صورتتان کرم بمالید. ۲۰ دقیقه صبر کنید تا کرم کاملاً جذب پوست شما شود. سپس به آرامی با یک تکه پنبه مرطوب صورتتان را پاک کنید.

مرطوب کننده پوست را فراموش نکنید
« اگر فقط قدرت خرید یک محصول بهداشتی را دارید، یک مرطوب‌کننده خوب و مناسب بخرید.» دکتر روانارین، استاد دانشگاه نیویورک و رییس انجمن جراحان پوست آمریکا، پس از این توصیه می‌گوید: «گاهی وقت‌ها پوست شما تنها چیزی که لازم دارد، یک مرطوب‌کننده مناسب و یک شوینده ملایم است. پوست وقتی خشک است، چروک‌ها را بیشتر و واضح‌تر نشان می‌دهد و باعث می شود آدم پیرتر به نظر برسد.»
به نظر بیشتر متخصصان پوست، اگر شما ۲۰ تا ۳۰ ساله باشید، مرطوب‌کننده‌ها می‌توانند از پوست شما در مقابل پیری زودرس محافظت کنند. در این سن و سال، مرطوب‌کننده‌ها قادرند جایگزین بسیاری از محصولات بهداشتی و محافظتی پوست شوند.

مرطوب‌کننده خوب چه ویژگی‌هایی دارد؟
دکتر چارلز کراچ فیلد، استاد دانشگاه پزشکی مینه‌سوتا و متخصص پوست، در پاسخ به این سوال می‌گوید: «مرطوب‌کننده‌ها محصولاتی هستند که با داشتن ترکیبات مفید برای پوست، در تامین رطوبت مورد نیاز به پوست کمک می‌کنند. این‌که چه مرطوب‌کننده‌ای برای شما مناسب‌تر است، به مشخصات پوستتان بستگی دارد. اگر پوستتان معمولی یا خشک است، بهتراست از مرطوب‌کننده‌های حاوی آلفاهیدروکسی‌اسید استفاده کنید که در تولید رطوبت بیشتر به پوست کمک می‌کنند.»
دکتر کراچ فیلد همچنین توصیه می‌کند که مرطوب‌کننده‌ها را وقتی روی پوست‌تان بمالید که پوست‌تان کمی مرطوب است؛ چون این کار موجب می‌شود رطوبت در داخل پوست‌تان محبوس نشود. بنا به توصیه او، اگر پوست شما خیلی خشک باشد، باید از محصولاتی استفاده کنید که با روش امولسیون کیسه‌ای تهیه شده‌اند. در این تکنیک،‌ سلول‌های میکروسکوپی جایگزین لایه‌های رطوبت می‌شوند و با آبی که به تدریج در طول روز آزاد می‌کنند، پوست را مرطوب نگه می‌دارند. اگر پوست شما چرب است، توصیه می‌شود دنبال یک مرطوب‌کننده ملایم باشید و به هیچ وجه، استفاده از آن را پشت گوش نیندازید؛ چون به گفته دکتر کراچ فیلد، چربی اصلا رطوبت‌بخش نیست و حتی اگر پوست شما دارای چربی اضافی باشد، این چربی جایگزین رطوبت نخواهد شد.


در بو و جاذبه های دیدنی بازدید : 42 شنبه 16 تیر 1403 نظرات (0)

پرخاشگر هستيد؟

1. مجسم‌ كنيد كه‌ به‌شدت‌ خواهان‌ كسب‌چيزي‌ در زندگي‌هستيد. كدام‌ يك‌ ازگزينه‌هاي‌ زير، طرزبرخوردتان‌ را براي‌رسيدن‌ به‌ اين‌ خواسته‌توصيف‌ مي‌كند؟

گزینه اول) اميدوارم‌ به‌خواسته‌ام‌ برسم‌، ولي‌ تازماني‌ كه‌ اين‌ امر محقق‌نشود، برنامه‌هاي‌ ديگرزندگيم‌ را به‌ هم‌ نمي‌زنم‌.

گزینه دوم) تا زماني‌ كه‌ به‌خواسته‌ام‌ نرسم‌، آرام‌ وقرار نخواهم‌ داشت‌.

گزینه سوم) تمام‌ سعي‌ و تلاشم‌را به‌ خرج‌ مي‌دهم‌ تا به‌خواسته‌ام‌ برسم‌.

 

2. آيا تاكنون‌، سرشخصي‌ كه‌ فاقد حس‌همكاري‌ يا بازدارنده‌بوده‌، داد كشيده‌ايد؟

گزینه اول) خير، داد كشيدن‌سر مردم‌، كار درستي‌نيست‌.

گزینه دوم) بله‌.

گزینه سوم) خير، ولي‌ در برخي‌از شرايط خيلي‌استثنايي‌ گاهي‌ اوقات‌صدايم‌ را بالا برده‌ام‌ ياحالتي‌ خشمگين‌ وعصباني‌ به‌ لحن‌ صدايم‌داده‌ام‌.

 

3. آيا قبول‌ داريد كه‌«حمله‌ بهترين‌ شكل‌دفاعي‌» است‌؟

گزینه اول) نه‌ خيلي‌.

گزینه دوم) بله‌.

گزینه سوم) شايد در برخي‌ ازموقعيت‌هاي‌ خاص‌.

 

4. هر چند وقت‌ يك‌بار، خونسرديتان‌ را ازدست‌ مي‌دهيد؟

گزینه اول) كمتر از سه‌ مرتبه‌در طول‌ سال‌.

گزینه دوم) بيشتر از شش‌مرتبه‌ در طول‌ سال‌.

گزینه سوم) بين‌ سه‌ تا شش‌مرتبه‌ در طول‌ سال‌.

 

5. در كمال‌ ناباوري‌ متوجه‌ مي‌شويد كه‌ قراراست‌ يك‌ پروژه ساختماني‌ درمنطقه‌ جنگلي‌ پشت‌منزلتان‌ ساخته‌ شود. كه‌ به‌ معناي‌ از بين‌رفتن‌ حدود پنجاه‌درخت‌ بالغ‌ و پرپشت‌است‌. و شما به‌ كلي‌ با اين‌پروژه‌ مخالفيد. چه‌واكنشي‌ از خود نشان‌مي‌دهيد؟

گزینه اول) شايد كاري‌ نكنم‌به‌ غير از آن‌ كه‌ جريان‌ رابه‌ طور خصوصي‌ با ديگران در ميان‌بگذارم‌، چرا كه‌ خواهي‌نخواهي‌ اين‌ پروژه‌صورت‌ خواهد گرفت‌.

گزینه دوم) تمام‌ همسايگانم‌ را تشويق‌ مي‌كنم‌ تا به‌ عنوان‌اعتراض‌ كميته‌اي‌ تشكيل‌ دهيم‌ و خودم‌ آن‌ را سازمان‌دهي‌ خواهم‌ كرد.

گزینه سوم) يك‌ اعتراض‌ نامه‌ به‌ انجمن‌ شهرم‌ مي‌نويسم‌.

 

6. هر چند وقت‌ يك‌ بار اخلاق‌ و رفتار يا واكنش‌هايتان‌ نسبت‌ به‌ موقعيت‌هايي‌ خاص‌ را مورد تجزيه‌ وتحليل‌ يا سؤال‌ قرار مي‌دهيد؟

گزینه اول) دائما.

گزینه دوم) هرگز يا خيلي‌ خيلي‌ به‌ ندرت‌.

گزینه سوم) گاهي‌ اوقات‌.

 

7. آيا به‌ نظر شما رفتار خشونت‌ بار وپرخاشگرانه‌، به‌ عنوان‌ وسيله‌اي‌ براي‌ رسيدن‌ به‌ هدف‌در نظر گرفته‌ مي‌شود؟

گزینه اول) نه‌ واقعا، اين‌ گونه‌ رفتار با سرشت‌ من‌ سازگارنيست‌.

گزینه دوم) بله‌.

گزینه سوم) ممكن‌ است‌ در برخي‌ از شرايط و موقعيت‌خاص‌، بروز چنين‌ رفتاري‌ ضروري‌ و لازم‌ باشد.

 

8. هر چند وقت‌ يكبار، بد و بيراههاي‌ سبك‌ وخفيف‌ به‌ زبان‌ مي‌آوريد؟

گزینه اول) هرگز يا خيلي‌ به‌ ندرت‌.

گزینه دوم) به‌ وفور.

گزینه سوم) خيلي‌ كم‌.

 

9. مشغول‌ رانندگي‌ هستيد كه‌ ناگهان‌ حركت‌نادرست‌ راننده‌اي‌ ديگر باعث‌ مي‌شود كه‌ تقريبا درگيريك‌ تصادف‌ شويد. شما:

گزینه اول) با بي‌اعتنايي‌ شانه‌هايتان‌ را بالا مي‌اندازيد واز اين‌ كه‌ سالم‌ هستيد، خدا را شكر مي‌كنيد و خودتان‌را فردي‌ خوش‌ شانس‌ در نظر مي‌گيريد.

گزینه دوم) با عصبانيت‌ و ناراحتي‌ هر چه‌ تمام‌ با حركات‌سر و دست‌ به‌ آن‌ راننده‌ اعتراض‌ مي‌كنيد و شايد هم‌چند ناسزا از دهانتان‌ خارج‌ شود.

گزینه سوم) با صداي‌ بلند شروع‌ به‌ غر زدن‌ مي‌كنيد و يا به‌سرنشين‌ كناريتان‌ در مورد حركت‌ نادرست‌ آن‌ راننده‌حرفي‌ مي‌زنيد.

 

10. آيا تا به‌ حال‌ به‌ خشونت‌ متوسل‌ شده‌ايد؟

گزینه اول) خير، و نمي‌توانم‌ هرگز خودم‌ را در چنين‌وضعيتي‌ مجسم‌ كنم‌.

گزینه دوم) بله‌.

گزینه سوم) خير، ولي‌ نمي‌توانم‌ بگويم‌ كه‌ تحت‌ شرايطي‌خاص‌ و استثنايي‌ دست‌ به‌ اين‌ عمل‌ نمي‌زنم‌.

 

11. نظرتان‌ در مورد اين‌ جمله‌ چيست‌: جنگ‌ وكشمكش‌ها زماني‌ آغاز مي‌شوند كه‌ بدي‌ها بر خوبي‌هاپيروز مي‌شوند!

گزینه اول) موافقم‌.

گزینه دوم) الزاما موافق‌ نيستم‌.

گزینه سوم) نظر خاصي‌ ندارم‌.

 

12. شخصي‌ ناخواسته‌ در حق‌ تان‌ بدي‌ مي‌كند.واكنش‌ شما چيست‌؟

گزینه اول) هرگز به‌ كسي‌اعتماد نكنم‌.

گزینه دوم) تا زماني‌ كه‌ تلافي‌ نكنم‌ و حق‌ آن‌ شخص‌ را كف‌دستش‌ نگذارم‌، آرام‌ و قرار نخواهم‌ داشت‌.

گزینه سوم) به‌ طور محرمانه‌ با آن‌ شخص‌ در اين‌ زمينه‌صحبت‌ مي‌كنم‌ و علت‌ رفتارش‌ را مي‌پرسم‌.

 

13. به‌ نظر خودتان‌ خصلت‌ و گرايش‌ ظالمانه‌ وبي‌رحمانه‌ داريد؟

گزینه اول) خير.

گزینه دوم) بله‌.

گزینه سوم) شايد.

 

14. آيا تا به‌ حال‌، عصبانيت‌ و سر خوردگي‌ تان‌ راسر فروشنده‌ مغازه‌اي‌ خالي‌ كرده‌ايد كه‌ فردي‌ منفي‌ وفاقد حس‌ همكاري‌ بوده‌ است‌؟

گزینه اول) خير، چون‌ اين‌ گونه‌ اعمال‌، مرا به‌ هيچ‌ كجانمي‌رسانند.

گزینه دوم) بله‌، به‌ دفعات‌.

گزینه سوم) خيلي‌ به‌ ندرت‌.

 

15. سومين‌ شب‌ جمعه‌ است‌ كه‌ همسايه‌ جديدديوار به‌ ديوار منزلتان‌ مهماني‌ پر سر و صدا و شلوغي‌تا نيمه‌هاي‌ شب‌ به‌ راه‌ انداخته‌ است‌. چه‌ واكنشي‌ ازخود نشان‌ مي‌دهيد؟

گزینه اول) فرداي‌ همان‌ روز به‌ طور محرمانه‌ در اين‌زمينه‌ با آنها صحبتي‌ به‌ عمل‌ مي‌آورم‌ و خواهش‌مي‌كنم‌ كه‌ در آينده‌ سر و صداي‌ مهماني‌ هايشان‌ راكاهش‌ دهند تا بتوانم‌ به‌ راحتي‌ بخوانم‌.

گزینه دوم) هر زمان‌ كه‌ سر و صداي‌ آنها به‌ اوج‌ خودش‌مي‌رسد، با عصبانيت‌ و خشم‌ هر چه‌ تمام‌، چند مشت‌به‌ ديوار مي‌كوبم‌.

گزینه سوم) با انجمن‌ محل‌ تماس‌ مي‌گيرم‌ تا ببينم‌ كه‌ آيامي‌توانم‌ به‌ منظور كاهش‌ سر و صداي‌ مهماني‌ همسايه‌جديدم‌ اقدامي‌ قانوني‌ صورت‌ دهم‌ يا نه‌.

 

16. آيا تاكنون‌، آنقدر عصباني‌ شده‌ايد كه‌ مشت‌تان‌ را به‌ سوي‌ شخصي‌ تكان‌ دهيد؟

گزینه اول) خير.

گزینه دوم) بله‌.

گزینه سوم) خير، ولي‌ نمي‌توانم‌ بگويم‌ كه‌ تحت‌ شرايطي‌خيلي‌ خاص‌ و استثنايي‌ دست‌ به‌ اين‌ عمل‌ نزنم‌.

 

17. يك‌ روز عصر كه‌ مشغول‌ تماشاي‌ تلويزيون‌هستيد، متوجه‌ مي‌شويد كه‌ سه‌ كانال‌، فيلم‌ مستندنمايش‌ مي‌دهند. كدام‌ يك‌ را انتخاب‌ مي‌كنيد؟

گزینه اول) زندگي‌ وحش‌ در آلاسكا.

گزینه دوم) بمباران‌ اتمي‌ ژاپن‌.

گزینه سوم) دوران‌ ممنوعيت‌ (سالهاي‌ 1933 - 1920 كه‌توليد و فروش‌ مشروبات‌ الكلي‌ در آمريكا ممنوع‌ بود)آمريكا.

 

18. هر چند وقت‌ يك‌ بار فحش‌ها و ناسزاهاي‌خيلي‌ ركيك‌ به‌ زبان‌ مي‌آوريد؟

گزینه اول) هرگز.

گزینه دوم) به‌ وفور.

گزینه سوم) خيلي‌ كم‌.

 

19. در مورد افرادي‌ كه‌ در جلسات‌ مشت‌ روي‌ميز مي‌كوبند، چه‌ عقيده‌اي‌ داريد؟

گزینه اول) اين‌ عمل‌ خيلي‌ بچگانه‌ است‌.

گزینه دوم) گاهي‌ اوقات‌، دست‌ زدن‌ به‌ چنين‌ اعمالي‌ براي‌به‌ كرسي‌ نشاندن‌ حرفها و متقاعد كردن‌ ديگران‌،ضروري‌ و لازم‌ است‌.

گزینه سوم) تقريبا در هيچ‌ موردي‌، اين‌ عمل‌ كمك‌ حال‌كسي‌ نيست‌ و مؤثر واقع‌ نمي‌شود.

 

20. ورزش‌ مورد علاقه‌تان‌ كدام‌ است‌؟

گزینه اول) بولينگ‌.

گزینه دوم) بوكس‌ بازي‌.

گزینه سوم) بيليارد.

 

21. تماشاي‌ كدام‌ يك‌ از آثار طنز زير، بيشترمورد علاقه‌تان‌ است‌؟

گزینه اول) سريال‌ كمدي‌.

گزینه دوم) نمايش‌ و تئاتر طنز.

گزینه سوم) فيلم‌ مضحك‌ و خنده‌دار.

 

22. وارد پاركينگ‌ عمومي‌ اتومبيل‌ مي‌شويد،اسكناسي‌ داخل‌ دستگاه‌ صدور بليط مي‌اندازيد، ولي‌اتفاقي‌ رخ‌ نمي‌دهد و چيزي‌ از داخل‌ دستگاه‌ بيرون‌نمي‌آيد. واكنش‌ آني‌ شما چه‌ خواهد بود؟

گزینه اول) چند دكمه‌ را فشار مي‌دهيد و بعد اسكناس‌ديگري‌ داخل‌ دستگاه‌ مي‌اندازيد، به‌ اين‌ اميد كه‌ اين‌مرتبه‌ دستگاه‌ به‌ كار بيفتد.

گزینه دوم) چند مرتبه‌ محكم‌ روي‌ دستگاه‌ مشت‌مي‌كوبيد.

گزینه سوم) متصدي‌ پاركينگ‌ را پيدا مي‌كنيد و از اوتوضيح‌ مي‌خواهيد.

 

23. وقتي‌ در يك‌ بازي‌ مي‌بازيد، چه‌ مي‌كنيد؟

گزینه اول) خونسرديم‌ را حفظ مي‌كنم‌ و با رويي‌ گشاده‌باختم‌ را مي‌پذيرم‌.

گزینه دوم) بداخلاق‌ و بي‌حوصله‌ مي‌شوم‌.

گزینه سوم) هيچ‌ بازنده‌اي‌ نمي‌تواند خوشحال‌ باشد، ولي‌عده‌اي‌ مي‌توانند به‌ خوبي‌ صورت‌ ظاهرشان‌ را حفظكنند.

 

24. آيا تا به‌ حال‌ به‌ خاطر برنده‌ شدن‌، به‌ تقلب‌ وكلك‌ متوسل‌ شده‌ايد؟

گزینه اول) خير.

گزینه دوم) بله‌.

گزینه سوم) شايد تا حدي‌.

 

25. كدام‌ يك‌ از گزينه‌هاي‌ زير، احساس‌ شما رانسبت‌ به‌ صحنه‌هاي‌ خشونت‌ بار فيلم‌ها، نشان‌مي‌دهد؟

گزینه اول) اگر خشونت‌ به‌ جاي‌ به‌ نمايش‌ كشيده‌ شدن‌در فيلم‌ها، به‌ طور مشروح‌ و گويا و بي‌ پرده‌ توصيف‌شود، خيلي‌ بهتر و مؤثرتر خواهد بود.

گزینه دوم) وقتي‌ اين‌ گونه‌ اعمال‌ صورت‌ مي‌گيرند، چرانبايد به‌ تصوير كشيده‌ شوند؟ از آن‌ گذشته‌، اين‌ گونه‌صحنه‌ها خيلي‌ مهيج‌ و جالب‌ هستند و لذت‌ خاصي‌ به‌افراد مي‌بخشند.

گزینه سوم) از مشاهده‌ اين‌ گونه‌ صحنه‌ها بدم‌ مي‌آيد، ولي‌چون‌ رخ‌ مي‌دهند، پس‌ بايد به‌ تصوير كشيده‌ شوند،به‌ هر حال‌ هنر بخشي‌ از واقعيات‌ زندگي‌ است‌ و زندگي‌خودش‌ يك‌ نوع‌ هنر است‌.

 جواب ها :

جواب همه سوال ها :

گزینه اول: دو امتیاز                 گزینه دوم: صفر امتیاز                 گزینه سوم: یک امتیاز

 بين‌ 40 تا 50 امتياز:

امتياز شما نمايانگر آن‌ است‌كه‌ بدون‌ ناراحت‌ كردن‌ ديگران‌، زندگيتان‌ رامي‌گذرانيد، همواره‌ دوستان‌ خوبي‌ براي‌ خودتان‌دست‌ و پا مي‌كنيد، و گاهي‌ شايد تحت‌ شرايط خاصي‌مورد زورگويي‌ و قلدري‌ قرار بگيريد و از قافله‌ عقب‌بيفتيد. پس‌ بهتر است‌ حتي‌ المقدور سفت‌ و سخت‌ترعمل‌ كنيد و در عين‌ حال‌ همان‌ فرد خونسرد و آرام‌ وجذاب‌ دوست‌ داشتني‌ باقي‌ بمانيد تا بتوانيد بسياري‌از اهداف‌ بلند پروازانه‌ و جاه‌ طلبانه‌، اميدها وآرزوهايتان‌ را شناسايي‌ كرده‌ و به‌ آنها جامه‌ عمل‌بپوشانيد.

    
    
بين‌ 25 تا 39 امتياز:

با اين‌ كه‌ در كل‌ شخصي‌پذيرا، كنش‌پذير، رام‌ و تسليم‌ هستيد، ولي‌ قادريد درمواقع‌ لازم‌ تا حدي‌ خشونت‌ حساب‌ شده‌ و كنترل‌شده‌ از خود بروز دهيد. با اين‌ كه‌ به‌ خوبي‌ ازخواسته‌هايتان‌ از زندگي‌ آگاهيد، خلق‌ و خويي‌ متعادل‌داريد و در نتيجه‌ مي‌توانيد، بدون‌ جريحه‌ دار كردن‌احساسات‌ ديگران‌ به‌ آرمان‌ها و جاه‌طلبي‌هايتان‌جامه‌ عمل‌ بپوشانيد و در عين‌ حال‌ حق‌ كسي‌ رانخوريد.

    
    
كمتر از 25 امتياز:

به‌ نظر مي‌رسد كه‌ گاهي‌ اوقات‌تحت‌ تأثير ماهيت‌ خشونت‌ بار و پرخاشگرانه‌ خودقرار مي‌گيريد. بايد نهايت‌ سعي‌ و تلاش‌ خود را به‌ كارببنديد تا همواره‌ الگوهاي‌ رفتاري‌ و واكنش‌ هايتان‌ درشرايط و موقعيت‌هاي‌ خاص‌ را مورد تجزيه‌ و تحليل‌قرار دهيد تا ببينيد كه‌ آيا شيوه‌هاي‌ ديگري‌ به‌ جزاعمال‌ زور و فشار براي‌ رسيدن‌ به‌ آرمانهايتان‌ وجوددارند يا نه‌. به‌ عنوان‌ مثال‌ به‌ كارگيري‌ سياست‌ و تدبيربه‌ جاي‌ زورگويي‌.

    هم‌ چنين‌، در صورت‌ امكان‌، وقت‌ بيشتري‌ را براي‌سرگرمي‌ها و كارها و فعاليت‌هاي‌ تفنني‌ و ذوقي‌خلاقانه‌ و تفريحات‌ شفابخش‌ مثل‌: نقاشي‌، نوشتن‌ ياباغباني‌ اختصاص‌ دهيد.


س2

در بو و جاذبه های دیدنی بازدید : 47 شنبه 16 تیر 1403 نظرات (0)

س2


>>   سفره
سفره در خواب همان است که در بيداري يعني خوان گسترده اي است که در آن نعمت هاي بسيار نهاده اند. سفره نعمت است و خير و برکت. اگر در خواب ببينيد که سفره اي بزرگ پيش روي شما گسترده اند يا سرميزي نشسته ايد که انواع غذا ها روي آن هست خواب شما خبر مي دهد که به نعمت مي رسيد ولي حق انتخاب داريد.از سفره هر کس به قدر شکمش غذا مي گيرد و مي خورد اين خواب نيز مي گويد به نعمت مي رسيد ولي به اندازه سهم خودتان حق برگزيدن داريد و بايد انتخاب کنيد. اگر ديديد سفره اي پر از غذاهاي رنگارنگ گسترده اند و شما فقط نان و پنير و سبزي گرفتيد سهم شما از نعمت ها اندک است يعني به جائي مي رسيد که امکان اين است که خيلي زياد متمتع و متنفع مي شويد اما نصيب و سهم کمي مي بريد. اگر در خواب ديديد سفره اي محقر و کوچک پيش روي شماست نعمت مختصري حاصل مي کنيد. چنانچه ببينيد که بر سفره اي نشسته اند و ديگران نيز هستند و مي خورند و مي ريزند خواب شما خبر مي دهد شما ناظر اتلاف پول و سرمايه اي خواهيد شد و کساني هستند که به نا حق چيزهائي را تصاحب مي کنند. اگر آن ها را در خواب بشناسيد در بيداري بيگانه هستند و اگر نشناسيد در بيداري آشنايان شما اين تجاوز را انجام مي دهند. اگر در خواب سفره اي چرک و کثيف ببينيد که بر آن غذاهاي نيکو نهاده اند از راه غير صحيح سود مي بريد و چنانچه سفره تميز و درخشنده باشد و غذائي کثيف بر آن نهاده باشند تعبير خلاف آن است.چنانچه سفره را بتکانيد مالي را هدر مي دهيد اگر چه چيزي در آن سفره نباشد. برخي از معبران قديمي نوشته اند تکاندن سفره بذل و کرم است. سفره گستردن براي ديگران سودرساني است و اگر کسي پيش روي شما سفره گسترد، به اندازه وسعت سفره به شما سود مي رساند و همين تعبير را دارد اگر کسي سفره را از پيش روي شما جمع کند يعني او مانع سود بردن شما مي شود. رنگ سفره بايد سفيد باشد و چنانچه رنگ هاي غير طبيعي داشته باشد نيکو نيست.


>>   سقز
سقز در خواب ياوه سرايي و بيهوده گويي و لاف زدن و فحاشي و هرزه گويي است. سقز جويدن تقليد عمل جويدن است بي آنکه چيزي خورده باشيم و حتي از اين کار بيهوده سودي عايدمان گردد و چه بسا زيان بخش نيز باشد چرا که خستگي آرواره ها را موجب مي گردد. ياوه سرايي و بيهوده گويي نيز همين حال را دارد. سودي عايد گوينده نمي کند و زيان نيز مي آورد. چنانچه در خواب ببينيد سقز يا آدامس مي جويد دروغ خواهيد گفت، لاف مي زنيد. اگر ديديد در حضور شما ديگري سقز يا آدامس مي جود دروغ و ياوه خواهيد شنيد و چنانچه سقز و آدامس جويدن او صدا هم داشت دروغگويي او موجب زيان شما مي شود. چنانچه در خواب ببينيد کسي به شما سقز يا آدامس مي دهد موردي پيش مي آيد که شخصي شما را به گفتن دروغ و ياوه تحريک و تحريص مي کند. اگر در خواب ديديد سقز و آدامس در دهان داريد و آن را فرو برديد و قورت داديد پشيمان و نادم خواهيد شد و البته اين ندامت به دنبال دروغ گفتن اتفاق مي افتد. خريدن آدامس يا سقز و داشتن آن تعبير يکسان دارد ولي گرفتن آن از ديگري متفاوت است. دادن آن نيز تحريک و دعوت به دروغ گويي و لاف زدن است.


>>   سقف
اگر در خواب ببينيد که زير سقفي مرتفع و محکم نشسته ايد خوب است زيرا خواب شما مي گويد که امنيت و فراغت مي يابيد و از گزند بلا ها و آسيب خطرها در امان خواهيد بود. اگر در خواب ببينيد که سقفي که زير آن نشسته ايد شکسته است که طبعا اين از آينده غير مطمئني خبر مي دهد بخصوص اگر در عالم خواب با ديدن سقف لرزان و شکسته دچار وحشت شديد. در تعبير خواب حکم اين است که اين وحشت عينا به بيداري شما انتقال مي يابد. اگر در خواب ديديد که سقف روي سر شما خراب شد به هيچ وجه خوب نيست. اگر ديديد که سقف مي زنيد و خودتان سازنده سقف هستيد به شخص بزرگي خدمت مي کنيد و اين خدمت قابل توجه است تا جائي که مورد تشويق واقع مي شويد.


>>   سگ
سگ اگر آشنا باشد حمايتگر و دوست است و چنان چه نا آشنا و بيگانه باشد خطرناک و مزاحم. در خواب نيز عينا همين حالت پيش مي آيد.چنانچه در روياي خود سگي ديديد که مطيع و رام است و به دنبالتان مي آيد و سخن و اشارات شما را مي فهمد امنيت داريد و خواب شما خبر مي دهد که آسيب نمي بينيد و دوستي از شما حمايت مي کند و اگر دوست نزديکي داريد مي توانيد به او اعتماد کلي داشته باشيد زيرا سگ آشنا و مطيع و آرام دوست تعبير مي شود. چنان چه در خواب سگي ببينيد که بيگانه است و او را نديده ايد و نمي شناسيد بايد نگران اطرافيان خويش باشيد چرا که احتمالا نسبت به شما حسن نيت ندارند. اگر سگ بيگانه بود و به شما حمله کرد خواب شما مي گويد دشمني پست و دون و آزار رساننده در کمين شما است که لازم است از او حريم بگريزيدو دور بمانيد. صداي سگ بدگوئي و سياست و فحش و ناسزا است و چنان چه در خواب صداي سگي را بشنويد ولي سگ را نبينيد نشان آن است که از شما بد مي گويند، غيبت مي کنند و توطئه ترتيب مي دهند. سگ اگر آشنا و رام باشد و بانگ و صدا راه بيندازد فحش و ناسزا است و خواب شما مي گويد با يک نفر برخوردي نا مطلوب خواهيد داشت که او نسبت به شما سخنان زشت مي گويد و دشنام مي دهد. ابن سيرين نوشته سگ ماده زني دون همت و پست است ولي تشخيص نر و مادگي سگ در خواب امکان ندارد مگر اين که ذهن ما آن را گواهي دهد يا سگ، توله همراه داشته باشد. به هر حال اگر سگي ماده در خواب به شما حمله کرد بايد خود را از خطر زني فرومايه حفظ کنيد که او زني است آزار رساننده و خطرناک. حمله سگ در خواب ميمون نيست ولي بيشتر اهميت آن منوط است به مهابت سگ. سگ اگر بزرگ و درنده و موحش باشد دشمني است قوي پنجه و بسيار خطرناک ولي اگر سگ ضعيف و کوچک باشد دشمني است ناتوان که قادر نيست آزار برساند مثل سگ هاي زينتي و کوچک که عده اي در خانه ها نگه مي دارند. ديدن اين نوع سگ در خواب خطري را خبر نمي دهد. اگر در خواب ببينيد سگي را به ريسمان و زنجير بسته ايد و همراه مي بريد با کسي دوستي و موانست مي کنيد که در شان شما نيست. به ريسمان بستن و قلاده انداختن سگ نشان چيرگي بر دشمن نيست بل که تحصيل الفت است با شخصي دون و فرومايه و کثيف و چنان چه آن سگ ماده باشد خواب شما مي گويد زني پليد در مسير شما قرار مي گيرد که بر او رغبت پيدا مي کنيد. اگر در خواب ببينيد که به سگ غذا مي دهيد از غم و غصه فراغت حاصل مي کنيد و اگر سگ طعمه اي را از دست شما قاپيد و ربود و خورد زيان مالي متوجه شما مي شود و روي کيد و فريب مالي را از شما مي ربايد و چنان چه آن سگ ماده باشد زني شما را گول مي زند و پولي را از چنگتان به در مي برد. اگر در خواب ببينيد که سگي در خانه خود داريد ( به شرطي که در بيداري سگ نداشته باشيد) کسي در خانه شما هست که صداقت ندارد و باز هم اگر آن سگ ماده باشد و بدانيد که سگ ماده را نگهداري مي کنيد زني از نزديکانتان به شما راست نمي گويد و همين زن اگر مهلت و فرصت بيابد خيانت هم مي کند. اگر در خواب ببينيد که سگي از شما ترسيد و گريخت کسي را که دوست نداريد از خويشتن مي رانيد ولي ممکن است آن شخص هر کس هست شما را دوست داشته باشد زيرا وفاداري سگ مشهور است. اگر سگي را در خواب از خود رانديد و آن سگ به ضعف و زبوني نزد شما بازگشت نيکو است چون خواب شما مي گويد در امري اشتباه مي کنيد ولي سود شما در آن است که خلاف ميل خود رفتار کنيد. در اين حالت ضعفي که سگ در خواب شما نشان مي دهد مبشر پيروزي است در بيداري. اگر ديديد سگ هاي زيادي گرد شما را گرفته اند در جمعي وارد مي شويد که بين آن ها بيگانه هستيد. آن ها شما را نمي پزيرند و با بد بيني به شما نگاه مي کنند شما هم از ايشان بيمناک هستيد و اعتماد نداريد. به هر حال روابط مطلوبي نخواهيد داشت. اما اگر در چنين حالتي سگ ها به شما حمله کنند به هيچ وجه خوب نيست. سگ شکاري دوستي است پست که خدمت مي کند و دنائت خود را نمي تواند پنهان نگه دارد و از بين ببرد. اگر در خواب ببينيد که سگي براي شما چيزي به دهان گرفت و آورد خوب است چون سودي عايدتان مي شود. معبران غربي در مورد سگ تعابير ديگري دارند که کلا با تعابير معبران اسلامي و شرقي متفاوتند. اين تفاوت از آن جا ناشي مي شود که برداشت، نسبت به سگ با روابطي که آن ها با سگ دارند، فرق مي کند. اين را در مقدمه نيز نوشتم که برداشت ما نسبت به اشخاص و حيوانات و اشيا در تعابير اثر مي گذارد. غربي ها سگ را بهترين دوست انسان مي دانند لذا در خواب نامه هاي غربي سگ دوست صميمي و حامي قدرتمند و وفادار معرفي شده در حالتي که ما سگ را از حيوانات نجس و پليد و آلوده مي دانيم . آن ها دهان سگ را مي بوسند در حالي که ما دهان سگ را کثيف مي شناسيم و چنان چه سگ به ظرفي دهان بزند هفت بار آن را با خاک م


>>   سماق
سماق مکيدن در اصطلاح حسرت خوردن است و در خواب نيز همين تعبير را دارد. اگر در خواب ببينيم که سماق مي خوريم در آينده حسرت چيزي را خواهيم داشت که تحصيل آن دشوار مي باشد و شايد غير ممکن و اگر سماقي که در خواب مي خوريم ترش باشد و ترشي آن را حس کنيم گرفتار مشکلات همراه غم و رنج مي شويم. از کرماني نقل شده که خوردن سماق در خواب دشمني و خصومت و لجاج و عناد است و اگر بيننده خواب ببيند که سماق مي خورد با کسي بحث و گفتگو مي کند و به زباني ديگر دعواي لفظي خواهد داشت. خوردن غذايي که سماق در آن چاشني کرده باشد تعبير چاشني ها و سماق را دارد. اگر ببينيد آش مي خوريد که سماق با آن آميخته باشد مالي نصيب شما مي شود که غم و نگراني و حسرت مي آورد. غرس نهال سماق اقدام به کاري است که غم و رنج و ابتلاي طولاني دارد.


>>   سمنو
سمنو شيره جوشانده جوانه گندم است. پختن سمنو اقدام به کار نيکي است که هم سود آن به بيننده خواب مي رسد و هم عايد ديگران مي شود و به خصوص همراه خويش روزي حلال و معاش پاک مي آورد. اگر از کسي سمنو گرفتيد او شما را نعمت مي دهد و اگر شما به کسي در خواب سمنو داديد از جانب شما به او نعمت مي رسد. فقط وقتي خوب نيست که سمنو رنگ يا عطر و بوي طبيعي نداشته باشد. مثلا اگر سمنو بپزند يا ظرفي سمنو داشته باشيد و ملاحظه کنيد که سمنوي شما سرخ يا سبز و آبي و يا زرد است خوب نيست، در حالتي که سمنو بايد شکلاتي رنگ باشد در چنين صورتي غم و رنج و اندوه مي رسد. عطر و بوي غير معمول نيز همين تعبير را دارد.


>>   سمور
سمور تعبير خز و راسو و جانوران جونده ديگر از اين نوع را دارد. معبران قديمي نوشته اند که سمور در خواب هاي ما مردي است کافر. منظور از کافر مردي است خشن و کج خو و ستمگر يعني درست خلاف تعبيري که براي مسلمانان و مسلماني مي شود. تعريف بالا در صورتي است که يک زن در خواب سمور ببيند و چنانچه يک مرد، سموري در خواب ببيند زني است با خصوصيات و مشخصات ذکر شده در بالا که با هيچ محبتي انس نمي گيرد. ديدن پوست سمور در خواب مال و دارايي است و چنانچه در خواب ببينيد که از پوست سمور به لباس خود دوخته و آن را زينت کرده ايد يا اينکه کلاهي از پوست سمور داريد مالي نصيب شما مي شود که صاحب اول آن انساني ستمگر و کج خو و خشن بوده است. اگر ببينيد که سموري در خانه يا باغ يا زير ديوار شما لانه کرده و بچه نهاده خوب نيست چرا که از فتنه و بلا خبر مي دهد. اگر در خواب ببينيد سموري هست و شما او را دنبال مي کنيد و او همچنان مي گريزد نيکو است زيرا خواب شما مي گويد با انسان مزوري در مي افتيد که در نتيجه پيروز مي شويد و او از شما مي گريزد و منهدم مي شود.


>>   سنبل
ديدن سنبل در خواب ميمنت و نکويي دارد به خصوص اگر نهال آن به گل نشسته و گلي تازه و با طراوت و خوش رنگ داشته باشد. سنبل را زينت هفت سين مي کنند همين سنت در ذهن ما اثري نيکو مي نهد که چون گل سنبل را در روياها ببينيم به نشاط و طراوت و تازگي حيات ربط مي دهيم و اصولا ديدن سنبل در خواب مبتني بر همين زمينه ذهني است. در قديم سنبل را خشک مي کردند و در آتش مي افکندند، مانند اسفند و کندر لذا معبران نوشته اند که سنبل خشک در روياهاي ما تعبير خوشي ندارد و اين به خاطر ارتباطي است که مالا با آتش مي يافت ولي امروز که سوزاندن و به آتش افکندن سنبل خشک متداول نيست تعبير فوق را جايز نمي شمريم و تنها سنبل پژمرده را نشاني از اندوه مختصر تلقي مي کنيم. به هر طريق ديدن سنبل در خواب خوب است چه خودتان کاشته باشيد و چه از ديگران بگيريد و رنگ هاي ديگر سنبل از زرد و بنفش بهتر است.


>>   سنجاب
سنجاب زني است مکار و محيل و فريبکار که در عين زيبايي و صباحت منظر مي فريبد و مي گريزد. دزد هم هست يعني هر بار که در مسير شما قرار بگيرد چيزي از بيننده خواب مي دزدد و مي رود و باز پس از چندي ظاهر مي شود. اين تعبير براي روياي مرداني است که در خواب سنجاب ببينند ولي اگر زني در خواب سنجاب ببيند دو حالت دارد. يا يک رقيب احساسي و عاطفي است يا مردي است که بيشتر از آنچه حضور دارد وقت خود را در غيبت مي گذراند. پوست سنجاب مال و خواسته است ديدن پوست سنجاب در خواب همان تعبير را دارد که براي سمور و خز گفتيم.


>>   سنجاق
سنجاق دوست مهربان يار شفيق و رفيق خوبي است که شما براي او ارزش زياد قائل نيستيد اما وجودش براي شما بسيار مغتنم است. او با وجود خردي و حقارت کارهاي بزرگ انجام مي دهد و در سختي ها و مشقات به ياري شما مي شتابد و موثر واقع مي شود. سنجاق ته گرد زني است که هم در خانه کار مي کند و هم در خارج خانه فعاليت دارد، اين گونه زنان در بيرون خانه چون مردان فعال هستند و به محض بازگشت به خانه زن مي شوند و مديريت و دل سوزي خانواده را متحمل مي گردند و براي فرزندانشان مادر هستند. سنجاق سينه زني است کاردان و در عين حال بسيار زيبا. سنجاق قفلي زن خدمتکاري است که همه کارهاي خانه با او است ولي ديده نمي شود. سنجاق سر خانمي است مغرور و خود خواه که فقط به جاه و مقام خويش مي انديشد و هيچ هنري از او مشاهده نمي شود. گم شدن سنجاق به معني از دست دادن همان کسي است که تعبير سنجاق به او بر مي گردد و به معني معلق ماندن کارهائي است که او مي توانست انجام دهد.


>>   سنجد
سنجد در خواب هاي ما اشاره به مال و خواسته اي است کم بها اما مفيد فايده که با رنج و زحمت حاصل مي شود و سود بردن از آن نيز بدون دغدغه ميسر نيست ليکن مالي است حلال و طيب که داشتن آن به صلاح است و تلاش در جهت تهيه آن هم مقرون به مصلحت بيننده خواب. اگر در خواب ديديد که سنجد مي خوريد و طعم آن شيرين است همان تعبير را دارد که گفتم ولي اگر طعم آن مطلوب شما قرار نگرفت و در شما کراهت پديد آورد نيکو نيست و خواب شما مي گويد چيزي که به دست مي آوريد موجب ملال و اندوه شما مي شود. اگر در خواب ببينيد که سنجد از زير درخت يا روي زمين جمع مي کنيد پولي به دستتان مي رسد که اندک است. متفرق است و مجموع نيست. هر دانه سنجد را معبران به سکه اي تعبير کرده اند و به هر حال اگر هر سنجد در خواب ما يک سکه نباشد بايد پراکندگي و تفرق پول را قبول داشته باشيم. ديدن سنجد در خواب بد نيست مگر اينکه طعم و مزه ناخوشايند داشته باشد و شما در خواب از خوردن آن خشنود نشويد.


>>   سندان
سندان اشاره به مردي است قوي و متکي به خود و با اراده که بيننده خواب مي تواند به ياري او بسياري از سختي ها را از بين ببرد و بر مشکلات پيروز شود. ابن سيرين نوشته: سندان به خواب، رئيس و بزرگ است و اگر بيننده خواب ببيند سندان فراگرفت يا کسي به او داد که مهلک او شد دليل کند که از بزرگي خير و منفعت يابد. تعبير ديدن سندان در خواب در واقع همين است زيرا سندان نشان استحکام و قوت است و در عين حال کسي است که با هيچ نيرويي نمي توان بر او چيره شد و هيچ ضربتي هر قدر ملک او را از پاي در نمي افکند. اگر در خواب ببينيد که سندان داريد و آن سندان به شما تعلق دارد با شخصيتي مقتدر آن طور که گفته شد برخورد خواهيد کرد و او شما را مورد حمايت و عنايت قرار مي دهد ولي اگر ديديد سنداني داريد که به شما متعلق نيست سر و کارتان با چنين مردي مي افتد که از او سودي نمي بريد و عنايتي به شما ندارد. اگر در خواب ديديد سنداني هست که شما بر روي آن کار مي کنيد و آهن تفته مي کوبيد مشکلات خود را با کسي در ميان مي نهيد که او قدرت تسهيل مشکلات شما را دارد.


>>   سنگ
در مورد سنگ معبران قديمي زياد نوشته اند اما بيشتر جنبه کلي دارد در حالي که چون سنگ اشکال و انواع مختلف مي تواند داشته باشد در خواب هاي ما تعابير متفاوتي مي يابند. يک وقت سنگ به صورت قلوه سنگ است که در مسير شما افتاده. اين قلوه سنگ تعبير کلي سنگ را نمي تواند داشته باشد چون در پيمودن راه براي شما مانع به وجود مي آورد و به پاي شما مي خورد و گاه انگشت شما را مي آزارد. اين نوع قلوه سنگ ها مشکلات هستند. مشکلاتي که در راه پيشرفت کارهايتان پيش مي آيد و اهميت آن بستگي به تعدادشان دارد نه بزرگي و کوچکي جثه قلوه سنگ ها. اگر در خواب ديديد که پياده يا سوار بر اسب و يا اتومبيل به راهي اين چنين سنگلاخ مي رويد خودتان مي توانيد تشخيص دهيد که قلوه سنگ ها مشکلات و موانع هستند. چنانچه چند سنگ و دست اندازکوچک باشد به زودي بر مشکلات و موانع چيره مي گرديد و توفيق حاصل مي کنيد اما اگر راه زيادي اين چنين پر از قلوه سنگ بود زحمت شما در آينده زياد است. اگر در خواب ديواري از سنگ ببينيد چند حالت دارد اگر ديوار سنگي پي يک بنا باشد استحکام وقدرت است. اگر در راه يا مثلا در آستانه در ورودي محلي باشد که هميشه از آن جا عبور مي کرديد مشکل بزرگي است که پيروزي و چيرگي بر آن دشوار مي باشد. اگر ديوار سنگي داراي زينت و نقش باشد و در خواب ببينيد که نقش هاي روي ديوار سنگي توجه شما را جلب کرده فريب و گمراهي است و انحراف از راه راست است. اگر در خواب ببينيد که سنگ براي بنا و ساختمان خريده ايد نشان آن است که از عواملي متعدد اما يکسان براي تقويت کارهاي خود سود مي بريد و چيزهائي پيدا مي شوند که مي توانند در تقويت موقعيت اجتماعي شما موثر و مفيد واقع شوند. اگر در خواب ببينيد سنگ ريزه جمع مي کنيد مالي با زحمت و تلاش به دست مي آوريد و اگر ببينيد سنگ ريزه از ته چشمه يا کاريز بر مي داريد مالي با کيد و تزوير تحصيل مي کنيد.


>>   سه تار
سه تار کلا ساز شادي نيست. سه تار ساز غربت، ساز تنهايي و ساز غم است و ديدنش در خواب همين سه چيز را به تعبير مي آورد. اگر در خواب ببينيد سه تار داريد و در بيداري و در بيداري اصلا اهل موسيقي نباشيد نشان آن است که موجبي براي غمگين شدن پيدا مي کنيد. اگر ببينيد سه تار مي زنيد کاري مي کنيد که هم براي خودتان غم مي آورد و هم براي ديگران. داشتن سه تار شکسته مصيبت و فتنه و بلا و اندوه بزرگ است و چنانچه بيننده خواب ببيند سه تاري دارد که شکسته بلاي براي او مي رسد و اگر بيننده خواب نسبت به موسيقي داراي اهليت باشد فقط شکست در کار و شغل و حرفه است. تعبيري که نوشته شد براي کساني است که با موسيقي سر و کار ندارند. اگر در خواب ببينيد که ديگري سه تار مي زند و شما گوش مي دهيد براي شما غمي فرا مي رسد ولي اگر صداي سه تار را شنيديد و زننده آن را نديديد خبري مي رسد که خوشحال کننده نيست و موجب تاثر شما مي شود. خريدن و گرفتن سه تار ارتکاب گناه است.


>>   سهره
سهره در خواب همسايه يا دوستي است که زحمت مي آفريند و به خصوص زياد دروغ مي گويد. اصولا سهره بلبل بي اصل است. اگر در خواب ببينيد که سهرگان زيادي در خانه شما جمع شده و روي شاخه هاي درخت فراهم آمده اند و صدا مي کنند خواب شما خبر مي دهد که مردم درباره خود و کارهايتان حرف مي زنند يا دروغ مي گويند و شايعه به وجود مي آورند. ار سهره اي داشتيد که در خواب ديديد آن را گم کرده ايد بايد ببينيد که از گم کردن آن سهره چقدر اندوهگين مي شويد. چنانچه زياد غصه دار شديد و تاسف خورديد آن دوست خيلي نزديک است و عزيز ولي اگر زياد متاثر نشديد که سهره خود را از دست داده ايد دوست از دست رفته نزديک نيست. گم کردن سهره در خواب گوياي تاسف است نه زيان مالي. اگر در رويا ببينيد که سهره اي داريد که در قفس افکنده و قفس را در خانه خود نگه داشته ايد گوياي دو چيز مي تواند باشد. يا نوعي کار بيهوده و بي ثمر انجام مي دهيد يا زني بي اصل و نسب در زندگي شما پيدا مي شود که شما به او الفت مي گيريد.اين بيشتر اتفاق مي افتد اگر در خواب حس کنيد که سهره درون قفس شما ماده است. اگر در خواب ديديد که به سهره اي دانه مي دهيد به کسي اطعام و اکرام مي کنيد که قدر نمي داند و شما نيز از اين کار سودي نمي بريد. اگر ديديد که کسي سهره اي در خواب به شما داد شخصي به شما خدمت مي کند و اگر شما به کسي سهره داديد تعبير همين است.


>>   سوت
سوت در خواب هاي ما خدمتکار است پر غلغله و خروش يا کارمندي است که کار نمي کند ولي ادعاي زياد و مزاحمت بسيار دارد. در واقع کسي است که احتمالا يک بار در سال کاري به او ارجاع مي شود اما زحمت و سرو صداي او خيلي بيش از کساني است که فعالانه تلاش و کار مي کنند. چنانچه در خواب ببينيد سوت داريد يا کسي به شما داده يا از دکان خريده ايد در بيداري با چنين شخصي رو به رو خواهيد شد. صداي سوت اگر بلند و گوشخراش باشد خبر بد است. خبري است ناخوشايند و ناگهاني که به شما مي دهند و موجب تکدر و ملال خاطرتان مي گردند ولي ار صداي سوت ضعيف باشد بدگويي و غيبت است که پشت سر شما مي کنند. اگر در خواب ببينيد که خودتان سوت مي زنيد و اين کار را با دهان و لب خود انجام مي دهيد دروغ خواهيد گفت يا سخني زشت بر زبان خواهيد آورد که مستوجب ملامت و شماتت مي شويد. اگر سوت را با وسيله اي انجام داديد و خود شما عامل سوت زدن بوديد در گناه مشترک خواهيد بود.


>>   سوراخ
سوراخ مجهول است. هيچکس نمي تواند درون سوراخ را ببيند هر چند از وجود سوراخ مطلع باشد. ديدن سوراخ در خواب هاي ما رازي است که پيش روي ما قرار مي گيرد ولي همان طور که سوراخ ها مي توانند متفاوت باشند تعبير هم گوناگون هستند. اگر در خواب ببينيد که بر ديواري سوراخ پديد آمده که نمي دانيد پشت آن ديوار چيست و کجاست و کدامين خانه قرار گرفته با مشکلي پيچيده و اسرار آميز روبه رو مي شويد.اگر ديديد از سوراخي چيزي بيرون مي آوريد يا درون سوراخي مي کاويد در آينده براي رسيدن به هدفي تلاش خواهيد کرد و اگر از آن چيزي را بيرون آورديد رازي را کشف مي کنيد يا مجهولي را روشن مي نمائيد که بستگي مي يابد به آن چه که از سوراخ بيرون مي آوريد. اگر چيزي که بيرون مي آوريد مطلوب و خوشايند باشد پيروزي حاصل مي کنيد و اگر نا مطلوب و مکروه باشد ملول و غم زده مي شويد. يا مالي به دست مي آوريد يا چيزي از دست مي دهيد. بزرگي سوراخ تناسب معکوس دارد با مجهول. يعني اگر سوراخي بزرگ ديديد با مجهول کوچک تري روبه رو مي شويد و اگر سوراخ ريز و تنگ بود مجهول بزرگتر و پيچيده تر است. اگر ديديد در اتاق يا خانه شما سوراخي پديد آمده که قبلا وجود نداشته است کسي از راز شما آگاه مي شود و اگر آن سوراخ را در خانه ديگران ديديد شما از راز ديگر افراد آگاه مي شويد و در واقع فضولي مي کنيد. سوراخ کردن چوب استيلا بر غم و سوراخ کردن آهن استيلا بر مشکل است. اگر سوراخ در کوه باشد و شما از آن بيمناک باشيد امنيت مي يابيد و بزرگي از شما حمايت مي کند اگر از آن سوراخ بيمي نداشته باشيد بيمناک مي شويد و کسي شما را مي ترساند. اگر در خواب ببينيد که شکم يا شلوارتان سوراخ شده با همسرتان اختلاف پيدا مي کنيد و اگر ببينيد جائي از بدنتان سوراخ شده زيان مي بينيد و به مقدار خوني که از سوراخ مي رود مالتان را از دست مي دهيد.


>>   سوزن
خود سوزن کاربرد و تنفيذ است. اگر در خواب ببينيد که سوزن يا سوزن هايي داريد در واقع خواب شما مي گويد امکانات متعددي در اختيارتان قرار مي گيرد که کارها را پيش ببريد و موفق باشيد. اگر در خواب ببينيد که با سوزن مي دوزيد به خصوص اگر مشاهده کنيد که دو قطعه را به هم وصل مي کنيد امور متفرق خويش را سر و سامان مي بخشيد و کاري را بر روال مطلوب انجام مي دهيد. به خصوص اگر با سوزن پارچه هاي ناهمرنگ را به هم بدوزيد. خياط و خياطي با در دست داشتن سوزن تعبيري متفاوت دارد. تعبير ذکر شده در بالا وقتي صادق است که سوزن محور خواب شما باشد. اگر ديديد سوزن به کسي داديد امکان و سهولت براي ديگران فراهم مي آوريد و اگر ديديد سوزن از کسي گرفتيد کمک مي طلبيد و به شما ياري مي شود. در دست داشتن يا داشتن سوزن بدون سوراخ رو به رو شدن با مشکلي بزرگ و غير قابل حل است. سوزن بدون سوراخ مشکلي است که در اثر فتنه و نيرنگ و تزوير ديگري پديد آمده و وبال آن دامن بيننده خواب را گرفته باشد. چنانچه در خواب ببينيد سوزني را گم کرده ايد و به دنبالش مي گمرديد زيان مي کنيد و امکاناتي را از دست مي دهيد. گم کردن سوزن و جستجو براي يافتن آن در خواب خوب نيست. اگر ببينيد سوزن را به جايي فرو مي کنيد بدون اينکه قصد دوختن داشته باشيد کنجکاوي و فضولي است. اگر در خواب ببينيد سوزن را به جانداري فرو مي کنيد خواب شما مي گويد از طرف شما به ديگران آسيب مي رسد و شما باعث رنج و اندوه مي شويد. اگر در خواب ببينيد که سوزن را به ماکول فرو مي بريد مثل هندوانه، خربزه، هويج يا همه چيزهاي خوردني ديگر خواب شما از خرابکاري و زيان رساني خبر مي دهد و نشان اين است که شما به ديگران زيان مالي وارد مي کنيد.


>>   سوسمار
سوسمار جانور بومي ايران نيست وآن چه در خواب نامه ها درباره اين جانور کريه نوشته شده مطالبي است که از زبان عربي به فارسي برگردانده يا ريشه عربي دارد. گفته اند که اعراب قديم گوشت سوسمار را مي خورده اند به همين علت گوشت سوسمار را در رديف گوشت هاي ماکول ديگر آورده و چيزهائي درباره آن نوشته اند ولي براي ما چنين نيست و ديدن سوسمار کراهت دارد چه رسد به خوردن گوشت آن که حتي تصورش به ذهن ما نمي آيد. کرماني عليه الرحمه نوشته (سوسمار مردي است عرب و بياباني) اين تعبير ناشي از همان القا باورهاي جاهليت اعراب است که متاسفانه در اسلام نيز ماند. در حالي که شرع مقدس اسلام خوردن گوشت سوسمار را منع کرده است ليکن تعابيري که درباره سوسمار شده باقي مانده اند. سوسمار دشمن بياباني است و بسيار خطرناک. اين خطري است که نه در شهر بل که در بيابان و بيرون شهربيننده خواب را تهديد مي کند. اگر کسي در خواب سوسمار يا بز مچه ببيند و مشاهده کند که از طرف اين جانور مورد تهديد قرار گرفت و ترسيد و گريخت خطري در خارج از محدوده شهر او را به خود مي خواند و انتظارش را مي کشد. چنين شخصي اگر راننده است و رانندگي مي کند بهتر است چندي از شهر خارج نشود يا اگر کسي بزمچه يا سوسمار در خواب ببيند خوب است مدتي از اقدام به مسافرت خودداري کند. البته بايد توجه داشت که سوسمار و بزمچه بياباني هستند و با تمساح که آبي است متفاوت مي باشند. تمساح که در آب زندگي مي کند و شکار خود را نيز در آب هاي کم عمق مي يابد تعبيري ديگر دارد.


>>   سوسن
سوسن گل اشک و گريستن است. نهال سوسن در تعبير کلي زن است و گل هاي اين نهال با همه خوبي و زيبايي و طراوت که دارند رنج هايي هستند که زن براي بيننده خواب به وجود مي آورد. اگر در خواب ببينيد که در باغچه خانه شما يک نهال سوسن روئيده يا خودتان آن را کاشته ايد زني غمگين در مسير زندگي شما قرار مي گيرد و چنانچه ببينيد که اين نهال گل دارد آن زن شما را در غم هاي خويش شريک مي کند يا غم هاي تازه اي براي شما ايجاد مي نمايد. سوسن غالبا کبود است و اين گل با رنگ کبود به هيچ وجه در خواب خوش يمن نيست. البته بايد توجه داشت که سوسن کبود عزا و مصيبت ندارد اما غم دارد و بيننده خواب را به گريستن وا مي دارد. سوسن سفيد در خواب بهتر است. اگر در خواب ببينيد که گل سوسن به کسي هديه مي دهيد غمي براي او فراهم مي کنيد. اگر مردي گل سوسن به همسرش بدهد او را مي آزارد و مي گرياند و شايد طلاق مي دهد. اگر زني گل سوسن به شوهرش بدهد به او دروغ مي گويد و معبران نوشته اند بين آنها طلاق و جدايي مي افتد.


>>   سوسک
سوسک تعبير ديگر حشرات را دارد و آن دشمني است ضعيف و پست و حقير که زحمت مي آفريند و در شما کراهت و اشمئزاز به وجود مي آورد. کشتن سوسک رفع زحمت است و ايجاد خوش دلي و پيروزي و چيرگي بر دشمن اگر چه ضعيف و ناتوان باشد. ديدن سوسک هاي زياد تشويش و نگراني است به خصوص اگر در خانه خودتان باشد.


>>   سوهان
سوهان دو نوع است. اول سوهان شيريني که بيشتر محصول شهر مذهبي قم است و سوغات به شهرهاي ديگر مي برند. سوهان شيريني در خواب هاي ما تعبير شيريني هاي ديگر را دارد به اضافه اين که زيارت اماکن مقدسه را به بيننده خواب نويد مي دهد. به خصوص اگر بيننده خواب در خواب سوهان داشته باشد از ذهنش بگذرد يا به او بگويند که آن سوهان قمي است. تداعي کلمه قم در ذهن بيننده خواب ـ اگر مسلمان و شيعه باشد ـ زيارت را نويد مي دهد. دوم سوهان فلزي است که براي تراشيدن چوب و آهن از آن استفاده مي کنند. ديدن سوهان فلزي در خواب طمع و آزار است. سودجويي و خودخوري و آزار ديدن و آزار رسانيدن در مسير سودجويي. اگر در خواب ببينيد که ديگري سوهان مي کشد او تبذيل يا اسراف مي کند و مالي را هدر مي دهد. اگر آنچه را که او با سوهان مي سايد متعلق به شما باشد به مال شما تجاوز و تعدي مي شود و اگر آن چيز متعلق به ما نباشد کلا گوياي اسراف و تبذيل است. بخشيدن بدون يا با نيت خير و در نتيجه از دست دادن مالي که موجود مي باشد. اگر در خواب ببينيد خودتان سوهان مي کشيد مي دانيد که سوهان خراشه و براده هايي را موجب مي شود که اين ريزه ها از دو طرف به زمين مي ريزند. قسمت پيش پاي کسي که سوهان مي کشد و بخشي دور از عامل سوهان کشيدن. در علم تعبير آنچه پيش شما ريخته مي شود سودجويي تاويل مي گردد و آنچه دور از شما پاشيده مي شود بخشيدن يا اسراف. حال اگر در خواب ببينيد که سوهان مي کشيد بايد دقت کنيد که تراشه و براده ها پيش پاي خودتان ريخته مي شود يا دور از شما. با توجه به تعريفي که شد تشخيص سودجويي و اسراف آسان است. داشتن سوهان خود خوري و غم است و شکستن سوهان در خواب نيکو است.


>>   سيب
بعضي از معبران سيب را مال و خواسته تعبير کرده اند اما اين درست نمي تواند باشد زيرا خوردن سيب به تنهائي جواب گوي نياز غذائي انسان نيست و بيشتر جنبه تفنني دارد. ديدن سيب سبز در خواب بهتر از سيب سرخ است و سيب سرخ بهتر از سيب سفيد و سيب سفيد بهتر از سيب زرد که سيب زرد رنجوري و بيماري را خبر مي دهد سيب سرخ هيجان و نشاط را خبر مي دهد. سيب سبز خير و برکت و نعمت است. سيب سفيد از يافتن سود بشارت دارد. نوشته اند سيب سرخ دختر است و سيب سفيد پسر. اين بستگي به نيت و همت بيننده خواب دارد و منوط به اين است که چه آرزوئي را در دل مي پروراند چرا که سيب به همان نيت او پاسخ مي دهد. به هر حال ديدن سيب سالم در خواب نيکو است.


>>   سير
سير مال حرام است و بدنامي و شهرت و آوازه بد. چنانچه در خواب ببينيد مقداري سير داريد به همان مقدار مال حرام به چنگ مي آوريد که موجب بدنامي شما مي شود و همه از آن مطلع مي گردند و شما نمي توانيد خطائي را که مرتکب شده ايد پنهان کنيد. شخصي به خانم آتيانوس گفت: در خواب ديدم شخصي يک شيشه سير ترشي هفت ساله براي من آورد من شيشه سير ترشي را در آشپزخانه گذاشتم ولي بوي آن همه جاي خانه را پر کرده بود. خانم آيتانوس به او گفت: رشوه گرفته اي و با آن پول حرام اسباب و لوازم خانه خريده اي و عمل تو طوري است که هر کس وارد خانه ات مي شود در اولين نظر مي فهمد تو پول مفت و باد آورده به دست آورده اي. خوردن سير غم و اندوهي است که از خوردن و داشتن مال حرام عارض بيننده خواب مي شود.


>>   سيرابي
ديدن سيرابي در خواب نيکو است به خصوص اگر بيننده خواب بيمار باشد و تعبير آن شفا از بيماري و نجات از رنجوري است. سيرابي معده نشخوار کنندگان حلال گوشت است و ديدن آن در خواب نشان سود و نفع است. سيرابي پخته ديدن به خواب بهتر از سيرابي نپخته است و خالي و بدون سرگين بهتر است زيرا نوشته اند سيرابي کثيف و پر از سرگين مال حرام است.


>>   سيرک
امروز سيرک يک موضوع مهجور و متروک است. در مشرق زمين و در کشورهاي آسيائي اصولا سيرک نبوده و نيست. گه گاه يک دسته از بندبازان و بازيگران همراه چند دلقک و معدودي حيوان رنجور و گرسنه به اين قسمت از جهان مي آمدند و به نام سيرک چند شب مردم را سرگرم و سرکيسه مي کردند و به راه خود ادامه مي دادند و مي رفتند. تا آنجا که من به خاطر دارم در ايران شايد پنج بار سيرک آمده باشد ولي در کشورهاي اروپائي و امريکايي سيرک بسيار متداول بوده و روزگاري سيرک بازان از شهرت و اعتبار و درآمد خوبي برخوردار بودند. اينک در اروپا و امريکا نيز سيرک وجود ندارد و اگر هم باشد زياد مطرح و محل اعتنا نيست زيرا تلويزيون جاي آن را گرفته و مردم جهان را از ديدن سيرک بي نياز کرده است. تلويزيون به خيلي از چيزها نقطه پايان نهاد از جمله به سيرک به طوري که نسل جوان مغرب زمين نه تنها به سيرک توجه و اعتناي زيادي ندارد بلکه بسياري از آنها در عهد شکوفايي تلويزيون به دنيا آمده اند و اصولا سيرک و سيرک بازان را نديده اند. پس اينکه يک ايراني، سيرک در خواب ببيند بعيد التصور است. سيرک بازان به ظاهر مردمي خوشحال و خوشبخت هستند اما در حقيقت با مردم ديگر فرق ندارند چه بسا بدبخت تر هستند. ضمنا سيرک بازان هر جا که وارد شوند براي مردم آنجا بيگانه اند و با همه صميميت و آشنايي که تظاهر مي کنند هم خودشان احساس بيگانگي مي کنند و هم مردم نمي توانند آنها را به عنوان همشهري بپذيرند. با توجه به اين مسائل چنانچه در خواب سيرک ببينيم نشان آن است که با مردمي بيگانه و مسائلي تفنن آميز رو به رو مي شويم. ذهن ما از اشتغالات غير ضروري و غير مفيد خبر مي دهد و مردمي که مي آيند و نمي مانند و مي گذرند. ديدن سيرک در خواب فريب زندگي است. کليه گول زنک هاي زندگي روزمره ما ممکن است در خواب به صورت سيرک ظاهر شوند و مردم بيگانه اي که فقط به گرفتن علاقه و عادت دارند نه دادن و سود رسانيدن. زندگي ما پر است از گول زنک ها. يک بچه را يک جغجغه خوشحال مي کند و گول مي زند و ما را يک خانه يا يک اتومبيل پر زرق و برق پس نفس مسئله فرق نمي کند نوع گول زنک متفاوت مي شود. همه اين گول زنک ها به صورت سيرک در خواب هاي ما نقش مي پذيرند و کسي که در خواب سيرک ببيند با توجه به نوع زندگي خودش مي تواند تشخيص دهد که بسته کدامين گول زنک خواهد شد.


>>   سيگار
سيگار نيز تعبيري چون ديگر وسائل تدخين دارد. کلا تلخ کامي است ولي استثنائا به کوتاهي عمر بيننده خواب و کسي که سيگار را مي کشد و کوتاه مي کند اشاره اي مي نمايد. چپق طول و اندازه ندارد و با دود کردن توتون طول چپق کوتاه يا بلند نمي شود. قليان نيز شکل ثابت دارد و اين ها عموما وسائل تدخين و در خواب هاي ما نشان تلخ کامي هستند اما سيگار چون قد و اندازه دارد و با کشيدن کوتاه مي شود معبران با عمر و زندگي بيننده خواب و کشنده سيگار ارتباط داده اند.


>>   سيل
از امام جعفر صادق عليه السلام نقل مي کنند که سيل در خواب يا فتنه و بلاست يا لشکري غالب و دشمني بزرگ که لشکر غالب، دشمن بزرگ و نيز فتنه است و بلا که ناخواسته و نا آگاه بر انسان ها نازل مي شود. سيل در خواب هاي ما حادثه اي است بزرگ و خانمان بر انداز که اگر انتظارش را هم نداشته باشيم قدرت مقابله با آن را فاقد هستيم زيرا سيل در بيداري بنيان کن و منهدم کننده مي باشد. چنانچه در خواب ديديد سيل حادث شده در زندگي آينده شما اتفاقي مي افتد بزرگ و سهمگين که چنانچه در خواب ديديد سيل حادث شده در زندگي آينده شما اتفاقي مي افتد بزرگ و سهمگين که خطر آفرين است و طبعا نمي تواند از هيچ جهت خوب و مفيد باشد. اگر ديديد دور از جريان سيل ايستاده ايد و از محلي امن به آن نگاه مي کنيد از گزند حادثه در امان مي مانيد و با اين که آن اتفاق مهم واقع مي شود به شما گزندي وارد نمي آيد ولي اگر ديديد در سيل هستيد و آب به سوي شما مي آيد حادثه شما را در بر مي گيرد. چنانچه در خواب ديديد سيل شما را فرا گرفت و دستتان به جائي استوار است و آب نمي تواند شما را بشويد و ببرد مهابت خطر کمتر است اگر در خواب ببينيد سيل جاري است اما آب آن روشن است و ماهي آن در آن شنا مي کند حادثه اي بزرگ چنان که گفتم اتفاق مي افتد اما نيک فرجام است.هرچه آب سيل گل آلود وکثيف باشد خطر بيشتر و غم و اندوه حاصله از وقوع حادثه پيش بيني نشده افزون تر مي باشد. اگر در خواب ببينيد سيل جاري شده و شما جائي امن ايستاده ايد ولي آب خرابي ايجاد کرد و منطقه اي که خانه شما نيز در آن واقع است ويران نمود نشان آن است که به علت همان حادثه بزرگ دگرگوني بنيادي به وجود مي آيد و اهالي آن منطقه از جمله شما زيان مي بريد ولي اگر ديديد سيل جائي را خراب نکرد و شما بيمناک ويرانگري آن بوديد شما زيان نمي بينيد. آنچه در اينجا هم ترس بيشتر از ويراني سيل اهميت پيدا مي کند و گوياي تاثير در آينده بيننده خواب است. معبران نوشته اند که سيل در منطقه گرمسير نشان شادي و فرج و خير و برکت. اگر در خواب ببينيد سيل بدون خشم و خروش و حتي بي آنکه شما بترسيد و بگريزيد وارد خانه شما شد خوب است و سودي عايدتان مي گردد اما اگر خشم و خروش داشته باشد نيکو نيست. اگر بترسيد و بگريزيد حتي سيل به شما کاري نداشته باشد نيکو نيست. اگر آب روشن و صاف اما سيل صدا داشته باشد خوب نيست. شنيدن صداي سيل در معرض خطر و غم و رنج قرار گرفتن است.


>>   سيمان
سيمان امور دست و پاگير و گرفتاري است. چنانچه در خواب ببينيد که سيمان درست مي کنيد به کاري دست و پاگير و شلوغ دست مي زنيد که موجب رنج و زحمت مي شود. کاري که به دقت و سرعت نياز دارد چه اگر اهمال کنيد فرصت را از دست مي د هيد و ندامت خواهيد کشيد و ملامت خواهيد شنيد. اگر ديديد ديگري سيمان مي ريزد و آن سيمان به شما تعلق دارد کسي براي شما خدمتي انجام مي دهد که به استحکام موقعيت شما مي انجامد ولي براي او سخت و دشوار است. اگر ديديد کيسه هاي سيمان خريده ايد مسائلي يکسان اما متعدد شما را مشغول خواهد کرد. سيمان اگر خاکستري باشد همان تعابير گفته شده را دارد اگر سياه باشد غم و اندوه مي آورد و اگر سرخ باشد فرح و شادي با خود دارد و کلا سيمان چندان بد نيست.


>>   سيمرغ
سيمرغ مرغي است افسانه اي که وجود ندارد ليکن در ادبيات بسياري از ملت ها بخصوص کشورهاي مشرق زمين زياد از او نام برده شده و حتي اشکالي براي او قائل شده اند که غالبا مشابه و پرجلال است. ديدن سيمرغ در خواب نيکو است و رويائي ميمون و مبارک محسوب مي شود. اگر در خواب ببينيد سيمرغي بر بام خانه شما لانه کرده جاه و جلال و شوکت و مال خواهيد يافت و روزگار شما خوبترين چهره را خواهد گرفت و از اين بهتر وقتي است که ببينيد سيمرغي از هوا بر بام خانه شما فرود آمده يا در خانه شما مامن و ماوا گرفته است. معبران نوشته اند سيمرغ ماده زني است صاحب جمال و جلال که به زندگي بيننده خواب تحولي دل خواه خواهد بخشيد. تشخيص مادگي و نرگي سيمرغ در خواب فقط از طريق ذهن ممکن است که حس کنيم اين سيمرغ ماده يا نر است. چنان چه بيماري در خواب ببيند شفا خواهد يافت و اگر وامداري اين رويا را ببيند اداي دين خواهد کرد. اگر دختري دم بخت سيمرغ را در خواب ببيند شوهري دل خواه و نمونه خواهد يافت و اگر زن نازا سيمرغ در خواب ببيند صاحب فرزند خواهد شد و چنان چه پير زن يا پير مردي سيمرغ ببيند با نيک نامي از دنيا خواهند رفت و رستگار خواهد شد زيرا سيمرغ در خواب افراد سنين بالا نشان رستگاري است و نوشته اند که ملائک و کروبيان در قالب سيمرغ در خواب ظاهر مي شوند. اگر در خواب ببينيد که سيمرغ شما را به چنگال گرفت و به آسمان برد خوابي است نيکو که مي گويد جاه و مقام پيدا مي کنيد ولي اگر شما را از چنگال راها کند خبر از انهدام و نيستي است بعد از يک دوره رفاه و بزرگي. به هر حال ديدن سيمرغ در خواب خوب است بخصوص اگر ببيند که سيمرغ در خانه اش بچه نهاده پول و مال فراواني تحصيل خواهيد کرد و برخي از معبران نوشته اند بيننده اين خواب گنج خواهد يافت ولي نيکو نيست اگر ببينيد که سيمرغ در خانه شما مرد يا بچه نهاد و بچه و جوجه اش مرد.


>>   سينما
اگر در خواب ببينيد کسي شما را به سينما دعوت مي کند يا خودتان به سينما مي رويد ياهمراه کسي عازم سينما هستيد دست به کاري مي زنيد که سودي عايدتان نمي کند ولي وقت شما را مي گيرد. سينما نيز مثل سيرک اشتغال به امور تفنني است. اگر در خواب ديديد که از سينما خارج مي شويد از ماجرايي فراغت حاصل مي کنيد يا خود را کنار مي کشيد و اگر ديديد همراه جمعيتي مي خواهيد وارد سالن سينما مي شويد در امري پر هياهو و پرجنجال مداخله مي کنيد که احتمالا به شما هيچ ارتباطي ندارد. اگر از سينما خوشحال و راضي بيرون آمديد موضوعي خانوادگي شما را غمگين مي کند. اين مسئله ممکن است به خانواده شما مربوط نباشد ولي کلا خانوادگي است و چنانچه ديديد ناراضي و ناخشنود بيرون آمديد کاري انجام مي گيرد که موجب خشنودي و رضايت شما مي شود. اگر ديديد خودتان فيلم نشان مي دهيد دروغ مي گوييد و تظاهر مي کنيد و در نتيجه اطرافيان خود را گول مي زنيد و حقايقي را وارونه جلوه مي دهيد و اگر ديديد خودتان در سينما نقشي به عهده گرفته ايد مردم درباره شما حرف خواهند زد و سر زبان ها خواهيد افتاد.


>>   سينه
سينه استطاعت بيننده خواب است. چنانچه در خواب ببينيم که سينه اي فراخ داريم زندگي ما گشاده مي شود و وسعت مي يابد و روزي مان فراخ مي يابد و به همين نسبت صدر و وسعت نظر خواهيم يافت اگر چه در بيداري فاقد آن باشيم.چنانچه در خواب ببينيم سينه ما کوچک شده و محقر و ضعيف گرديده تعبير بر عکس است و روزيمان تنگ مي شود و دنيا بر ما سخت خواهد گرفت.اگر در خواب ببينيم سينه تنگ شده دل تنگ مي شويم.در خواب حالتي فيزيکي پيش مي آيد که اصطلاحا مي گويند بختک روي شخص افتاده. منظور از اين حالت خفگي نيست بل که حالتي است که در خواب احساس آن برايمان پيدا مي شود. حس مي کنيم که سينه ما تنگ شده و نفس کشيدن دشوار گرديده اين حالت است که دل تنگي تعبير مي شود. اگر ببينيم سينه ما گرفته به طوري که نمي توانيم حرف بزنيم و به راحتي نفس بکشيم غمي براي ما مي رسد. ديدن سينه ديگران نيز همين تعابير را دارد. اگر ببينيم سينه ما چاق و ورزيده شده مانند ورزشکاران سينه پيدا کرده ايم روزي مي يابيم و نعمت هائي به ما مي رسد اگر چنان شده باشد که چون زنان سينه آويخته داشته باشيم نيکو نيست و خواب ما مي گويد غم و اندوهي را تحمل مي کنيم که بر سينه ما سنگيني خواهد کرد و اثر ممتد و مداوم خواهد داشت. زني اگر ببيند سينه اش مثل مردان صاف شده و برجستگي آن از بين رفته نيکو نيست و از جانب فرزند يا فرزندانش غمناک مي شود و چنانچه فرزند نداشته باشد از سوي خواهر يا برادرش لطمه مي خورد يعني از کساني که با او هم شير هستند.


>>   سيني
سيني زني است که به شما خدمت مي کند و خيلي هم نزديک است. او هم مي تواند مستخدم و پرستار باشد و هم زن و همسر. اگر ديديد سيني نو و تميز و درخشنده و قشنگي داريد مي توانيد به آن زن هرکس هست متکي و به صداقت او معتقد و اميدوار باشيد ولي اگر سيني کج و کوله و زشتي داشتيد خواب شما مي گويد زني که به شما خدمت مي کند آزرده است يا نسبت به شما و زندگيتان صداقت لازم را ندارد. داشتن چندين سيني گوياي تعدد خدمتکاران نيست بلکه بيانگر آن است که او قدرت حسن خدمت و ابزار حسن نيت و خدمت بيشتر را دارد اما توانايي شما در قبول محبت محدود است.


>>   سکنجبين
سکنجبين در واقع سرکه و انگبين و مخلوطي است از سرکه و عسل که به ميزان و مقدار معين در هم مي آميختند و از مخلوط آن شربتي خوشگوار و معطر و فرح بخش به وجود مي آوردند. در برخي نقاط که عسل يافت نمي شد يا مي خواستند شربتي ارزان قيمت فراهم کنند سکنجبين ر

در بو و جاذبه های دیدنی بازدید : 48 شنبه 16 تیر 1403 نظرات (0)

ماسک گیاهی برای درمان لکه های سفید پوست

براي از بين بردن لکه هاي سفيد صورت از يکي از ماسک هاي زير مي توان استفاده کرد:

1- تخم شاهي را کوبيده و با کمي عسل مخلوط نماييد، سپس اين ماسک را بر روي لکه ها قرار دهيد، اين عمل را روزي يک بار انجام دهيدتا به مرور زمان از لکه هاي سفيد پوست کاسته شود.

2- ورقه هايي از چغندر را درست کرده و بر روي لکه هاي سفيد پوست قرار دهيد. اين ماسک نيز باعث از بين رفتن لکه هاي سفيد پوست مي شود.

3- ضماد دانه نخود را تهيه کرده و آن را با عسل مخلوط نماييد. از اين ماسک براي از بين بردن لکه هاي سفيد پوست استفاده نماييد و به مدت 40 دقيقه روي لکه ها قرار داده و سپس صورت را بشوييد. (اين ماسک علاوه بر از بين بردن لکه هاي سفيد صورت ، لکه هاي سياه و کک و مک و خارش پوست را نيز از بين مي برد و باعث مي شود تا زردي چهره نيز گرفته شود و اگر به سرتان بماليد براي تقويت موها بسيار مفيد مي باشد.

4- جوشانده برگ و تخم جعفري را اگر صاف نموده و بر روي لکه هاي سفيد پوست قرار دهيد و اين عمل را هر روز ، روزي چند بار تکرار کنيد ، کم کم لکه ها بر طرف خواهند شد.

5- پوست کدوحلوايي را خشک کرده و بعد آنرا بسوزانيد، اين پوست سوخته را با سرکه مخلوط نموده و هر روز در محل لکه ها بماليد تا بهبودي حاصل شود.

6- ضمادي که از مخلوط گرد فلفل سياه با کوبيده قارچ خوراکي، ساخته باشند چنانچه در محل لکه هاي سفيد پوست قرار دهند اثر شفابخش دارد.

7- براي درمان لکه هاي سفيد پوست مقداري سيرخام را با کمي نشادر مخلوط نموده و بر محل لکه هاي پوست قرار دهيد. اين عمل را تکرار کرده تا بهبودي کامل حاصل شود.

8- آب سير را گرفته با کمي عسل مخلوط کنيد و بر روي لکه هاي سفيد پوست قرار دهيد تا اين لکه ها از بين روند.

9- ضماد تخم پياز براي معالجه لکه هاي پوستي سفيد رنگ مفيد است.

10- مقداري بادمجان را در آب پخته، سپس کوبيده وصاف نوده ، حاصل را با روغن زيتون آنقدر بجوشانيد تا آب بادمجان بخار شود. از اين محصول هر روز وشب يک مرتبه در محل تغيير رنگ پوست بماليد تا رنگ پوست طبيعي شود و بيماري بهبودي يابد.

11- ترمس و ريشه کبر را کوبيده با سرکه و ضماد ساخته و به محل لکه ها بماليد. (دوا را در آفتاب يا نزديک آتش به کار بريد و هنگامي که دارو خشک شد نشوييد و فقط با دست پاک کنيد)

12- اگر لکه ها در بدن باشند خردل و سرکه يا آهنگ زرنيخ در آب حل کنيد و به محل لکه ها بماليد.

13- ضماد ميوه سرو کوهي توام با سرکه ، لکه هاي سفيد پوستي را بر طرف نموده و زخم ها و ورم هاي پوستي را التيام مي بخشد.

14- ضماد خاکستر پرسياوشان توام با روغن زيتون بيماري هاي پوستي به خصوص "پزوزيازيس" و "داءالثعلب" را درمان مي کند.

15- ضماد کلاهک بادمجان توام با روغن زيتون لکه هاي سفيد پوست را درمان مي کند.

16- دو قاشق غذاخوري ترب کوهي رنده شده را در کمي شير بپزيد و به مدت 15 دقيقه روي پوست بگذاريد.


در بو و جاذبه های دیدنی بازدید : 47 شنبه 16 تیر 1403 نظرات (0)

5 راز زیبایی

برخلاف تصور بيشتر خانم‌ها، داشتن ظاهري آراسته کار چندان سخت و پيچيده‌اي نيست. پول زيادي هم لازم ندارد. به نظر کارشناسان، بيشتر خانم‌ها اگر چند راز کوچک و اساسي زيبايي را بدانند، با به کار بردن آنها و بي اين‌که هزينه گزافي صرف کنند، مي‌توانند به ظاهر مطلوب خود دست پيدا کنند.

راز اول: قدرت مرطوب کننده
«اگر فقط قدرت خريد يک محصول بهداشتي را داريد، يک مرطوب‌کننده خوب و مناسب بخريد.» دکتر روانارين، استاد دانشگاه نيويورک و رييس انجمن جراحان پوست آمريکا، پس از اين توصيه مي‌گويد: «گاهي وقت‌ها پوست شما تنها چيزي که لازم دارد، يک مرطوب‌کننده مناسب و يک شوينده ملايم است. پوست وقتي خشک است، چروک‌ها را بيشتر و واضح‌تر نشان مي‌دهد و باعث مي شود آدم پيرتر به نظر برسد.»

به نظر بيشتر متخصصان پوست، اگر شما 02 تا 03 ساله باشيد، مرطوب‌کننده‌ها مي‌توانند از پوست شما در مقابل پيري زودرس محافظت کنند. در اين سن و سال، مرطوب‌کننده‌ها قادرند جايگزين بسياري از محصولات بهداشتي و محافظتي پوست شوند.


مرطوب‌کننده خوب چه ويژگي‌هايي دارد؟
دکتر چارلز کراچ فيلد، استاد دانشگاه پزشکي مينه‌سوتا و متخصص پوست، در پاسخ به اين سوال مي‌گويد: «مرطوب‌کننده‌ها محصولاتي هستند که با داشتن ترکيبات مفيد براي پوست، در تامين رطوبت مورد نياز به پوست کمک مي‌کنند. اين‌که چه مرطوب‌کننده‌اي براي شما مناسب‌تر است، به مشخصات پوستتان بستگي دارد. اگر پوستتان معمولي يا خشک است، بهتراست از مرطوب‌کننده‌هاي حاوي آلفاهيدروکسي‌اسيد استفاده کنيد که در توليد رطوبت بيشتر به پوست کمک مي‌کنند.»

دکتر کراچ فيلد همچنين توصيه مي‌کند که مرطوب‌کننده‌ها را وقتي روي پوست‌تان بماليد که پوست‌تان کمي مرطوب است؛ چون اين کار موجب مي‌شود رطوبت در داخل پوست‌تان محبوس نشود.

بنا به توصيه او، اگر پوست شما خيلي خشک باشد، بايد از محصولاتي استفاده کنيد که با روش امولسيون کيسه‌اي تهيه شده‌اند. در اين تکنيک،‌ سلول‌هاي ميکروسکوپي جايگزين لايه‌هاي رطوبت مي‌شوند و با آبي که به تدريج در طول روز آزاد مي‌کنند، پوست را مرطوب نگه مي‌دارند.
اگر پوست شما چرب است، توصيه مي‌شود دنبال يک مرطوب‌کننده ملايم باشيد و به هيچ وجه، استفاده از آن را پشت گوش نيندازيد؛ چون به گفته دکتر کراچ فيلد، چربي اصلا رطوبت‌بخش نيست و حتي اگر پوست شما داراي چربي اضافي باشد، اين چربي جايگزين رطوبت نخواهد شد.

راز دوم:آرايش و مدل مويتان را لااقل هر 2 سال يک‌بار عوض کنيد
اگر آخرين باري که مدل مو و آرايش خودتان را تغيير داده‌ايد، به خاطر نمي‌آوريد، وقتش رسيده که سراغ نزديک‌ترين سالن زيبايي که مي‌شناسيد، برويد. نيک چيويز، کارشناس مو در بلورلي هيلز، مي‌گويد: «تصوير شما که شامل مدل مو و آرايش‌تان است، بايد حداقل هر 2 سال يک بار تغيير کند. با تغيير دادن مدل مو و آرايشتان، جوان‌تر و شاداب‌تر به نظر مي‌رسيد.» اگر زمان زيادي است که دست به چنين تغييراتي در ظاهرتان نزده‌ايد، از مشاوران زيبايي و چهره‌پردازي در موسسه يا آرايشگاه مورد اعتمادتان کمک بگيريد. اگر حوصله مشاوره نداريد، به فروشگاه‌هاي عرضه‌کننده کلاه‌گيس مراجعه کنيد. اين يک راه حل سريع، آسان و بامزه براي تجربه و انتخاب مدل جديد مو است.

راز سوم: حتما ضدآفتاب بزنيد
قبل از آن‌که سراغ جراحي‌‌هاي زيبايي برويد و پيش از آن‌که پول فراواني براي کِرِم‌هاي ضدچروک هزينه کنيد و خلاصه قبل از هر اقدام ديگري، بهتر است از ضدآفتاب استفاده کنيد.

همه ما کم‌وبيش از تاثير ضدآفتاب در کاهش خطر سرطان پوست آگاهيم. ولي آيا شما مي‌دانستيد که ضدآفتاب، يک راز بزرگ زيبايي است که مي‌تواند پوست را جوان‌تر نشان بدهد؟
کارشناسان مي‌گويند ضدآفتاب علاوه بر آن‌که مانع ورود تشعشعات خطرناک خورشيد به پوست مي‌شود، از تاثير آفتاب در پير کردن پوست هم جلوگيري مي‌کند.

براساس تحقيقات آکادمي پوست آمريکا، حتي چند دقيقه قرار گرفتن در معرض نور خورشيد، اگر به‌طور مرتب و روزانه و بدون استفاده از ضدآفتاب باشد، موجب ايجاد تغييرات فاحشي در پوست مي‌شود؛ که نه فقط چين و چروک زودهنگام، بلکه لک و چين و چروک و شلي پوست را هم به دنبال خواهد داشت. پس چاره چيست؟

متخصصان پوست مي‌گويند ضدآفتاب مي‌تواند پوست را در مقابل اشعه‌هاي خطرناک خورشيد محافظت کند. به اين ترتيب، اگر شما حتي ساعات طولاني را در فضاي آزاد سپري کنيد، تاثير آفتاب روي پوستتان کمتر ظاهر مي‌شود.

دکتر کراچ فيلد توصيه مي‌کند از ضدآفتاب‌هايي استفاده کنيد که داراي اس‌پي اف (SPF) 15 به بالا باشند و اگر قرار است مدت زماني نامشخص و طولاني در معرض مستقيم نور خورشيد باشيد، هر 2 ساعت يک‌ بار ضدآفتاب بزنيد؛ چون نور خورشيد باعث از بين رفتن تاثير کِرِم‌هاي ضدآفتاب مي‌شود.

راه‌حل ديگر براي کساني که مدت زماني طولاني در معرض تابش مستقيم نورخورشيد هستند، اين است که ضدآفتاب را پيش از هر گونه آرايشي روي پوست بمالند و بعد، براي محافظت بيشتر، کِرِم پودر سبک و نيمه‌شفافي را روي ضدآفتاب اضافه کنند. در ساخت اغلب اين کِرِم‌‌ پودرها هم از ضدآفتاب استفاده شده است.

راز چهارم: پوستتان را زياد نشوييد
اگر به شستشوي مکرر پوست خود عادت داريد، بهتر است اين عادت را تغيير دهيد. متخصصان پوست مي‌گويند يکي از بهترين روش‌ها براي داشتن پوستي زيبا، استفاده از يک پاک‌کننده ملايم و کاربرد اندک و محدود آن است.

دکتر کراچ فيلد در اين باره مي‌گويد: «اگرچه بيشتر افراد علاقه دارند روزي چند بار پوست خودشان را شستشو بدهند، اما شستشوي زياد نه تنها کمکي به پوست نمي‌کند، بلکه اگر از شوينده‌هاي سختي مانند صابون استفاده شود،‌ به پوست آسيب خواهد رساند.»
شستن بيش از 2 بار در روز، باعث از بين رفتن محافظ‌هاي طبيعي پوست مي‌شود که در حفظ سلامت پوست، نقش عمده‌اي دارند. به گفته دکتر کراچ فيلد، وقتي پوشش‌هاي طبيعي پوست از بين بروند، پوست خشک خواهد شد و اين به معني ترک خوردن، پوسته‌پوسته شدن،‌ به خارش افتادن، سوختن و... پوست است؛ و در نتيجه، پوست پيرتر به نظر خواهد رسيد.
راه‌حل پيشنهادي پزشکان اين است که پوست خود را بيشتر از 2 بار در روز نشوييد و پاک‌کننده خود را به دقت انتخاب کنيد.

راز پنجم: وسايل مناسب
هالي مورويني، گريمور مشهود هاليوود، مي‌گويد: «استفاده از قلم‌موهاي مناسب، کليد رسيدن به ظاهري مطلوب است.» براي اين استاد چهره‌پردازي، وسايل به اندازه محصولات مهم‌اند.
قلم‌ها بايد نرم و ملايم باشند و در عين حال، استحکام لازم براي جابه‌جا کردن مواد روي سطح پوست را هم داشته باشند. از نظر متخصصان، اگر قلم مو را داخل سايه فرو ببريد و پيش از برخورد با پوست، رنگ‌ها بريزد؛ قلم مويتان قلم‌ موي خوبي‌نيست.
مورويني درباره خريد قلم موي مناسب مي‌گويد: «اگر نمي‌دانيد چه بخريد، برويد سراغ مارک‌هاي تجاري شناخته‌شده تا دچار اشتباه نشويد.
فراموش نکنيد قلم‌هاي مناسب همان‌طور که کار آرايش را بسيار ساده مي‌کنند، باعث مي‌شوند آرايش خانم‌ها حرفه‌اي‌تر به نظر برسد.» 


در بو و جاذبه های دیدنی بازدید : 42 شنبه 16 تیر 1403 نظرات (0)

گوسفند

>>   متولدين فروردين
طالع مشترک :
لجباز، يکدنده، اهل دعوا و مرافعه است، در حسودي در دنيا همتا ندارد. وقتي عاشق مي شود آدم ديگري مي شود. عشق وافري به طرد واضعين و مجريان قوانين دارد. در تمام مسائلش حتي يک دقيقه وقت خود را تلف نمي کند.
طالع مرد :
براي جلب توجه مرد متولد فروردين ماه، به هيچ وجه من الوجوه نبايد از تحريک حس حسادتش استفاده بشود، يک کلمه و يا حتي نگاه گرم شما به مرد ديگري مي تواند او را براي هميشه از شما سرد کند ( ولو اينکه جسمش به علل مختلف در خانه باقي بماند) او مي خواهد که در هر مورد جلوتر و برتر از ديگران باشد و اين حالت شامل حال قلب شما نيز مي گردد متولد برج فروردين داراي حس مالکيت و حسادت فوق العاده شديدي است در اين مورد فقط متولدين ماه اسد(مرداد) عکس العمل شديدتري از او نشان مي دهند و شايد به همين دليل هم باشد که او تا از کسي صد در صد اطمينان نداشته باشد عاشقش نمي شود. زن يک مرد متولد فروردين ماه بايد به اين حقيقت گردن بگذارد که گرم گرفتن شوهرش با زنان ديگر، مجاز و بدون تزوير و رياست.
طالع زن :
زن متولد برج گوسفند به علت خوش بيني زياد هميشه معتقدات که تيره روزيها و ناکاميها سرانجام روزي برطرف مي شود و آفتاب هميشه زير ابر نمي ماند و به علت داشتن يک چنين طرز تفکري است که به معجزه هم اعتقاد دارد و معجزه هم براي کساني که به آن اعتقاد دارند رخ مي دهد. اين خانم در کارهاي خود خيلي عجول است و در نتيجه چه بسيارند دفعاتي که اين عجله برايش اشکالاتي به وجود مي آورد اما او تا اولين تارهاي خاکستري رنگ در لابه لاي موهايش پيدا نشده متنبه نمي گردد، به نصيحت کمتر گوش مي دهد و مشهور است که هر چيزي را بايد ياد بگيرد. به غرور خود سخت پايبندي نشان مي دهد و اعتقادش بر اين است که شکسته شدن غرور پايان زندگي است.


>>   متولدين ارديبهشت
طالع مشترک :
فوق العاده جذاب است. تنبل و بيکار است. گاهي تنبلي اش به ضررش تمام مي شود . قلبش بر مغزش حکومت نمي کند. در زمينه هاي عشقي تناقضاتي در کار ديده مي شود. زود رنجيده مي شود و بد خشم است.
طالع مرد :
مرد متولد ارديبهشت ماه وقتي هدفي را انتخاب کرد نسبت به تمام خطرات احتمالي که ممکن است سر راهش قرار بگيرند بي اعتنا مي ماند. هر قدر دوستان و اطرافيانش موانع کاري را بيشتر برايش توضيح بدهند او در انجام دادنش مصر تر مي گردد و اين دوستان واقعاً اگر او را خوب بشناسند، خوب مي دانند که تصميم او چه مفهوم دارد. طبيعي است که يک چنين آدمي در معرض رويدادهاي ناگوار قرار دارد تا اينکه سني از وي بگذرد و تجربيات بيشتري کسب کند، از سوي ديگر براي کسي که از موانع نمي هراسد احتمال کسب موفقيت هم خيلي زياد است.
طالع زن :
دوستار گل و زيبايي
شما کمتر ممکن است زن متولد ارديبهشتي را ببينيد که از ديدن چند شاخه گل مصنوعي در گلدان خوشش بيايد و از ديدن آن لذت ببرد. گل هاي او بايد حقيقي باشند و احساسي واقعي و بويي خوش از آنها احساس بشود. تا جايي که برايش امکان داشته باشد خانه را با گل هاي جور وا جور مي ارايد. هميشه عطر هاي خارجي احياناٌ قديمي را به کار مي برد در حالي که تعدادي از ايشان برعکس بوي طبيعي يک بدن کاملاً شسته و کاملاً تميز را ترجيح مي دهند. علاقه زن متولد ارديبهشت به لباس هاي شسته و کاملاً تميز و هواي آزاد و بوهاي طبيعي، مثلاً بوي نان تازه اي که در تنور پخته مي شود آشکارا قابل رويت است.اين براي شما هشداري است که هميشه بوهاي خوش بکار ببريد


>>   متولدين خرداد
طالع مشترک :
بيقرار است.آرامش در وجود او جايي ندارد.بدون قصد و نظر دوستانش را نمي رنجاند.در عشق اهل تنوع و ماجراست.داراي قوه تخيل بسيار و روياهاي فراوان است.پرحرف و داراي سر و صداي فوق العاده است
طالع مرد :
مرد متولد خرداد ماه به صد شيوه مختلف به شما مي گويد که دوستتان دارد.شيوه هايي که نظيرش را هيچ کس ديگري نمي داند.فرداي آن روز تلفن زنگ مي زند و موجب مي شود که هزار فکر و خيال ناباب در قلب و مغز شما بوجود بيايد.آيا اظهار عشق به شما شوخي بوده است؟آيا دوست دختر ديگري پيدا کرده است؟آيا کار خلافي از شما سر زده است؟آيا گرفتاري خاصي برايش پيش آمده است؟خير چنين نيست او در دوست داشتنش پابرجاست.
طالع زن :
زن شما يک کدبانوي زيباست که در تزئين خانه واقعاً ثاني ندارد.شما مي توانيد هر شخصيتي را از رئيستان گرفته تا نخست وزير براي شام به منزل دعوت کنيد و آنچنان از ايشان پذيرايي مي کند که حاضر به دل کندن از خانه شما نمي شوند.او بسيار صاحب سليقه و بسيار با ذوق است.مانند يک مانکن لباس مي پوشد و مانند يک مهماندار به اضافه يک دوست ديرينه و قديمي از ميهمانان شما پذيرايي مي کند و در تمام طول مدتي که مهمان در منزل شما است حتي يک لحظه لبخند شيرينش از لبانش محو نمي شود


>>   متولدين تير
طالع مشترک :
متفکر و منطقي است.خيرخواه و مردم دوست است.به وقت شناسي خيلي اهميت مي دهد. نسبت به امور مالي داراي عقايد و نظرات قابل توجهي است.وقتي رنجيده مي شود و در نهايت سکوت کنج عزلتي پيدا مي کند و به آن پناه مي برد
طالع مرد :
استعدادهاي زيادي در وجود او نهفته است.در کارهايي مثل نقاشي و مجسمه سازي و قالب گيري و امثالهم زبر دستي زيادي از خويش نشان مي دهد.اگر او کاملاً تحت تأثير صورت فلکي سرطان باشد علاقه اي به لباس هاي اسپورت از خود نشان نمي دهد و عاشق لباس هاي شيک و تجمّلي است.او به خياط خود اهميت مي دهد و هميشه سعي مي کند که بهترين خياط را نسبت به بودجه اش انتخاب کند
طالع زن :
يکي از ترس هاي موهومي که در زن متولد تير ماه احساس مي گردد اين است که نکند مورد علاقه شما نباشد(البته اين را هم بگويم که شما اعم از اينکه زنتان متولد اين ماه باشد يا نباشد، بايد هر چند وقت يک بار عشق خود را به او ثابت کنيد).اما در مورد زن متولد تير ماه اين کار بايد خيلي زيادتر صورت بگيرد و اگر اين وظيفه را فراموش نکرديد،خواهيد ديد که او چطور پروانه وار به دورتان خواهد گشت.زن متولد تير در مقابل ابراز عشق حساسيت زيادي از خود نشان مي دهد که علتش احتمالاً تخفيف يافتن همان ترس موهومي است که در نهادش وجود دارد،اما از سوي ديگر پيشي گرفتن يک چنين روشي اشکالاتي نيز بوجود مي آورد.مثلاً يادتان هست که گفتيم کسي که در اين ماه متولد شده باشد،وقتي از دست دادن شئ مورد علاقه اش پيش بيايد تا پاي جان مبارزه مي کند،خوب حالا اگر رفتار شما چنان باشد که زنتان بفهمد همسر مورد نظرش را يافته است ده ها نوع غل و زنجير به دست و پايتان بند خواهد کرد تا مبادا شما را از دست بدهد


>>   متولدين مرداد
طالع مشترک :
مغرور و خودخواه است.پر از جنبه هاي ضد و نقيض است.بي عشق نمي تواند زندگي کند.شديداً نيازمند عشق و تحسين است.ممکن است به طرز وحشتناکي خشمگين شود.هرگز خانواده پر جمعيت ندارد
طالع مرد :
مرد متولد مرداد ماه هيچ علاقه اي ندارد که روي جيب و يا جاي ديگري از پيراهن عکس و نقشه اي دوخته باشد« اين جور خودنمايي ها با خصلت محافظه کارانه و گوشه گير او وفق نمي دهد» او ولو اينکه از نظر مالي وضعش خوب نباشد،کفش هايش هميشه واکس زده و جوراب هايش مرتب است.اصولا او کسي است که به هنگام مواجه شدن با گرفتاري هاي مالي(که خيلي به ندرت اتفاق مي افتد)صورت خود را با سيلي سرخ نگه مي دارد و مطمئن است که سرانجام روزي گرفتاري برطرف مي گردد ولي امروز پول ندارد فردا مسلما پولدار خواهد بود.البته او هميشه غرق در نعمت و ثروت نيست اما آمار نشان مي دهد که تعداد بيکاران متولد مرداد نسبت به متولدين بروج ديگر خيلي کمترند راز اين امر هم در اينست که متولدين اين ماه هميشه مي گويند:هر کاري بهتر از بيکاري است
طالع زن :
فقيرترين زنان متولد مرداد پول کافي براي خريد پرده شيک جهت تنها اتاقي که در آن زندگي مي کنند و يا تهيه يک تابلو که قاب شاهانه اي داشته باشد پس انداز مي کنند،فقر مانند خوره جان او را مي خورد و بيمارش مي سازد،به اين ترتيب اگر سر و وضع شما مرتب نباشد و اگر رفتاري بسان اشراف نداشته باشيد شانس موفقيت زيادي نخواهيد داشت.در تاريخ دوره لوئي چهاردهم پادشاه فرانسه نوشته شده است که روزي يکي از معشوقه هايش از وي پرسيد: آيا مردم عادي هم مي دانند که عشق چه لذتي دارد؟ و وقتي لوئي چهاردهم به اين خانم اطمينان داد که مردم عادي نيز عاشق مي شوند و از آن لذت مي برند،آن خانم با شدت شروع به گريه کرد و در کمال خودخواهي گفت:برخورداري از اين موهبت براي آنان زيادي است.اين خانم به احتمال زياد متولد برج اسد بوده است


>>   متولد شهريور
طالع مشترک :
کمتر به آنچه که خود دارد راضي و خشنود است. شرم و حيّا يکي از خصوصيات زندگي اوست. هرگز با يک نگاه عاشق نمي شود برانگيختن احساسات او کار نسبتاً دشواري است. مي تواند صنعتگر و هنرمند خوبي باشد
طالع مرد :
مرد متولد شهريور ماه وقتي تصميم خود را گرفت مي توانيد حتم داشته باشيد که تصميم او حقيقي و قاطع است. آتش عشق در دل او جاودانه است و هرگز اتفاق نمي افتد که به قول معروف شعله هاي جانسوز آن به يکباره خاکستر بشود. به اين ترتيب گرماي مطبوع و دلپذير اين عشق ساليان دراز کانون خانوادگي شما را گرم نگاه خواهد داشت. يکي از امتيازات مرد متولد شهريور در امور عشقي صبر بي پايان اوست. او اگر لازم باشد سال هاي سال صبر مي کند و باز اگر لازم باشد هزاران کوه و دره را زير پا مي گذارد تا به وصال آن کسي که او را از هر جهت مناسب زندگي با خود تشخيص داده است برسد. در چنين مواردي ملاحظه مي کنيد که اشکال عمده فقط در روشن کردن آتش عشق در سينه اوست و اگر اين کار صورت گرفت ديگر محال است که کسي بتواند آن را خاموش کند.
طالع زن :
زن متولد شهريور ماه کوچکترين حرکات و وقايع از نظرش پوشيده نمي ماند و برغم رافت و مهرباني ذاتي خود اگر لازم باشد مي تواند بسيار پرخاشگر و خشن باشد. در محيط خانوادگي شهامت و حس مسئوليت شديد او موجب مي گردد، که وابستگي و روابط نزديکي بين اعضاي خانواده پيدا کند. به احتمال قوي زن متولد شهريور آشپز قابل است و هرگز غذايي جلو شما نمي گذارد که از خوردن آن ناراحت بشويد و منزل را هميشه مرتب و پاکيزه نگاه مي دارد و به جاي آنکه ظروف روي ميز هال را مملو از شکلات کند (که براي دندان ها و سلامتي مضر است) و آن را پر از ميوه مي سازد.


>>   متولدين مهر
طالع مشترک :
هميشه پيروز و سربلند است. معمولاً خود را با هر نوع زندگي تطبيق مي دهد خوش سليقه و گاهي تنبل است. مي تواند يکي از هوشمندترين مشاورين جهان شود. خيلي سخت عاشق مي شود. دمدمي مزاج است.
طالع مرد :
عاشق پيشگي و تبحر او در بدست آوردن دل زن ها و قابليت فراوان او در علاقه مند کردن ايشان به خود الزاماً مفهومش اين نيست که مي تواند رابطه اي مستقيم با تمام عوالم رويايي ايشان داشته باشد. شما با هيجان تمام نزد او مي رويد تا بگوييد چطور فلاني احساسات شما را جريحه دار کرده است و اميدوار هستيد حداکثر همدردي ممکن از وي مشاهده کنيد در حالي که به محض آنکه حرفهاي تان تمام شد از شما مي پرسد: مگر با او چه کرديد که شما را رنجانده است؟ و سپس با دقت و موشکافي تقصيرات و گناهان شما و او را در معرض سنجش قرار مي دهد و هيچ ابائي هم نخواهد داشت که اين امر جانب شما را رها کند و جانب او را بگيريد. شما مي توانيد فرياد بزنيد و اعتراض کنيد، اما حتم داشته باشيد که هيچ يک از اين اعمال نمي تواند او را براي يک سانتي متر از جاده عدل و انصاف و يک قضاوت صحيح و بي طرفانه منصرف سازند.
طالع زن :
در آشنايي و دوستي خود با يک زن متولد مهر خيلي زود به اين حقيقت پي مي بريد که او جدا از انصاف و قضاوت بي طرفانه نمي تواند زندگي کند.به نظر او هر کاري و هر تصميمي بايد انساني و عادلانه باشد.طبيعي است شما ممکن است در وهله اول چنين فکر کنيد که زندگي با زني که راجع به فرستادن يا نفرستادن کارت دعوت اين همه مقدمه مي چيند کاري دشوار و خسته کننده است، اما ديري نمي گذرد که توجه شديد او به رعايت انصاف و قابليت چشمگير او در قضاوت صحيح ايمان شما را به هوشمندي او جلب مي کند


>>   متولدين آبان
طالع مشترک :
پر شور و شر است.هميشه دردسر ايجاد مي کند.خواستار هدفهاي بزرگي است.روحيات او با آرامش و سکون و بي حالي سازگاري ندارد.از هيجانات عاشقانه لذت مي برد.داراي روحيه ورزشکاري است
طالع مرد :
شوهر متولد آبان ماه شما در برخورد با مشکلات به جاي غر زدن،ترسيدن و اظهار گله و عجز کردن، با شجاعت قدم به ميدان مبارزه مي گذارد و عجيب آنکه هميشه در دل خود بر اين عقيده است که پيروزي نهايي از آن او خواهد بود.چنين مردي بسيار خواستار کشف رازها و رمزها است و به همين جهت کمتر اتفاق مي افتد که شما بتوانيد رمزي را از چشم تيزبين او و يا ذهن کنجکاو او پنهان داريد با اين وجود بايد بدانيد که در عرصه زناشويي پيش شما و او هيچ رازي سر به مهر باقي نخواهد ماند
طالع زن :
بچه ها به هنگام مواجه شدن با مسايل و مشکلات زندگي او را رهبر و مشاور قدرتمند مي يابند زيرا وقوف او به اسرار طبيعت انساني به وي امکان مي دهد که يک مشاور بسيار خوب باشد.اين زن به کودکان خود مي آموزد تا با شجاعت خود را با موانع و مشکلات روبرو بکنند.گذشت و چشم پوشي فراوان او از خلاف کاري بچه هايش اگر توسط پدر جبران نشود مي تواند نتايج سويي در بر داشته باشد.او نسبت به کساني که تهديدي براي آزادي و شادي بچه هاي خود داشته باشند بسيار بي رحم و انتقام جو است و متأسفانه بايد بگويم که اين امر شامل حال شوهر او و پدر بچه ها نيز مي گردد


>>   متولدين آذر
طالع مشترک :
اراده اش قويست،هميشه خودش را وقف ديگران مي کند.خوش قلب و دست و دلباز و مهربان است.معمولاً آرامش طلب است.در عشق کم اعتنا و خواهان آزادي و بي قيدي است.آدم فوق العاده خوش شانسي است
طالع مرد :
براي آنکه عزيزترين زن دنيا براي او باشيد،راه هاي ديگري هم وجود دارد:سعي کنيد پيوسته هوشيار باشيد و بگذاريد او فرمانرواي خانه باشد،به ورزش عشق بورزيد،او را در سفر و کوهنوردي همراهي کنيد،دست و دلباز باشيد،احساسات بخرج بدهيد،ناز و کرشمه داشته باشيد و بالاخره هرگز نخواهيد که مانع آزادي رفت و آمد او بشويد.لطفاً زود قضاوت نکنيد،در مورد اين قسمت اخير او حاضر است همين امتياز را براي شما قائل بشود،فقط کافي است به او گوشزد کنيد که شما هم روح آزاد منشي داريد
طالع زن :
يکي از علل بي شوهر ماندن دختر متولد اين ماه اين است که اندکي از ازدواج واهمه دارد و به اين دليل اگر واقعاً چنين دختري را دوست داريد و مي خواهيد او را وادار به قبول ازدواج کنيد بايد طبق يک نقشه زيرکانه از زندگي زناشويي و زيبايي هاي آن يک تصوير دوست داشتني به وي نشان دهيد و ترس واهي او را از ميان برداريد


>>   متولدين دي
طالع مشترک :
ملاحظه کار است.قدرت انجام هر کاري را دارد.رأي و نظر ديگران براي او خيلي مهم است.معمولاً ميل دارد حدود زندگيش را وسعت دهد.او مقام و جاه را به ثروت ترجيح مي دهد.در عرصه عشق کم حرف و متظاهر است
طالع مرد :
قدرت طلب و خانواده دوست،خوددار و سرد،پدري جدي و خشک اما مهربان و دلسوز.مرد متولد دي ديواري به ظاهر غير قابل عبور به دور خود مي کشد؛او در عين حال تا حدي خشن و بسيار مصمم است.اگر چه در بدو امر چنين به نظر مي رسد که خواهان دوري جستن از ديگران و عزلت گزيني است،اما نه تنها در حقيقت اين چنين نيست،بلکه اگر خوب دقت کنيد مي بينيد که بسيار هم جاه طلب و شهرت خواه است
طالع زن :
زن متولد دي ماه فرد بسيار با انضباطي است،بچه هاي خود را نيز چنين بار مي آورد اما ميزان امر و نهي هاي او گاهي اوقات به صورت خسته کننده اي در مي آيد.علاقه فراوان به خانواده موجب مي گردد که پيوسته بهترين غذاها را سر ميز بگذارد و قشنگ ترين لباس ها را براي کودکان خود تهيه نمايد.براي مقتصدانه زندگي کردن به مفهوم استفاده از ارزان ترين اشياء نيست.او از کودکان خود مي خواهد که احترام بزرگترها را نگاه دارند و بچه هاي او از زمره مؤدب ترين بچه هاي فاميل است


>>   متولدين بهمن
طالع مشترک :
اسرار آميز،خجالتي و ظريف است.از اينکه ديگران او را راهنمايي کنند احساس خوشحالي مي کند.جملات او اغلب حکايت از يک ترديد و دودلي دارد.عشق براي او معني و مفهوم چنداني ندارد. افکار غير عادي در سر مي پروراند
طالع مرد :
گروهي از مردان بهمن ماه به شدت وسواسي هستند که شايد علت آن ترس خارق العاده آنها از ميکروب و بيماري است.البته او حداکثر سعي ممکن را به عمل مي آورد تا اين ترس خود را مخصوصاً از نظر کسي که نسبت به او تعلق خاطري دارد پنهان کند،اما با اندکي دقت مي توان اين ترس را در واکنش هاي غير عادي او ملاحظه کرد.آلرژي يکي ديگر از نقاط ضعف اوست.تا حدي که اگر روزي به شما گفت که نگاه کردن به ريمل و سايه چشمي که به کار مي بريد موجب کهير زدن او مي گردد تعجب نکنيد.طبيعي است که يک چنين آدمي با اين همه حساسيت در مقابل عوامل خارجي مي تواند موجب سردرگمي پزشک نيز بشود
طالع زن :
يکي از ستاره شناسان معروف حالت زن متولد بهمن را به ترانه اي تشبيه کرده است که خواننده ناگهان متوجه مي شود که نصف آن را از ياد برده است.شما مي توانيد کماکان پست پيانو بنشينيد و به نواختن آهنگ ادامه بدهيد اما صداي او رفته رفته آهسته مي شود و بالاخره سکوت مي کند. اصرار يک دختر متولد بهمن به آزادي بسيار جدي است اما وفاداري او به کسي عشق را در يک چنين قالبي قبول داشته باشد نيز بي نهايت است.اين دختر اگر والديني متولد ارديبهشت،مرداد و يا دي داشته باشد به ميزان ثروت شما و اينکه در بانک چقدر پول داريد علاقه اي نشان نمي دهد. براي او پول در مرحله سوم اهميت قرار دارد.او اهميت نمي دهد که شما ثروتمند ترين مرد شهر هستيد يا نه ،اما در عين حال مايل است که از نظر معلومات و حرفه و کار زبانزد باشيد


>>   متولدين اسفند
طالع مشترک :
داراي هنر و خلاقيت فراوان است.معمولاً ترجيح مي دهد تصميم گيري هاي نهايي را در مورد نوع کار به ديگران واگذار کند.قادر به تشخيص موقعيت مناسب نمي باشد.دروغگوي زبردستي است
طالع مرد :
گول زدن مرد متولد اسفند کار ساده اي نيست چه او با کمک نيروي عجيبي که طبيعت در وي به وديعه نهاده به راحتي فکر ديگران را مي خواند و به منظور نهاني ايشان پي مي برد اما در مقابل خيلي براحتي مي تواند اسرار خويش را از ديگران پنهان نگاه مي دارد.مرد متولد اسفند دروغگوي زبردستي هم هست،منظورم اين است که اگر لازم باشد چنان دروغ مي گويد که هرگز متوجه آن نمي شويد،گاهي نيز بدون دليل حقيقت را کتمان مي کند.براي خريد سيگار از منزل خارج مي شود ولي به شما مي گويد که مي خواهد روزنامه خريداري کند.مشابه اين حالت در متولدين خرداد و تير هم ديده مي شود،اين افراد ظاهراً از مشاهده ديگران نمي توانند از کار ايشان سر در بياورند احساس رضايت خاطر مي کنند
طالع زن :
زن متولد اسفند حاضر است همه زندگيش را فداي کودکان خود کند و مخصوصاً سعي بر آن دارد که مانع محروميت کشيدن ايشان از چيزهايي بشود که خود در دوران کودکي از آنها محروم بوده است.گذشت و چشم پوشي او ممکن است قدري بيش از حد لزوم باشد.انضباط را به سختي مي تواند مرعي بداند و اين نقطه ضعفي است که گاهي اوقات تا حد بي توجهي پيش مي رود و موجب بد بار آمدن کودکان مي گردد.طبيعي است که در يک چنين مواردي اين وظيفه پدر است که ديسيپلين شديدتري نسبت به کودکان خود به موقع اجرا کند


در بو و جاذبه های دیدنی بازدید : 39 شنبه 16 تیر 1403 نظرات (0)

قرص ضد بارداری

* رایج ترین و عوام پسند ترین روش پیشگیری از بارداری است .
* قرص های ضد بارداری حاوی دو نوع هورمون ترکیبی استروژن (Estrogen) و پروژستین (Progestin) میباشند.
* در هر بسته تعداد ۲۱ یا ۲۸ عدد قرص موجود میباشد .
* قرص های کوچک ضد بارداری ( Progestin-only pills و یا mini-pills) دارای استروژن نمیباشند . این قرصها در زنانی استعمال میشود که نمیتوانند استروژن مصرف نمایند .
* اولین بسته قرص باید از روز ۵قاعدگی مصرف شود.
نحوه عمل
* یک قرص هر روز مصرف میشود .
* مانع آزاد شدن تخمک توسط تخمدان میگردد.
* موجب ضخیم شدن مخاط گردن رحم میشود و بدین ترتیب اسپرم نمیتواند از آن عبور کند .
* موجب تغییر در پوشش رحم میگردد و محیط نامناسب برای لانه گزینی ایجاد میکند .
اثر
* با استعمال دقیق ۹۹٫۷ درصد موثر است .
مزایا
* موثر و برگشت پذیر است (دائمی نیست) و اگر زنی مایل به داشتن فرزند باشد، با قطع قرص قدرت باروری خود را باز می یابد.
* پریود را منظم کرده و درد عادت را کاهش میدهد .
* اکنه و نابجا رویی مو (Hirsutism) را کاهش میابد .
* خطر سرطان رحم و تخمدان تنزل پیدا میکند .
معایب
* هر روز باید مصرف شود .
* تهوع ، دردناک شدن پستانها، سر درد ، خونریزی نامنظم و ایجاد لکه از عوارض جانبی این قرصها است .
* زنان بالای ۳۵ سال که سیگار میکشند از این قرصها نمیتوانند مصرف کنند .
* ممکن است باعث افزایش خطر لخته شدن خون شود .
* از بیماریهای عفونی مقاربتی پیشگیری نمیکند .


در بو و جاذبه های دیدنی بازدید : 51 شنبه 16 تیر 1403 نظرات (0)

نوار مثانه

نوار مثانه چیست؟


نوار مثانه یا تست ارودینامیک برای بررسی عملکرد ذخیره ای و تخلیه ای مثانه و مجرا از نظر عصبی و عضلانی استفاده می شود و سیکل مثانه و مجرای این تست 45-30 دقیقه طول می کشد.


 

نوار مثانه چگونه انجام می شود و مراحل انجام و کیفیت آن چگونه است؟


برای انجام نوار مثانه نیاز به ناشتا بودن نیست. باید از نظر وجود عفونت ادراری فعال مریض را درمان کرد. داروها و سوند فولی حداقل 24 ساعت قبل از تست قطع شود. تقویم ادراری 24 ساعته قبل از تست باید توسط بیمار نوشته شود. تقویم ادراری عبارت است از نسبت ساعت های ادرار کردن و مقدار آن در هر دفعه بر روی کاغذ.


 

نوار مثانه چگونه انجام می شود؟


2 عدد سوند بسیار باریک در مثانه و مقعد گذاشته می شود و سپس با پر کردن تدریجی مثانه با نرمال سالین، سوال هایی را در رابطه با اولین احساس پرشدگی مثانه و احساس های تخلیه ادراری پرسیده می شود که باید دقیقاً جواب داده شود. پس از پرشدن کامل مثانه و نیاز شدید به ادرار کردن، از بیمار خواسته می شود که ادرار بکند و با این کار حس مثانه – قابلیت حجم پذیرش مثانه – حداکثر ظرفیت مثانه – قدرت انقباضی عضلات مثانه – لرزش های عصبی عضلانی مثانه – هماهنگی بین عضلات مثانه و دریچه خروجی مثانه و عملکرد مجرای ادراری مشخص می گردد.


 

چه مواقعی از نوار مثانه برای تشخیص استفاده می کنیم؟


1- موارد تکرر و سوزش های ادرار مقاوم به درمان دارویی مخصوصاً زیر 40 سال


2-  عفونت های عود کننده ادراری


3-  بی اختیاری های ادراری


4-  شک به مثانه های عصبی


5-  آسیب های نخاعی


6-  وجود ناهنجاری های مادرزادی ستون فقرات کمری


7- بیماری های عصبی و ستون فقرات از قبیل پارکینسون – MS- دیابت و دیسک مهره های کمری


 

نکات توصیه پس از انجام تست:


1-  برای بیمار به صورت روتین آنتی بیوتیک پس از تست داده شود.


2- پس از انجام تست، احساس سوزش ادراری خفیف تا متوسطی وجود دارد که با مصرف مایعات زیاد برطرف می شود. در صورت طول کشیدن آن بیش از 24 ساعت یا وجود تب همراه آن، حتماً با دکتر مربوطه در ارتباط باشید.

    دفع قطراتی از خون پس از تست طبیعی و در صورت ادامه و شدت آن باید اطلاع داده شود.


در بو و جاذبه های دیدنی بازدید : 165 شنبه 16 تیر 1403 نظرات (0)

راههای جذب

راه و روش های جذب دختر – راز هایی کهپسر ها نمی دانند

سلام  به تمامی وبلاگ خوان های مخاطب ببخشید که چند مدتی بود چیزی براتون ننوشتم ولی  بجاش امروز یه مطلب خیلی جالب براتون نوشتم اگه چیز های بیشتری در باره این موضوع می خواین یه سر تو hamid7275.parsiblog.com بزنید

راز اول شناخت دختر
دختر عاشق این هستند که مطمئن باشند ، به انها فکر میکنید ، با یک تلفن و احوالپرسی کوتاه در میان روز مطمئن باشید ، بیش از انچه که فکر میکنید در رابطه ی خود اثر مثبتی خواهید گذاشت
راز دوم شناخت دختر
چنانچه دوستتان این کتاب را به شما داده است ، معنایش این نیست که از دست شما شکایتی دارد یا مشکل اصلی شما هستید یا این که رابطه تان تا کنون خوب نبوده است ،
او فقط می خواهد رابطه تان ادامه داشته باشد ، همه چیز بهتر از قبل باشد و ضمنا" با زبان بی زبانی می گوید ، خیلی دوستت دارم ، همیشه می توان قدری بهتر شدن روابطمان کاری بکنیم .

راز سوم شناخت دختر
اگر پسری فکر می کند ، کنترل و انجام کارهای خانه و بچه داری کار سختی نیست ، بد نیست چند روزی را به این کار اختصاص دهد. به این ترتیب لااقل متوجه می شود ،
که دختر چه اعصاب پولادینی دارند و اگر روزهایی وجود دارند که آنها از همه چیز شکایت دارند ، دلیل اش چیست.

راز چهارم شناخت ز دختر
خیلی وقتها زن ها نیازی به شنیدن راه حل شما ندارند، آنها فقط نیاز به یک گوش شنوا دارند . پس
زمانی که حرف می زنند و مشکل شان را مطرح می کنند ، فقط سراپا گوش باشید و اجازه بدهید ، حرف شان را تمام کنند . وقتی پسری گوش دادن را می آموزد و احساسات دوستش را به درستی تفسیر می کند ، ارتباط ساده بر قرار می شود . گوش دادن هم همانند سایر هنرها به تمرین احتیاج دارد . هر روز که به خانه می روید ، از همسر خود بخواهید که برای شما چه طوری سپری کردن روز را توضیح دهد . این کار به شما کمک می کند که شنونده بهتری شوید .

راز پنجم شناخت دختر
 دختر ها دوست دارند برای حرف زدن شان ارزش قائل باشید و زمانی که با شما صحبت می کنند ،
دست تلفن همراه خود بردارید و به چشم هایشان نگاه کنید

راز ششم شناخت دختر
دختر ها همیشه دوست دارند و شاید بتوان گفت نیازمند به آن هستند که بدانند دوستشان به یاد او هست. باید به نوعی این نیاز آنها را برآورده کنید و هر از گاهی خاطرشان را از این بابت جمع کنید

راز هفتم شناخت دختر
دختر  متولد فروردین مثل پسر متولد این ماه کمی خواهان رهبری و پیشتازی است
ین فرصت را از او نگیرید تا همدلی بیشتری داشته باشید و مانع پیشرفت های او نیز نشوید

راز هشتم شناخت دختر
در آخر روز دختر  ها می خواهند که احساسات شان را درباره روزی که پشت سر گذاشته اند بروز دهند ،
سعی کنید در این هنگام شنونده ی خوبی باشید و با این مسئله به صورت منطقی برخورد کنید

راز نهم شناخت دختر

پسر اغلب به اشتباه تصور میکند که وقتی یکباره همه ی نیازهای عشقی دوستش را برآورده کرده و

او را راضی و خوشحال کرد ، از این پس دختر باید بداند که دوستش او را دوست داشته و عاشق اوست . غافل از این که دختر دائما" به این موضوع نیاز دارد که علاقمندی دوستش به وی یادآوری شود

راز دهم شناخت دختر
دختر  متولد ماه اول سال با وجود مقاومت و قدرت بسیار ، قادر به ایفای کامل نقش یکدختر است
یعنی فرو ریختن اشک در موقع لزوم و از طرفی در صورتی که مردی در زندگی اش نباشد ، می تواند نقش و وظایف یک مرد را به عهده بگیرد

راز یازدهم شناخت دختر
یک دختر  وقتی احساس می کند که او را دوست دارند و مورد توجه دوستش قرار دارد ، به خود می بالد.

راز دوازدهم شناخت دختر  

وقتی پسری در برخورد با دختر  به او احترام می گذارد و حق و حقوق خواسته ها و نیازهای او را مقدم شمرده و آن ها را تایید می کند

دختر  احساس می کند که مورد احترام قرارگرفته است و قطعا" دانسته یا ندانسته با تغییر در رفتار و افکار خودش از دوستش تشکر و قدردانی درخور و شایسته ای به عمل می آورد

راز سیزدهم شناخت دختر

دختر  متولد فروردین ماه در مقابل مشکلات چنان پایداری از خود نشان می دهد و چنان خود را با محیط تطبیق می دهد که


باورش به راستی مشکل است

راز چهاردهم شناخت دختر
دختر معمولا" در یک دختر  متولد اردیبهشت آن قدر عزت نفس و تسلط به نفس وجود دارد که بتواند به هر نوع خواسته و تمایلی لگام بزند ،

به این ترتیب او با بسیاری از مشکلات و سختی های زندگی کنار خواهد آمد و بسیاری از کاستی های شما را درک و تحمل می کند



راز پانزدهم شناخت دختر خیلی بر این عقیده نباشید که قدرت ، توان جسمانی وروانی تان از دختر  بیشتر است . تحقیقات جدید نشان می دهند که دختر از نظر جسمی

و روانی به مراتب تواناتر از پسر اند . آنها در تحمل درد نیز کوی سبقت را از پسرها ربوده اند . در حالی که بسیاری از پسر ها زیر بار دردهای معمولی تحمل خود را از دست می دهند ، طوری که اگر قرار بود درد زایمان را پسر ها تحمل کنند ، قطعا" نسل آدمی میلیون ها سال قبل برمی افتاد

راز اول شناخت پسرها

 پسر ها دوست دارند، برای دوستان و اقوامشان یک قهرمان باشند، از کاستیهای آنان ، بااحتیاط و در زمان تنهایی صحبت کنید. هیچ وقت غرور آنها را جلوی دیگران خورد نکنید

راز دوم شناخت پسر
یادتان باشد ، پسر در مقابل فشار روانی ناشی از سقوط اقتصادی یا ورشکستگی از دختر ها ضعیف ترند و زودتر دچار عوارض و بیماری هایی مانند
سکته ی قلبی می شوند ، در چنین مواقعی از او حمایت کنید ، سرزنش فایده ای ندارد


راز سوم شناخت پسر
پسر دوست دارند شما ایمان داشته باشید ، که آنها همه ی کارها را مانند یک "پسر" انجام میدهند ، از قدیم و ندیم گفته اند که دختر  ها هنر پیشه های خوبی هستند ،
در این قسمت مورد بخصوص ، تظاهر مهم تر از ایمان قلبی است

راز چهارم شناخت پسر
هیچ پسری از رابطه داشتن در کنار دوستی قرقرو ، احساس خشنودی و رضایت نمی کند ، همیشه حد را نگه دارید

راز پنجم شناخت پسر
یکی از مهمترین نیازهای پسر، اطمینان از این موضوع است ، که دوستشان به آنها افتخار می کند ، پول و قدرت همه چیز نیستند ،
شرافت ، اخلاق خوب ، سخت کوشی، امید ، وفاداری ، تسلیم نشدن در مقابل حوادث روزگار ، همه و همه قابل تحسین هستند ، بهانه ای برای تحسین کردن بیابید.

راز ششم شناخت پسر
پسر متولد فروردین رک و راست ، تند و آتشین مزاج و پر حرارت ، عاشق پیشه ف حادثه جو ، حسود ، پرتوقع و ریاست طلب هستند که دوست دارند رهبر و فرمانده باشند . اگر در جستجوی یک پسرسربراه ، همیشه یکنواخت ، و صد درصد مطمئن و امن و امان هستید ، قبل از گفتن " بله " به پسر فروردین ، تمام فکرهای تان را بکنید . اما اگر طالب عشق و هیجان هستید ، او بهترین پسر دنیاست



راز هفتم شناخت پسر
اگر دوستتان  متولد اولین ماه سال است ، فقط و فقط وقتی به کمکش بروید که از شما مدد بخواهد . درست است که شما
دوستش هستید اما باید همیشه یکی دو قدم خود را از او عقب تر نگاه دارید

راز هشتم شناخت پسر
بعضی از پسرها پدر بودن را دوست دارند ، اما در عین حال ممکن است نسبت به بچه هایش نوعی حسادت خاص نشان بدهند و اگر ببینند که بچه ها برای مادرشان یا مادرشان برای بچه ها بیش از او ارزش قائلند ، گرفتار حسادت می شوند و یک حالت بی تفاوتی نسبت به آنها یا شما چیدا می کند . سعی کنید ، همدلی و تعادل و مساوات در خانواده برقرار باشد و سلسله مراتب رعایت حق در خانواده را نیز رعایت کنید : اول روح و جسم خود ، دوم همسر و بعد فرزندان



راز نهم شناخت پسر
پسر متولد اردیبهشت دیر ناراحت می شود ولی اگر ناراحت بشود دنیا را بهم می ریزد . در این حالت بگذارید خودش آرام شود ،
هیچ تلاشی در جهت آرام شدن او انجام ندهید در غیر این صورت پشیمان می شوید

راز دهم شناخت پسر
زمانی که یک پسر متولد شهریور  نسبت به شما ابراز عشق می کند ، این کار را واقعا" و از صمیم قلب انجام می دهد و منظورش به هیچ صورت چاپلوسی نیست اما به هر حال احتیاط را از دست ندهید ، به هر حال او پسر است و غرایض مختص جنس خود را دارد

راز یازدهم شناخت پسر
وقتی در جمع هستید ، گپ می زنید ، بحث می کنید ، گاهی اوقات نیز بگذارید دوستتان " فرد برتر " باشد.

راز دوازدهم شناخت پسر

یک پسر متولد شهریور وقتی هدفی را انتخاب کرد ، نسبت به تمام خطرات احتمالی که ممکن است

سر راهش قرار بگیرند ، بی اعتنا می ماند ، پس سعی کنید ، در انتخاب هدف و پیش از تصمیم قطعی موثر باشید ، بعد از آن دیگر...


راز سیزدهم شناخت پسر
پسر متولد شهریور در هر کجا که باشد ، به این اصل قدیمی که پسر ، پسر است و دختر ، دختر ، اعتقاد قلبی دارد .

پس سعی نکنید که به بهانه این که آرایشگاه بوده ابد  یا مادرتان نگذاشته است به او ضرب بزنید

راز چهاردهم شناخت  پسر
تلاطم : مردان کشور ما بیش از مردان کشورهای به اصطلاح متمدن زنان خود را دوست دارند ،


در بو و جاذبه های دیدنی بازدید : 46 شنبه 16 تیر 1403 نظرات (0)

ضرورت ازدواج در زندگی

چه مباحثی در باب ضرورت ازدواج وجود دارد ؟ من مفصل راجع به ضرورت لزوم ازدواج صحبت کرده ام . در چند جمله مختصراً عرض میکنم. ازدواج اقتضای طبیعت انسان است و خداوند انسان را به گونه ای خلق کرده که دنبال زوج می رود  سبحان الذی خلق الازواج کل ها : منزه است خدایی که موجودات را زوج آفریده . حیوانات و گیاهان و حتی در جمادات هم این زوجیت وجود دارد کسانی که ازدواج نمی کنند به هر حال ضررهایی را متحمل میشوند و از فوایدی محروم میشوند مثلا کسی که ازدواج نمیکند طبیعی است که تشکیل خانواده هم نمی دهند و وقتی خانواده تشکیل نشد اساس خانواده و بنیان خانواده متزلزل میشود و به تبع آن جامعه متزلزل میشود . چون جامعه را هم خانواده تشکیل میدهد و این یک ضرورت است و همان مشکلی است که الان غرب با آن مواجه است . زمینه شرارت در مجردها بیشتر است البته منظور ما این نیست که خدای نا خواسته آدمهای مجرد شرور و اهل گناه هستند . نه عرض کردم زمینه . لذا ما گاهی مجردهایی داریم که خیلی هم از نظر معنوی بالاتر از متأهل ها هستند و برعکس خیلی متاهل هایی داریم که پرهیزکاری را رعایت نمیکنند . زمینه شرارت در مجردها بیشتر است . رسول گرامی خطاب به شخصی به نام عکاف فرمودند : عکاف ازدواج کن و گرنه تو از گناهکاران خواهی بود . در مورد زمینه شرارت فرمودند : شرورترین امت من عذبها هستند . اینها ضررهای ازدواج نکردن است و ازدواج چقدر فایده دارد. ازدواج باعث حفظ دین و ارتقاء ایمان میشود . چقدر روایت داریم صواب نماز متاهل ار مجرد بیشتر است . غیر از این آرامشی که انسان پیدا میکند . من از جنس خودتان زوج هایی آفریدم تا در کنار هم آرامش گیرید. افراد مجرد ، بویژه خانم ها این آرامش و امنیت روانی را از دست میدهند . و خانم های خیلی بدنبال امنیت روانی هستند و این با ازدواج  امکان پذیر است . شخصیتی که جامعه به شخص متاهل میدهد بیشتر است . فرد متاهل در جامعه مورد تکریم قرار میگیرد و جامعه بیشتر او را قبول دارد و انسان ارتقا پیدا میکند احساس مسئولیت بیشتری بر دوششان آمده است و اگر خداوند هم فرزندی  بدهد تعداد افرادی که مسئولیت در مقابل آنها داریم ، بیشتر است . استعدادهایشان را به کار میگیرند و احساس هایی در انسان وجود دارد مثل محبت کردن ، خوب این با ازدواج امکان پذیر است وقتی ما ازدواج نکنیم به چه کسی می خواهیم محبت کنیم . البته مقداری به خواهر و پدر و مادر ولی بیشتر آن به همسر است . احساس مورد محبت قرا رگرفتن ، احساس تعلق داشتن به خانواده ها . انگیزه هایی که مثلا برای اینکه بحرانهایی را که دارند پشت سر بگذارند یا اینکه از کسی جواب منفی شنیده اند و حالا حتماً می خواهند روی طرف را کم کند . با این انگیزه ازدواج می کند که تحت فشار دیگران است . این ازدواج تحمیلی که این انگیزه خوبی نیست و خیلی مشکلات درست میشود گاهی دیگرانی نیستند و خود انسان به خودش تحمیل می کند مثلا میخواهد روی طرف را کم کند و موارد متعد د دیگری عوامل خود تحمیلی . قبلاً می خوا سته با کسی ازدواج بکند  و نشده  و ارتباط را قطع کرده اما هنوز دلش پیش طرف است و طرف را هنوز دوست دارد ، ازدواج میکند که او را فراموش کند نه تنها مشکل حل نمیشود یک مشکل هم اضافه میشود . چون کسی که دلش با دیگری است چطور میتواند حقوق همسرش را رعایت کند . گاهی افسردگی حاد و شدید دارد یا دوقطبی است . میگوید من ازدواج میکنم که افسردگی ام را از بین ببرم . نه اینطور نیست . ازدواج قرص روان پزشکی نیست که مشکل شما را حل کند . او نیاز به روان پزشک دارد . دیده ام با کسی ارتباط عاطفی برقرار کرده و میخواهد ازدواج کند . می بیند آدم خوبی نیست . میگوید با او ازدواج میکنم و بعد او را اصلاح میکنم . زمان بدتر از این است که میخواهد دین و مذهب طرف را عوض کند . الان دو نفر در دانشگاه دل بهم داده اند بعد میفهمند دو دین یا مذهب متفاوت هستند و میگویند او را هم دین خود میکنم . این ها ریسک است و من صلاح نمی دانم ازدواج با این انگیزه ها اشکال دارد . خوب است با آن انگیزه های که عرض کردیم ازدواج کنیم . 

 

آیا اگر کسی ، اصلا ً نخواهد ازدواج کند ، گناه کرده است ؟
 اگر منظوراز گناه ، معصیت باشد ، خیر. گناه نکرده است . مگر اینکه بواسطه ازدواج نکردن به گناه بیفتد . فقهاء می گویند : اگر کسی بواسطه ازدواج نکردن به گناه بیفتد ، واجب است  که ازدواج کند . پس در اینجا واجب میشود . اگر ازدواج نکند گناه کرده است .البته بوده اند از بزرگان و علما که ازدواج نکرده اند . بعضی ها میگویند چرا بعضی از علما ازدواج نکرده اند ؟ مثلا  میرزا حسن جلوه و ... این ها ملاک ما نیستند . ملاک ما اهل بیت هستند .علما سیره شخصی شان بوده است . هیچ کدام از اهل بیت نیستند که ازدواج نکرده باشند . پس اگر ازدواج نکند ، گناه نکرده است مگر اینکه بواسطه ازدواج نکردن ، به گناه بیفتد .  مجردی چه اشکالی دارد که حتما باید ازدواج کنیم ؟
اقتضای طبیعت انسان این جور است که تنها نباشد . ومجرد نباشد . خداوند همه موجودات  را زوج آفریده است . قرآن میفرماید : سبحان الذی خلق ازواجا کلها مما تنبت الارض و من انفسهم و ممالا یعلمون. حتی گیاهان و حیوانات و انسان را زوج آفریده و حتی چیزهایی را که نمیدانید و بعداً آشکار می شود . خداوند انسان را زوج آفریده و اقتضای طبیعت انسانی است . حالا ما در ازدواج دو نظریه داریم : نظریه نیازهای مکمل و نظریه تشابه . این است که انسان ها در ازدواج دنبال مکمل خودشان میگردند . البته نمیخواهیم نظریه افلاطون را بگوییم که زن و مرد یکی بودند و از هم جدا شدند و به دنبال نیمه گمشده خودش میگردد .این یک واقعیتی است . ما با ازدواج به کمال میرسیم . خانمی نزد امام رضا (ع) آمدند و گفتند : من ازدواج نمیکنم تا به کمال برسم و امام گفتند : با ازدواج به کمال نمیرسید و اگر با مجردی  می شد به کمال رسید ، حضرت فاطمه (س) ا زدواج نمیکردند . پس این اقتضای انسان است . آقای اریک فرو روانشناس  آلمانی میگوید : انسان از لحظه ای که بدنیا می آید تا به لحظه مرگ ، هر کاری میکند ، برای رفع این تنهایی است . شما وقتی مجرد میمانید گذشته از این که ضررهایی  دارد . خانواده تشکیل نمی شود ، به جامعه لطمه میزنید و آسیب های فردی و اجتماعی در جامعه زیاد میشود ، جایگاه خانواده از بین میرود . مثل غرب که من خودم آنجا با چشم خودم دیده ام که خانواده جایگاهی ندارد و این مشکل غرب است . ممکن است کسی که ازدواج میکند به سمت گناه برود و حضرت رسول (ص) فرموده اند : کسی که ازدواج میکند ، فقد احرز شطر دینه نصف دینش را حفظ میکند . چون نصفی از مشکلات اجتماعی بخاطر غریزه جنسی است و نصف دیگر شهوت پرستی و پول پرستی وقدرت طلبی است . انسان با تأهل ، ایمان خودش را ارتقا میدهد و در معرض فساد و آلودگی قرار نمیگیرد .ازدواج این قدر فواید دارد که ما میگوییم خودتان را از این فواید محروم نکنید و ازدواج کنید .  من در سنی هستم که باید ازدواج کنم و از طرفی احساس میکنم میتوانم با تزکیه نفس و تقوی این را عقب بیندازم میخواهم نظر ایشان را بدانم .
درست است که یکی از انگیزه های ازدواج ارضاع غرایز جنسی است ولی همه اش این نیست . و فایده زیاد دارد . ایشان جوان متدین و خوب میگویند : اگر فقط برای ارضاع غرایز جنسی باشد من میتواننم با تقوی و روزه جلوی این غرایز را بگیرم . پس چه لزومی دارد که ازدواج کنم ؟ نخیر. هدف از ازدواج فقط ارضاع غرایز نیست . در ازدواج انسان به کمال میرسد . احساس شخصیت بیشتر میکند . انسان متاهل را بیشتر درجامعه تحویل میگیرند . احساس مسئولیتش بیشتر میشود . احساس آرامش میکند . این انگیزه خوبی برای ازدواج است . در روانشناسی ، ما میگوییم برای آرامش ، با فامیل هایتان رفت و آمد کنید . وقتی ازدواج میکنید فامیل هاتان بیشترمیشوند . آمار خودکشی مجردها بیشتر از متاهل ها است . این فکر را از سرتان بیرون کنید .  شما گفته بودید با ازدواج به تکامل می رسید .آقای دهنوی سری به دادگاه خانواده بزنید و تکامل را ببینید .
این اعتراضی به عرایض بنده است که گفتم : جوانان ، ازدواج کنید تا به تکامل برسید .ایشان فرموده اند شما به دادگاه خانواده سری بزنید تا تکامل را ببینید . خدمت این بزرگوار عرض میکنم ما این ها را میدانیم . و از وضعیت دادگاه خانواده اطلاع  داریم . و صحبت این آقا ، موید همه حرفهای بنده است .آنها چون درست ازدواج نکردند به کمال نرسیدند و به دادگاه خانواده رسیدند . اگر این نکاتی را که عرض کردم و عرض خواهم کرد ، رعایت کنیم چرا به دادگاه خانواده برسیم ؟ بروید و بپرسید که شما چرا کارتان به اینجا رسیده ؟ حتما میگویند : بحث عشق های اتوبوسی یا دوستی عشقهای گنا ه آلود بوده یا کفویت را رعایت نکرده اند یا ازدواج شتاب زده یا تحمیلی بوده یا خود تحمیلی بوده . برای ازدواج درست ، باید همه این نکات را رعایت کنید .
البته ما پیامک هایی هم داریم که میگویند : ما به آرامش رسیده ایم یا از فقر نجات پیدا کرده ایم و این ها هم بوده است . 
شما میگویید ازدواج کنید تا به کمال برسید . من میگویم به کمال برسید تا ازدواج مناسبی داشته باشید .  نظر شما در این ارتباط چیست ؟
اگر منظورشان این است تا به کمال مطلوب نرسیده اید ، ازدواج نکنید ، ما این را قبول داریم و حرف خیلی درستی است . ما نظرمان این است که باید شرایط مطلوب نسبی را داشته باشید . اگر نداشته باشید ، برایتان مشکلاتی ایجاد می شود . قبلا اشاره کردم ، رشد فکری ، رشد روحی و شخصیتی ، بلوغ فکری ، استقلال فکری . این ها چیزهایی است که انسان حتما باید داشته باشد . اگر منظور ایشان این است . ما هم قبول داریم . ولی اگر منظورشان این است که به کمال برسند تا ازدواج مناسبی داشته باشیند  یعنی همان کمال الهی است . نه ما این را قبول نداریم . این یک شعار آرمان گرایانه و ایده آلی است . که متاسفانه خیلی مشکل درست کرده است . بویژه این شعارها مال خانم ها است که من تا به کمال نرسم ، ازدواج نمی کنم . و ازدواج نکرده اند و فرصت ها را از دست داده اند و این خطرناک است . خانمی نزد امام رضا (ع) رسیدند و گفتند : من می خواهم با مجردی به کمال برسم . آقا فرمودند : این کار را نکن . ازدواج کن تا به کمال برسی . چون اگر اینطور بود ، حضرت فاطمه (س) ازدواج نمی کرد . و اگر راه رسیدن به کمال مجردی بود ، ایشان ازدواج نمی کردند . من تقاضا می کنم مواظب این عقاید آرمانی باشید . در روانشناسی آرمان گرایی یک اختلال است . نکند دختران خوبم با این اختلالات ، ازدواجشان را به تاخیر بیندازند .
چرا عشق را انکار می کنید ؟
خیر . ما عشق را انکار نمی کنیم . زندگی بدون عشق معنی ندارد و لی چه عشقی ؟ و جایگاه عشق را خواهیم گفت . حالا بحثمان این است که شما عاشق شده اید . روایت از رسول اکرم (ص) است که عشق چیزی ، انسان را کرو کور می کند . ما می گوییم حواستان باشد که این را به ازدواج وصل می کنید. بعد از محرمیت این عشق ، سرد می شود و عقل می آید . این عشق های آتشین بخاطر این شیرین است که باهم نیستند و باید پنهانی همدیگر را ببینند وبهم نرسیده اند . اینکه ایشان نامحرمشان هستند و شیطان هم وارد بحث میشود ، شیرین است . زین حب الشهوات . و اینکه انسان منع میشود . این ها شیرین است . وقتی شما بهم می رسید ، شیرینی آن تمام می شود . شما تا بحال فکر کرده اید فیلم تایتانیک چرا تایتانیک شد ؟ زیرا در این فیلم ، عاشق و معشوق بهم نرسیدند . اگر بهم          می رسیدند این قدر رمان ها و داستان ها نوشته نمی شدند . شیرینی آن عشق ، بخاطر این بود که بهم نرسیدند . اگر بهم می رسیدند دیگر عشقی نبود . بعد از اینکه یهم رسیدند ، چشمها باز میشود و تازه می بیند که طرف ، شرایط لازم را ندار د . تمام هم و غم ما این است که داریم می بینیم جوانان ما ، از این مسئله لطمه خورده اند . اگر شما توانستید عاشق بشوید و کرو کور نشوید ، ما آنجا با عشق شما مخالف نیستیم . این اتفاق بندرت می افتد و استثنا است و معلوم نیست شما از این مورد ، استثنا باشید . عشقی که بعد از محرمیت ایجاد میشود بی شائبه است و میتواند در زندگی ستون باشد . 

 

 اینکه شما حدیثی فرمودید که با ازدواج نیمی از دین کامل میشود . آیا این حدیث در همه جا مصداق دارد یا در همان زمان و شرایطی که حضرت به آن جوان فرمودند ، مصداق دارد ؟
گذشته از این حدیث که بحث دیگری دارد . در تحقیقات نشان داده که منشأ نیمی از جرایم ، غرایز جنسی است و نیم دیگر بخاطر چیزهای دیگر . حضرت رسول (ص) فرمودند : جوان عذب ازدواج کند تا نصف دینش کامل شود . جلوی  نصفی از ناهنجاری ها گرفته میشود . چون نصفش به غرایز جنسی بر میگردد . در مجلات ببینید نصف قتل ها ، منشا آن غریزه جنسی بوده است . چقدر        بی حرمتی ها و خیانت ها . متاسفانه خانمی بخاطر غرایز جنسی به خانواده اش خیانت کرده است . نصف دیگر قدرت و پول پرستی و شکم پاره گی است . این که ازدواج کنید تا نصف دینتان کامل بشود ، ربطی به صدر اسلام و الان ندارد . و برای چندین سال بعد هم که بخواهند زندگی کنند ، این صادق است . البته من سعی می کنم احادیثی را بگویم که سندیت داشته باشد . البته این روایات و احادیث ، ضروریت ازدواج را نشان می دهد .
 می خواهم بدانم جایگاه عشق در زندگی کجاست ؟
عشق یعنی محبت قوی و شدید . مرتبه اعلی محبت را عشق می گویند . عشق مرتبه اعلی  و عالی محبت است و فطری می باشد . در انسان فطری و غریزی است . هیچ کس نمیتواند عشق را رد کند . ما نمیتوانیم منکر عشق بشویم . چون فطری و غریزی است . و خدا قرار داده است . آیه بیست و یک سوره مبارکه روم می فرماید : از نشانه های خدا این است که از جنس خودتان برایتان زوج هایی آفرید که در کنار او آرام بگیرید و بین شما مودت قرار دادیم . یعنی عشق و دوستی قرار دادیم پس ما نمیتوانیم آن را انکار کنیم . این یک واقعیتی است و چرا خدا آن را قرار داده ؟ برای ازدواج . اگر این کشش نبود کسی بسمت ازدواج نمی رفت و خانواده تشکیل نمی شد. این درست مثل غرایز دیگر است مثل غرایز جنسی . یعنی یک نیاز جنسی که غریزی است و خدا قرار داده و اکتسابی نیست . این هم برای بقای نسل است . عشق هست و وجود دارد مثل غریزه جنسی و همانطور که غریزه جنسی را کنترل می کنید ، عشق را هم می توان کنترل کرد . انسان باید تا زمان خواستگاری این عشق را کنترل کند . حالا می گویند چه اشکالی دارد قبل از خواستگاری عاشق بشوییم . همان مشکلاتی که عرض کردم دارد . شما عاشق می شوید و در همین سالهای عاشقی اختلال در زندگیتان ایجاد میشود . آیا عاشقی را پیدا کرده اید که بتواند خوب درس بخواند . عاشقی را پیدا کرده اید که سر کار، حواسش جمع باشد و بتواند خوب کار کند .دائم معشوق در ذهن عاشق است . خود این قضیه که در خانواده های ایرانی آن را قبیح می دانند و استرسها  و هیجانات روحی به دنبال دارد . بعلاوه اگر به ازدواج منتهی نشود شکست روحی بحساب می آید . و اگر به ازدواج منتهی شود معمولا کر و کور می شوند و دست از اصول و شرایطشان دست بر می دارند ووقتی وارد زندگی می شوند چون عاطفه خرج کرده اند ، کم می آورند . بنظر من ، شما باید یک قفل به دروازه قلبتان بزنید و این در را به روی هر کسی باز نکنید . و در هر زمانی باز نکنید . بگذارید آن را به موقع باز کنید . البته منظور ما همان عشق های پاک و مقدس است که جوانان می گویند . و این مشکلات عشق های مقدس است و عشق های آلوده را که اصلا نباید نام آن را عشق گذاشت . و هوس است و به  تعبیر مولانا عشق کز پی رنگی بود عشق نبود عاقبت ننگی بود . که این هوسها زندگی را نابود می کند و چقدر دختراین را داشتیم که بنام عشق هوسبازی می کنند و نام عشق را کثیف می کنند . شما که به خواستگاری می روید میتوانید دروازه دلتان را باز کنید . آنجا اشکالی ندارد . همه جوانان ما ازدواج می کنند طرف را هم ندیده اند . وقتی به خواستگاری می روند ، عشق ایجاد میشود و بعد دوران عقد بستگی شان ، که مثل دو کبوتر عاشق عشق ورزی می کنند . و کنار هم هستند و دیگر حتی فوتبال بین المللی هم برایشان مهم نیست . هر جا می روند با هم و درکنار هم هستند . این عشق است . بزرگان ما را ببینید که عاشق همسرشان بودند . مثل علامه طباطبایی و پرفسور حسابی . برویید در بزرگان حوزه و دانشگاه و تحقیق کنید که چند نفر از آنها قبل از ازدواج ، عاشق همسرشان بوده اند . ماحصل صحبت ما این است که عاقلانه ازدواج کنید و عاشقانه زندگی کنید . آیا فقط آقایان حق عاشق شدن دارند یا خیر ؟
در زمان خواستگاری ، باید دروازه قلب باز شود و فرقی نمی کند خانم یا آقا همدیگر را می بینند و عاشق می شوند . در اینجا من یک هشدار بدهم وقتی شما به خواستگاری  می رویید یا به خواستگاری شما می آیند ، اگر همدیگر را قبلا ندیده باشید ، سه حالت پیش می آید . یکی اینکه در همان نگاه اول عاشق همدیگر میشوند . یکی ممکن است همدیگر را می بینند یک حالت نفرت در آنها ایجاد شود . حالت دیگر اینکه نه طرف برایتان جاذبه دارد و نه دافعه و یک حالت بی تفاوتی . هشدار من این است که اگر در همان اول عاشق شدید ، دست از اصولتان بر ندارد . این عشق با آن عشق کور و بدون نظارت خانواده ، خیلی فرق می کند . ما دغدغه مان این است که نکند دست از خواسته هایشان بر دارند وگرنه عاشق شدن در اینجا اشکالی ندارد . خانمی می فرمودند : قبل از اینکه خواستگار بیاید من چهل سوال نوشته بودم که بپرسم . وقتی او را دیدم چنان شیفته اش شدم که اصلا سوالی نکردم .این خیلی خطرناک است . و اگر حالت دوم است یعنی طرف را که دیدی حالت نفرت داشتید حتی همه شرایط مطلوب را هم دارا باشد ، تقاضا می کنم با ایشان ازدواج نکنید . بعضی بزرگان می گویند که ببین چه دختر خوبی است تو ازدواج کن خدا عشق را ایجاد می کند . این حرف غلطی است . چون شما از طرف بدتان آمده است ، اگر تمام شرایط شما را هم داشته باشد،   عشق ایجاد نخواهد شد . پس این کا را نکنید . این کار خطرناک است و یکی از عوامل ازدواج های خودتحمیلی است  و اگر حالت سوم بود و طرف همه شرایط نسبی شما را دارد ولی شما نسبت به طرف بی تفاوت هستید . در اینجا شما بگویید بله . در اینجا خدا عشق را ایجاد می کند . اگر بزرگتر ها منظورشان این است که در اینجا عشق بوجود می آید ، ما هم این را قبول داریم . در اینجا نود و پنج درصد خداوند عشق را ایجاد کرده است . 
من از پدرها و مادر ها تقاضا می کنم فرزندان را تحت فشار قرار ندهند ولی تجربیاتشان را در اختیار آنها قرار دهند .  جایگاه عشق در ازدواج کجاست و آیا باید اول عاشق بشوییم و بعد ازدواج کنیم؟
عشق بصورت فطری است و خداوند آن را در ما قرار داده است . آیه شریفه می فرماید: یکی از نشانه های خدا برای شما این است که از جنس خودتان همسرانی برایتان آفریده است و بین شما همسران مودت یعنی عشق و رحمت قرار داد . من فکر می کنم ما از این آیه می توانیم برداشت کنیم که عشق بعد از ازدواج بوجود می آید . می توان با اطمینان گفت : پیامبر اکرم و امامان ما ، هیچ کدام قبل از ازدواج ، عاشق همسرانشان نبودند . ولی بعد از ازدواج عشق ورزی و محبت می کردند . نمونه بارز آن پیامبر است که چقدر حضرت خدیجه را دوست داشتند و چقدر مهرورزی می کردند و آنقدر خدیجه را دوست داشتند که نام فرزندشان را ، هم نام مادر خدیجه یعنی فاطمه گذاشتند . حضرت فاطمه (س) و حضرت علی (ع) هم مثل دو کبوتر عاشق بودند و عشق ورزی می کردند . می توان گفت : جایگاه عشق بعد از محرمیت است . البته یک نکته را هم عرض کنم . الان آقا به خواستگار خانم می روند و دراولین برخورد به دل همدیگر    می نشینند و محبتی هم ایجاد می شود . میتوان این را هم یک درجه پایین عشق نامید . این اشکال ندارد . ما نمی خواهیم سخت بگیریم . ولی جوانان حتما دقت کنند که تا این فرایند به جای خاصی نرسیده ، مواظب این درجه عشق باشند . چون ممکن است دست از اصولشان بردارند . و دیگر اینکه اگر این خواستگاری به سرانجام نرسد ، احساس سرخوردگی و شکست عاطفی می کنند . نکته دیگر اینکه جایگاه عشق بعد از ازدواج است . حالا اگر این فرد منظورش عشق های قبل از محرمیت و در اتوبوس و دانشگاه و خیابان است ، من با این عشق ها مخالف هستم . نکته اش هم این است که این ها عاشق ظاهر هم دیگر می شوند چون از اصول هم خبر ندارند . کر و کور می شوند . روس ها ضرب المثلی دارند که می گوید : عشق و نابینایی خواهران دوقلو هستند . وقتی کر و کور می شوند ، دست از اصول خود برمی دارند .آلمانی م یگویند : آدم عاشق گل رز را بدون خار می بیند . ضرب المثل دیگری دارند که می گوید : ما عاشق زیبا نمی شویم اول زیبایی را در معشوق می بینیم . لذا بلغارها می گویند : معشوقه زشت وجود ندارد . او از نظر عاشق زیباست . به مجنون گفتند که این لیلی خیلی زشت است . او گفت : شما بیایید لیلی را از چشم من ببینید . لیلی ملکه زیبایی است . عزیزان مراقب باشند در زندگی مراقب عشق های این چنینی نشوند . مشکل ایجادمی کند . بدبختی این است که این عشق تا وصال ادامه پیدا می کند و بعد از وصال از بین می رود . اگر این عشق ادامه پیدا می کرد ، می گفتیم : بخاطر این عشق  ، همه بدبختی ها و مشکلات را تحمل     می کنیم . ولی این عشق دفع می شود . چینی ها می گویند : وصال مدفن عشق است . عشق که دفع شد ، احساس می رود و عقل می آید ، چشمها و گوشها باز می شود و   می بینند به درد همدیگر نمی خورند و در دو دنیای متفاوت هستند . و مشکلات بعدی ایجاد می شود . نیازی نیست که شما عاشق بشوید . بر اساس اصول ازدواج کنید و بعد عاشق بشوید . در 95 درصد ازدواج ها عشق ایجاد می شود . ما می گوییم در قلبتان را به روی هرکسی باز نکنید. در خواستگاری ، در قلبتان را باز کنید . 

برگرفته از سایت شبکه سه سیما. برنامه گلبرگ


در بو و جاذبه های دیدنی بازدید : 50 شنبه 16 تیر 1403 نظرات (0)

امین عزیز

سیب

تو به من خندیدی

و نمی دانستی

من به چه دلهره از باغچه همسایه

سیب را دزدیدم

باغبان از پی من تند دوید

سیب را دست تو دید

غضب الوده به من کرد نگاه

سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک

و تو رفتی هنوز،

سال هاست که در گوش من آرام ،

                                          آرام

خش خش گام تو تکرار کنان،

مدهد ازارم

و من اندیشه کنان

غرق این پندارم

که چرا،

-خانه کوچک ما سیب نداشت!!!!!!!!!!

                                                    ((حمید مصدق))                      


در بو و جاذبه های دیدنی بازدید : 50 شنبه 16 تیر 1403 نظرات (0)

دانلود کتاب های روانشناسی

نام کتاب : اگر چنین هستید صبر کنید ، ازدواج نکنید

زبان : فارسی

حجم : 476.32 کیلو بایت

پسورد : ندارد

منبع : سایت همدردی

دانلود

(توسط نرم افزار های دانلود مانند Internet Download Maneger قابل دانلود شدن می باشد)

نام کتاب : چه سوالاتی در جلسه خواستگاری بپرسیم

زبان : فارسی

حجم : 463.9 کیلو بایت

پسورد : ندارد

منبع : سایت همدردی

دانلود

(توسط نرم افزار های دانلود مانند Internet Download Maneger قابل دانلود شدن می باشد)

نام کتاب : 15 خطر در کمین ازدواج

زبان : فارسی

حجم : 471.24 کیلو بایت

پسورد : ندارد

منبع : سایت همدردی

دانلود

(توسط نرم افزار های دانلود مانند Internet Download Maneger قابل دانلود شدن می باشد)

نام کتاب : چگونه آنچه را که ندارید به دست آورید و آنچه را که دارید حفظ کنید

زبان : فارسی

حجم : 718.95 کیلو بایت

پسورد : ندارد

منبع : سایت همدردی

دانلود

(توسط نرم افزار های دانلود مانند Internet Download Maneger قابل دانلود شدن می باشد)

نام کتاب : روش آسودگی از احساسات ناخوشایند ، گری کریگ

زبان : فارسی

حجم : 192.75 کیلو بایت

پسورد : ندارد

منبع : سایت همدردی

دانلود

(توسط نرم افزار های دانلود مانند Internet Download Maneger قابل دانلود شدن می باشد)

نام کتاب : چگونه بر خود مسلط شویم ، پروفسور ار-اسپرینگر

زبان : فارسی

حجم : 133.12 کیلو بایت

پسورد : ندارد

منبع : سایت همدردی

دانلود

(توسط نرم افزار های دانلود مانند Internet Download Maneger قابل دانلود شدن می باشد)


تعداد صفحات : 2

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 74
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 4
  • آی پی دیروز : 26
  • بازدید امروز : 14
  • باردید دیروز : 52
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 266
  • بازدید ماه : 266
  • بازدید سال : 6,246
  • بازدید کلی : 24,654